مقدمه
آیا تاکنون در موقعیتی قرار گرفتهاید که مجبور شوید برای جمع کوچک و یا بزرگی از دوستان و یا سایر مردم جامعه صحبت کنید؟ در آن لحظه چه احساسی به شما دست داده است؟
اکثر افرادی که برای اولین بار در چنین موقعیتی قرار گرفتهاند خاطره خوشی از آن ندارند، و متاسفانه بعضی به جای رفع این ضعف کوچک به عناد با خود میپردازند و به این ترتیب ممکن است ضمن بدبینی نسبت به خود و احساس خود کمبینی از بسیاری مسئولیتها دوری جسته و در انجام وظیفه کوتاهی کنند و شاید به واسطه همین ضعف متحمل ضررهای بیشماری در زندگیشان بشوند.
از این رو خواندن مطالب این مقاله، که خلاصهای از کتاب آیین سخنوری اثر دیل کارنگی میباشد؛ به این دسته از دوستان پیشنهاد میشود. لازم به تذکر است که مطالب این مقاله صرفا برای شخصی که میخواهد سخنران بزرگی بشود نمیباشد، بلکه میتواند ما را در بیان هر حقیقتی یاری کند.
البته این بدان معنی نیست که فقط راهنماییهای این مقاله راهگشای ما خواهد بود، چرا که افراد بزرگی نظیر امام (ره) نیز بودند که در سخنرانیهایشان حرکات و رفتار اکثر سخنرانان را نداشتند و فقط با توکل به خدا و خود را در محضر خدا دیدن، حقایق را تماما در کلام خود میگنجانیدند، همانطور که حضرت موسی (ع) برای تبلیغ دینش از خداوند استمداد طلبید که: (ربالشرح لی صدری ویسرلی امری وحلل عقده من لسانی یفقهواقولی).
اعتماد به نفس
-جرات و اعتماد به نفس خود را بپرورانید.
-در هر کاری انسان باید اراده راسخی داشته باشد و راههای عقبنشینی را برای خود دشوار کند همانند کسیکه در رفتن به جبهه جنگ زره یکطرفه میپوشد.
-دقیقا بدانید اطراف چه موضوعی میخواهید صحبت کنید.
-حرف نزنید مگر وقتی که اطمینان پیدا کنید که حرفی دارید بزنید و عینا بدانید چه قصد دارید بگویید.
-با اعتماد و جرات سخنرانی کنید.
-اگر بخواهیم احساس دلیری کنیم باید چنان عمل کنیم که گویی دلیریم. باید حدود سی ثانیه قبل از صحبت نفس عمیق کشید تا میزان اکسیژن خون بالا رود و احساس سبکی کنید.
-کاملا راست بایستید و یا مستقیما به چشمان شنوندگان نگاه کنید و چنان با اطمینان حرف بزنید که گویی همه آنها به شما بدهکارند، دستهای خود را به هم نمالید، اگر مجبورید به حرکات عصبی دست بزنید، دستهای خود را پشت سر قرار دهید تا کسی متوجه ناراحتی شما نشود.
- اگر برای اولین بار پشت میز میایستید، آن را با دست محکم نگهدارید، انسان با وانمود کردن اینکه نمیترسد به تدریج حالت نترسی در او ایجاد میشود.
-حواس خود را روی پیام متمرکز کنید و با احساس عمیق، به پیام خود ایمان داشته باشید و آنچنان عمل کنید که گویی تصمیم راسخ به رساندن پیام به طرف گرفتهاید.
-تمرین! تمرین! تمرین!
-«ترس زاده ناتوانی و تردید است» به عبارت دیگر سرچشمه ترس مطمئن نبودن است.
-میتوانید از موضوعی که درباره آن اطلاع کافی دارید یک نطق چند دقیقهای تهیه کرده و بعد از تمرین به دوستان ارائه دهید.
طریقه صحیح تهیه نطق
-برای تهیه نطق مطالعه مفید است نه اینکه فقط افکار نویسنده را بیان کنیم، بلکه باید دید با افکارش، موافق یا مخالف هستیم و دلایل مخالفت یا موافقت را بحث کرده و در این زمینه مثالهایی بیاوریم و این میسر نیست مگر در فاصله زمانی معین و کافی.
