شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- به گزارش شارا و به نقل از روزنامه اقتصاد بومی، غلامرضا فروغینیا مدیر مسئول این روزنامه و مدیر روابط عمومی شرکت فولاد خوزستان، یادداشتی درخصوص نوسانات نرخ ارز و تاثیر آن بر مطبوعات نوشته است. متن کامل این یادداشت را در ادامه میخوانید.
در حالیکه همه ناظر افزایش بدون قاعده نرخ ارز در کشور هستند هنوز کسی نمی داند که این معادله از چه فرمول اقتصادی تبعیت می کند. سکوت بسیاری از کارشناسان اقتصادی گواه روشنی از سردرگمی در چیدمان دادههایی دارد که خود از راستی آزمایی آنها عاجز هستند. در این میان مطبوعات کشور (و به صورت اعم رسانهها)در دو دم یک قیچی قرار گرفتهاند. از یک سو سرعت فناوری و توسعه شبکه مجازی و از سوی دیگر افزایش اخیر قیمت نهادههای تولید، کورسوی امید حیات آنها را در محاق برده است.
یقینا وقتی قیمتهای کالاهای داخلی و خارجی بدون قاعده بالا میرود مهمترین عامل حیات مطبوعات و رسانه یعنی سفارش دهندگان آگهیهای قانونی و تبلیغاتی هم بسمت و سوی کاهش سهم این مقوله در بودجه خویش بر میآیند. همچنین پایین آمدن قدرت خرید و رویکرد به فضای مجازی اندک مشتریان مطبوعات را به سیر نزولی هدایت خواهد کرد.
در اقتصاد یک ضربالمثل است که می گوید: «بهترین درآمد کاهش هزینه است». بنابراین مدیران و گردانندگان مطبوعات هم چارهای غیر از تبعیت از این فرمول ندارند و اولین شکار این شرایط تحمیلی نیروی انسانی و سپس کاهش تیراژ خواهد بود. در حقیقت فرهنگ در چنبره سازوکاری گیر میافتد که بجز تلخی چیزی بکام یک خبرنگار نمیریزد. حلقهای ضعیف که مدتها با چندرغاز درآمد فرهنگی ساخته تا غرور آرمانی خویش را با قلم حفظ نماید اما سرانجام تیغ تیز و بیرحم اقتصاد، زندگیاش را طعمه قرار میدهد.
در این میان و با کمال تاسف جامعه رسانهای علیرغم اظهارنظر در همه چیز کمتر سوزنی به تشکیلات و سازماندهی صنفی خویش زده است. تشکیلاتی که علیالقاعده در این روزهای سخت میتوانست التیام بخش پارهای از دردهای سونامی «نرخ ارز»در سفره وی باشد. البته باید اذعان کرد که فرآیند ایجاد سازمان و تشکیلات صنفی برای پارهای از مدیران مطبوعاتی که بهصورت انفرادی در حال فعالیت اقتصاد رسانهای در دالانهای برخی ادارات و شرکتها هستند، نمیتواند خوشایند باشد اما باید دانست که در این روزهای حیات و مرگ توسل به سازمانهای صنفی مثل «خانه مطبوعات» یکی از امکانات قانونی برای چانه زنی و دفاع مشروع از حقوق مطبوعات و رسانههاست که میتوان با توسل به آن از این طوفان با خسارات کمتر عبور کرد.
در غیر این صورت هریک ار رسانهها شاهد مرگ همسایهاش خواهد بود تا نوبت وی رسد. باید خانههای مطبوعات را بهعنوان یک سرپل حفظ حقوق جامعه رسانه جدی گرفت و از نگرشهای انفرادی پرهیز کرد. هرچند که برخی از گردانندگان این تشکیلات از رویکرد جامعه رسانه و عضویت و یا نامزدی افراد گوناگون جهت هیات مدیره وحشت دارند اما این خلوت را باید بهم زد و از همه حقوق اعضای رسانهها دفاع کرد و از مرگ زودرس و تحمیلی دور شد.
|