شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- چند سال پیش، پاپ فرانسیس-رهبر کاتولیکهای جهان- در دیدار با کاتولیک های فرانسه با اشاره به حوادث خاورمیانه و مهاجرت هزاران عرب به اروپا اظهار داشته بود که: ما امروز با یک واقعیت اجتماعی روبه رو هستیم و آن تهاجم عرب ها به قاره اروپا است.
وی در آن زمان افزوده بود: اروپا در طول تاریخ بارها در معرض تهاجم بیگانگان قرار گرفته است؛ اما تمام این بحران ها را با موفقیت پشت سر گذاشته و یک گام به سوی جلو برداشته است. این بار نیز این تهاجم عربی و خیل عظیم مهاجران، فرصت های جدیدی را برای اروپا ایجاد خواهد کرد و این تنوع فرهنگی سودمند است.
تصاویر دردآور مرگ کودکان مهاجر سوری که انعکاس گستردهای در سراسر جهان داشت، موجب شد تا بسیاری از سران اروپایی و غربی در مقابل درد، رنج و غم این مهاجرین تسلیم شده و پذیرش این مهاجرین را در دستورکار خود قرار دهند.
کشورهای اروپایی که در مقابل هجوم مهاجرین قرار گرفتند، در مقابل افکار عمومی و ارزیابیهای حقوق بشری، مجبور به اجرای سیاستهای جدیدی در این زمینه شدند. البته تاکنون تصاویر مهاجرین سوری که به اردن و ترکیه رفته و یا تصاویر پناهجویانی که وارد اروپا شدهاند، نشان میدهد که تعداد بسیاری از آنها، مردان و جوانانی هستند که به بهانه جنگ به دنبال سکونت در اروپا هستند و در این راه از هیچ اقدامی حتی غرق شدن و از دست دادن جان خود و اعضای خانوادههایشان نیز دریغ نکرده و بسیاری از جوانان و مردان مهاجر را کسانی شکل می دهند که فرار را بر مقاومت ترجیح دادهاند، در حالیکه دارای بهترین شرایط جسمانی برای نبرد با تروریستها بودند، اما گویا غیرت و شجاعت ملی در آنان وجود نداشته و یا آن را از دست دادهاند!
به صراحت میتوان گفت که اگر همه این مردان و جوانان پناهجوی سوری و عراقی در مرزهای اروپا به جای فرار از وطن، در مقابل تروریستهای داعش و سیاستهای بیگانگان مقاومت نموده بودند، داعش زودتر از اینها ضعیف و نابود شده بود و شاید کمتر از این صحنههای دلخراش و وحشی مآبانه ی آنها را شاهد بودیم.
در این میان ذکر یک نکته حایز اهمیت است و آن اینکه ارتباطاتی که جهان عرب چندین دهه هست که از آن دم می زند و آنان در برخی تعاریف، پیشینهای بسیار پر افتخار را برای خود ترسیم و تعریف نموده و ادعای برتری قومی بر جهان اسلام را نیز دارند، با این رفتارها، متوجه می شویم که آن گونه هم که می گویند نبوده، نیست و نخواهد بود، چراکه حداقل در طی این چند سال، اعراب نشان دادند که به نوعی دچار بحران هویت بوده؛ به نحوی که از مؤلفههای اصیل تاریخی مانند عزت، استقلال، دفاع از وطن و ناموس، تهی شده و ذلت و خواری زندگی در خارج را بر دفاع از خانه و وطن خود ترجیح میدهند.
به هر حال به نظر میآید این روزها، بخش عمدهای از واقعیات در مورد مسائل پناهجویان عرب در اروپا مورد کم توجهی قرار گرفته است، زیرا آنان فرهنگ تنپروری و بحران هویتی را با خود به یدک می کشند و این جوانان اروپایی هستند که از این پس افرادی را باید در جامعه خود هضم کنند که به جای دفاع از سرزمین خود، تنها در فکر آسایش و استراحت در اروپا یا هر نقطه دیگری در جهان بوده و هستند؛ فقط جایی خارج از موطن خویش.
|