-میتوان هر جا موضوع جالبی شنیدیم آن را یادداشت کرده و در پاکت مخصوصی آن موضوع را قرار دهیم تا هنگام تهیه نطق از آن موضوعات استفاده کنیم.
-صحبت خود را با ذکر امثال و حکایات و گفتههای جالب و شیرین، جذاب نماییم.
-میتوانید از مطالبی که خود با چشم مشاهده و تجربه کردهاید صحبت کنید.
-موقع تهیه نطق، شنوندگان خود را درنظر بگیرید. درباره خواستهها و امیال آنها بیاندیشید.
این کار گاهی نصف تلاش برای رسیدن به مقصود است،در تهیه برخی موضوعات بهتر است بعد از فکر کردن بهاندازه کافی، به سراغ مطالبی که دیگران گفتهاند برویم.
راز قوای ذخیره
-صد فکر جمع کنید و نود تای آنها را به دور بریزید. این باعث میشود اعتماد به نفس بیشتری درباره مطلب مورد بحث داشته باشید، در تهیه نطق با دوستان صحبت کنید و به سراغ منابع گوناگون بروید، تا اطلاع کافی از نطق خود داشته باشید.
-سخنرانی نوعی مسافرت است، باید قبلا طرحریزی شود، ناطقی که نطق خود را از هیچ شروع کند معمولا به هیچ میرسد.
-ناطق باید به طور کامل درباره یک موضوع سخنرانی کند و مجددا گفتوگویی دربارهاش نکند و نباید از شاخهای به شاخهای دیگر بپرد، میتوانید یکی از سه طریق زیر را انتخاب کنید:
أ. حقایق را بیان کنید، دربارهاش صحبت کنید، شنوندگان را به اقدام و عمل برانگیزید.
ب. عیبی را که وجود دارد نشان دهید، طریقه رفع آن را ارائه دهید، شنوندگان را به اقدام و عمل برانگیزید.
ج. توجه شنوندگان را جلب کنید، اعتماد آنها را جلب کنید، حقایق را بیان کنید، (به انگیزههایی که افراد را به عمل وادار میکندتوسل جویید.)
-تمام حقایق مربوط به جوانب موضوعی را که دربارهاش بحث میکنید باید جمعآوری، تنظیم، مطالعه و هضم نمایید. سپس باید آن را ثابت کنید و اطمینان داشته باشید که آنچه جمعآوری کردهاید حقایق است و سپس باید پیش خود درباره راهحلهایی که این حقایق ارائه میدهد فکر کنید، اگر ممکن باشد میتوانید نطق دیکته شده خود را به ضبط داده و سپس گوش دهید.
-یادداشتها باعث میشود که پنجاه درصد توجه شنوندگان به نطق شما کاسته شود، از خواندن یادداشتها برحذر باشید. پس از تهیه نطق در جایی تنها، با صدای بلند و حرکت سرودست آن را بیان کنید. روبروی شنوندگان، خود را مجسم کنید، هرقدر این کار را بیشتر انجام دهید در هنگام نطق راحتتر خواهید بود.
تقویت حافظه
1. پروفسور کارل سی شور: افراد عادی بیش از ده درصد از قوه حافظه خود استفاده نمیکنند و نود درصد بقیه آن را با نقض قوانین مربوط به یادداشتن تلف مینمایند.
2. قوانین طبیعی (به یادداشتتن) عبارتند از: اثر، تکرار، تداعی معانی.
3. یک اثر عمیق از چیزی که میخواهید آن را ازبرنمایید کسب کنید از این رو:
أ. قوه دماغی خود را متمرکز کنید.
ب. موضوع را از نزدیک بررسی کنید. (اثر دقیق و صحیحی به دست آورید)
ج. برای به دست آوردن اثر، حداکثر حواس خود را به کار ببرید.
د. بالاتر از همه اطمینان حاصل نمایید که اثرات بصری کسب نمودهاید، این نوع اثرات در ذهن باقی میمانند. اعصابی که از چشم به مغز متصلند بیست برابر بزرگتر از اعصابی هستند که از گوش به مغز وصلند.
4. قانون دوم، تکرار است، ولی در حین تکرار، حقایق زیر را به خاطر داشته باشید:
در جایی ننشینید و مطلبی را مدام تکرار نکنید تا ملکه ذهن شما بشود، بلکه یکی دو بار آن را بخوانید، سپس استراحت کنید، بعد دوباره آن را از نو بخوانید. بنابراین اگر در فواصل تکرار کنید، قادر خواهید بود در نصف مدتی که لازم است برای ازبرنمودن مطلب صرف کنید، مطلب مورد نظر را به خاطر سپارید.
5. قانون سوم، تداعی معانی است. یگانه طریق ممکن برای به خاطر آوردن چیزی آن است که آن شیء را با یک حقیقت دیگر ارتباط دهید.
کسیکه بیش از همه درباره تجربیات خود میاندیشد و آن ها را با یک رابطه سیستماتیک و منظم به هم پیوند میدهد بیش از هر کس دیگر از یک نیروی حافظه قوی برخوردار خواهد بود.
6. موقعی که میخواهید حقیقتی را با حقایق دیگری که در ذهن شما هست ارتباط بدهید درباره حقیقت جدید از هر طرف بیندیشید. از خود سؤالاتی نظیر این بکنید: چرا این چنین است؟ چگونه اینچنین است؟ کی اینچنین است؟ کجا اینچنین است؟ که گفت اینچنین است؟
7. برای یادگیری نام افراد سؤالاتی درباره نامش بکنید و از وی املای نامش را بپرسید. چهرهاش را نگاه کنید، سعی کنید نامش را با چهرهاش ارتباط دهید، یا سعی کنید نام و شغلش را ارتباط دهید.
8. برای یادگیری تاریخها، آنها را با تاریخهای مشخص در ذهنتان ارتباط دهید.
9. برا ی به خاطر داشتن نکات مهم نطق، آنها را طوری تنظیم کنید که توالی منطقی داشته باشد و یک نکته به دنبال نکته دیگر قرارگیرد، به علاوه کسی ممکن است از میان نکات عمده جمله چرندی بسازد و به خاطر بسپارد.
10. اگر علیرغم گرفتن احتیاطات بالا ناگهان متوجه شدید که آنچه را قصد داشتید بگویید از یاد بردهاید میتوانید با به کاربردن آخرین کلمات آخرین جمله خود در یک جمله جدید دیگر، خود را از شکست قطعی نجات دهید. این عمل را می توانید همچنان ادامه دهید تا موقعی که نکته بعدی را به یاد میآورید.
«مغز ما اساسا» یک ماشین تداعی معانی است بنابراین نمیتوان برای حفظ چیزهای نامربوط از آن استفاده کرد.
بیدار نگاه داشتن شنوندگان
1. هر دفعه که سخن میگویید، گفتههایتان عکسالعمل شنونده را تعیین میکند، اگر ضعف و سستی نشان دهید، شنونده هم ضعف و سستی نشان میدهد. اگر علاقه و توجهتان کم باشد، علاقه و توجه آنها هم کم خواهدبود. اگر نطقتان پرشور و حرارت باشد آنها حتما شور و حرارتی نشان خواهندداد، شوق و حرارت یکی از بزرگترین عوامل موفقیت بهشمار میرود.
2. «مردی که سعی میکند خیلی جدی و یا خیلی شوخ باشد ممکن است به آسانی با شکست روبرو شود ولی ناطقی که با ایمان حقیقی به شما روی میآورد، هرگز شکست نخواهد خورد. اگر او عمیقا اطمینان داشته باشد که برای شما پیامی دارد، نطق وی مانند شعله زبانه خواهد کشید.»
3. جوهر نطق خوب آن است که ناطق واقعا حرفی داشته باشد و واقعا میل به اظهار آن نشان بدهد.
4. درباره حقایق بیاندیشید و اهمیت واقعی آنها را به ذهن خود بسپارید، قبل از اینکه بکوشید دیگران را متقاعد کنید، اندازه شوروشوق خود را بیازمایید.
5. بین سر و قلبتان احساس تلگرافی برقرار نمایید.
6. برای ایجاد شوق، با شوروشوق رفتار کنید، مستقیم بایستید و در چشم شنوندگان نگاه کنید.
7. از همه مهمتر آن است که باید بلند صحبت کنید تا همه بتوانند سخنان شما را بشنوند.
8. نطق خود را با کلماتی از قبیل: به نظرم چنین میرسد، بهعقیده چاکر، سست و ضعیف نکنید.
9. شنوندگان خود را دوست بدارید.
عوامل اساسی سخنرانی موفقیتآمیز
1. ما هیچ چیز را اعم از این که ورزشی خاص، زبان خارجی و یا فن سخنرانی باشد تدریجا فرانمیگیریم، بلکه پیشرفت ما در یادگرفتن هر چیز ناگهانی است. بعد از مدت چند هفته به همان وضع باقی میمانیم و یا حتی مقداری از آن چه را که فراگرفتهایم از یاد میبریم. روانشناسان این دورهها توقف را «فلاتهای منحنی یادگیری» خواندهاند. ممکن است برای مدتی طولانی تلاش کنیم و معهذا نتوانیم از شر این فلاتها خلاص شویم و از نو به صعود و پیشرفت، پردازیم. برخی از افراد از این طرز عجیب پیشرفت خبر ندارند و موقعی که به فلاتهای مذبور میرسند مایوس گشته و از هرگونه سعی و تلاش دست میکشند. این موضوع بسیار تاسفآور است زیرا چنانچه مقاومت می کردند و همچنان به تمرین کردن ادامه میدادند ممکن بود ناگهان احساس کنند که مانند هواپیما از جای خود بلند شدهاند و در عرض یک شب پیشرفت فوقالعادهای نمودهاند.
2. لحظهای قبل از اینکه به سخنرانی کردن بپردازید ممکن است احساس تشویش و ناراحتی کنید (مانند اکثر سخنرانان) ولی اگر شما مقاومت کنید به زودی بر همه چیز پیروز میشوید. معهذا اگر چند ثانیه به حرف زدن ادامه دهید این ترس هم از بین میرود.
3. آنها که ناطقان بزرگی شدهاند از موهبت استقامت برخوردار بودهاند و در تصمیم خود راسخ ماندهاند.
4. در سخنرانیهایی که در ملاء عام مینمایید درباره موفقیت فکر کنید در این صورت کاری خواهید کرد که برای موفق شدن لازم است.
5. اگر مایوس شدید به عکس یک فرد بزرگ و محبوبی نگاه کنید و از خود بپرسید: اگر او به جای من میبود در شرایط مشابه چه میکرد که اینچنین موفق بود؟
6. محبت، تدبیر، جرات و بردباری اینها از شرایط موفقیت در فراگرفتن فن سخنرانی نیز هست. آن را شعار خود قراردهید.
راز ایراد نطق خوب
1. در سخنرانی چیزی غیر از کلمات وجود دارد که دارای اهمیت بسیار است و آن لطف مزهای است که ناطق در حین سخنرانی در آن میگنجاند. آنچه در یک سخنرانی مهم است کمیت نیست بلکه کیفیت و طرز بیان است.
2. سخنران باید به شنوندگان توجه کند نه این که نگاهش به سرهای آنها یا زمین باشد بلکه باید رابطهای بین شنونده و ناطق وجود داشته باشد و بین آنها چیزی ردوبدل شود.
3. ایراد نطق بهطور دلنشین، چیزی غیر از به کاربردن همان لحن صحبتهای عادی منتهی با قدرت بیشتر نیست. در جمع افراد تحصیلکرده همانطور صحبت کنید که با دوست دانشجویتان صحبت میکنید.
4. هرکس برای ایراد نطق استعداد دارد. برای اینکه در ملاء عام خیلی روان و طبیعی نطق کنید و این استعداد را در خود پرورش دهید باید به تمرین بپردازید، از دیگران تقلید نکنید. اگر به طور خودبهخود و طبیعی صحبت کنید صحبت شما با سایرین فرق خواهدداشت. خصوصیات فردی و شخصی خود را در سخنرانی خود بگنجانید.
5. با شنوندگان خود آنچنان صحبت کنید که گویی در یک لحظه برخاسته و با شما مشغول صحبت شدهاند، بنابراین با صدای بلند بگویید: «شما میپرسید من چهطور از این موضوع باخبر گشتم، خیلی خوب، بگذارید آن را برای شما تعریف کنم….» این طرز گفتار جمودت جمله باقی شما را از بین خواهدبرد و به صحبت شما حرارت میدهد.
6. دل و فکر خود را در نطق خویش بگنجانید.
7. آیا در نطق خود چهار نکته زیر را رعایت می کنید؟
أ. آیا نکات مهم یک جمله را تاکید مینمایید و لغات غیرمهم را تابع آن میسازید؟
ب. آیا آهنگ صدای شما بالا و پایین میرود همچنان که آهنگ صدای یک طفل در هنگام صحبت بالا و پایین میرود؟
ج. آیا سرعت بیان خود را تغییر میدهید و به سرعت از لغات غیرمهم گذشته و وقت بیشتر صرف نکات برجسته میکنید؟
د. آیا قبل و بعد از ایدههای مهم خود مکث می کنید؟
حضور پشت میکروفن و شخصیت ناطق
1. موقعی که خستهاید نطق نکنید، استراحت نمایید و نیروی خود را ذخیره کنید.
2. قبل از نطق کردن کم غذا بخورید.
3. کاری نکنید که انرژی شما کاسته شود زیرا انرژی، قوه مغناطیسی جذب مردم است.
4. به طرز آراسته لباس بپوشید.
5. تبسم کنید، به شکلی که جلوی شنوندگان ظاهر شوید که گویی از دیدن آنها خوشحالید، «همانند، همانند تولید میکند» اگر ما به شنوندگان خود علاقهمند باشیم، احتمال علاقهمندی ایشان هم زیاد است.
6. شنوندگان را در یک نقطه جمع کنید.
7. اگر برای عده کمی صحبت میکنید بر جای مرتفع قرار نگیرید. نطق خود را خیلی خودمانی و غیررسمی کرده و آن را به صورت گفتوگو درآورید.
8. هوای اتاق را پاکیزه و تهویه شده نگاهدارید.
9. محل سخنرانی را روشن نگاه بدارید و بگذارید نور روی تمام صورتتان بیافتد.
10. پشت مبل و اثاث نایستید، میز و صندلی را کنار بگذارید، تمام اشیاء پرزرقوبرق و علائم زشت را که در اطراف و پشت سر است بردارید.
11. سعی کنید کسی پشت سرتان دور میز نباشد چون حرکات او باعث جلب توجه شنوندگان میشود.
12. روی صندلی، بدن شما باید راست و مستقیم قرارگیرد.
13. آرام بایستید، حرکات عصبی ننمایید. حرکات عصبی دلیل بر ضعف شما است.
14. بگذارید دستهای شما آسان در دو طرف بدن شما قرارگیرد، این یک وضع ایدهآل است ولی اگر حس کردید احساس راحتی بیشتری مینمایید دستها را پشت سر و یا درون جیب قراردهید، زیاد فرقی نمیکند زیرا اگر سر و قلب شما تحت نفوذ کامل مطلبی است که ارائه میدهید، این جزییات ثانوی، خود مواظب خود خواهند بود.
15. سعی نکنید ژستهای خود را از توی کتابها درآورید بلکه از انگیزهها و محرکات خود به دست آورید بگذارید از وجود خودتان راه افتد.
16. در موقع ژست گرفتن یک حرکت واحد را آنقدر تکرار نکنید که یکنواخت شود، به وسیله اعضای بدن خود، حرکات تشنجی و عصبی تند ننمایید، از همه مهمتر باید به یک ژست آنقدر ادامه دهید که اوج حرکات شما با اوج فکری شما تلاقی کند.
سخنرانی را چهطور شروع کنیم
1. آغاز کردن: سخنرانی کار دشواری است، مهم هم هست، زیرا ذهن شنوندگان ما در آن موقع آماده است و نسبتا بهآسانی تحت تاثیر قرار میگیرد. بنابراین باید از پیش به دقت دربارهاش مطالعه کرد.
2. مقدمه نطق باید کوتاه و از یکی دو جمله بیشتر نباشد و مستقیما به طرف قلب موضوع رفت.
3. مبتدیان تمایل به این دارند که نطق را یا با مطلبی خندهدار شروع کنند و یا معذرتخواهی کنند هر دوی این عمل اغلب بد است.
4. یک ناطق میتواند توجه شنوندگان خود را به یکی از وسایل زیر جلب کند:
أ. تحریک حس کنجکاوی شنوندگان.
ب. نقل کردن قصهای که برای یک انسان جالب توجه است.
ج. آغاز کردن نطق با یک مثال زنده.
د. از وسیله تجسم استفاده کنید.
ه. پرسیدن سؤالی.
و. افتتاح نطق با یک نقل قول برجسته.
ز. ارائه یک نکته که چگونه موضوع به علائق حیاتی شنوندگان ارتباط پیدا میکند.
ح. آغاز سخنرانی با حقایق تکاندهنده.
5. نطق خود را خیلی رسمی و با تشریفات افتتاح نکنید، کاری کنید که نطقتان آزاد، تصادفی و چارهناپذیر جلوه کند. این کار را میتوان با ذکر اتفاقی که هم اکنون یا چندی پیش افتاده و یا حرفی که هم اکنون زده شده انجام داد.
چگونه میتوان شنوندگان را فورا مجذوب خود ساخت
1. با داشتن زمینهای مشترک آغاز کنید، از همان اول کاری کنید که همه با شما موافق باشند.
2. مطلب را طوری بیان نکنید که مردم از همان آغاز به شما (نه) بگویند، یک بار که انسان (نه) گفت غرورش، نمیگذارد که عقیدهاش را عوض کند، بنابراین بهتر است از همان آغاز جواب (آری) بگیریم.
3. سخنرانی خود را با گفتن این مطلب آغاز نکنید که میخواهید چیزی را ثابت کنید، این امر موجب برانگیختن افراد به مخالفت خواهد شد، بلکه سئوالی که مربوط به مطلب باشد را مطرح کنید و بگذارید آنان برای جستجو به دنبال شما بیایند.
«بهترین دلیل و برهان آن است که به ظاهر فقط یک توضیح جلوه میکند.»
پایان سخنرانی
1. ختم سخنرانی عنصر استراتژیکی واقعا مهمی است. آنچه آخر از همه گفته میشود ممکن است بیش از همه مطالب در خاطر بماند.
2. نطق را با این جمله پایان ندهید: (این است آنچه درباره این مطلب میتوانم بگویم. بنابراین حدس میزنم که باید توقف کنم.) شما توقف کنید ولی درباره توقف کردن حرف نزنید.
3. از قبل به دقت پایان سخنرانی را طرحریزی کنید، سپس به تمرین بپردازید. تقریبا کلمهبهکلمه پایان نطق را به خاطر بسپارید. نطق خود را کامل و رسا کنید.
4. هفت طریق پایان دادن نطق:
أ. خلاصه کردن، واضحتر بیان کردن و نکات عمده را بر سبیل اختصار بیان کردن.
ب. به اقدام و عمل توسل جستن (طرح دادن).
ج. صمیمانه از شنوندگان تعریف کردن.
د. شنوندگان را خنداندن.
ه. شعر مناسبی نقل قول کردن.
و. از کتاب آسمانی جملاتی نقل کردن.
ز. اوج گرفتن.
5. یک پایان خوب و یک آغاز خوب، طرحریزی کنید و سپس این دو را به هم نزدیک نمایید. قبل از این که شنوندگان بخواهند خود شما از صحبت کردن خودداری کنید.
چگونه میتوان منظور و مقصود خود را واضح بیان کرد
1. واضح صحبت کردن کاری بسیار مهم و دشوار است. حضرت عیسی مجبور بود با استفاده از تمثیلات تعلیم دهد زیرا شنوندگانش با اینکه چشم داشتند نمیدیدند و با اینکه گوش داشتند نمیشنیدند و دارای قوه فهم و ادراک هم نبودند.
2. عیسیبنمریم مجهولات را به کمک معلومات روشن میکرد. او سلطنت خداوند را تشبیه کرد به خمیرمایه و مثالهای دیگر. شما هم به همین کار دست یازید. اگر میخواهید تصویر واضحی از وسعت منطقهای مجسم کنید مساحت آن را برحسب کیلومتر ذکر نکنید بلکه مناطقی را که میتوان در آن جای داد ذکر کنید.
3. موقع صحبت با افراد متعارف و عادی از به کاربردن اصطلاحات فنی خودداری کنید. ایدههای خود را آنچنان ساده بیان کنید که حتی برای پسربچهای قابل درک باشد.
4. اطمینان حاصل نمایید مطلبی را که میخواهید در اطرافش صحبت کنید در ذهن خود شما مانند آفتاب نیمروز، روشن است.
5. به حس باصره توسل جویید. هر وقت ممکن شد از تصاویر و نمودارها استفاده کنید. واضح و مشخص صحبت کنید.
6. ایدههای بزرگ خود را تکرار کنید منتهی همان عبارت را در جملات متنوع به کار ببرید.
7. جمله مبهم خود را با ذکر مثال روشن نمایید. بهتر آن است که مثال زنده ذکر نمایید.
8. سعی نکنید در یک نطق کوتاه تمام جوانب یک موضوع بزرگ را بحث کنید بلکه به چند جنبه اکتفا کنید.
9. نطق خود را با ذکر خلاصهای از نکات اصلی به پایان برسانید.
چگونه میتوان به طور مؤثر و متقاعدکننده سخن گفت؟
هر ایده، مفهوم و نتیجهای که وارد ذهن میشود حقیقت تلخی خواهد شد مگر اینکه با یک عقیده مخالف روبرو گردد. بنابراین مشکل ما در موقعی که هدف نطقمان آن است که مؤثر واقع شویم و طرف را متقاعد کنیم دو تاست، مشکل اول اظهار عقیده خودمان است و مشکل دوم جلوگیری کردن از پیدایش عقائد مخالف در ذهن طرف است که موجب خنثی شدن اثر عقاید ما میگردد. لذا هشت پیشنهاد برای کمک به رسیدن به منظور فوق ذکر میگردد:
1. قبل از اینکه دیگران را متقاعد کنید خودتان به آنچه میگویید ایمان داشته باشید. با یک شوروشوق سرایتبخش به نطق بپردازید.
2. نشان دهید چگونه شیئی را که میخواهید مردم به آن معتقد شوند شبیه چیزی است که هماکنون بدان اعتقاد دارند.
3. عقائد خود را ازنو بیان کنید. موقعی که ارقام را ذکر میکنید آن را با تصاویر توام نمایید.
4. از مثال ویژه استفاده کنید. مثلا در امیدوار کردن دانشجویان از افراد دانشمندی که در ابتدا درسشان خوب نبوده نام ببرید.
5. از اصل اضافی استفاده کنید. این اصل میگوید: (تجربه روی تجربه باید انباشته شود تا سنگینی آن، اندیشه را در اعماق انساج مغز جای دهد.) به عنوان مثال: اتحاد مردم و مبارزه آنها با طاغوت در اکثر نقاط دنیا موجب سرنگونی طاغوت میشود.
6. از مقایسههای گرافیکی استفاده کنید.
امپرسیونهای گوش زود محو میشود، ولی امپرسیونهای چشم مانند یک گلوله توپ که در جایی نشسته باشد در مغز باقی میماند. به عنوان مثال: میزان خانههای تخریبشده در جنگ را میتوان به صورت زیر بیان نمود: صف خانههای تخریب شده در جنگ از آبادان تا اهواز میباشد.)
7. اظهارات خود را با اظهارنظرهای مقاماتی که غرضی ندارند تقویت کنید و مانند آنها به طور قطع صحبت کنید. از یک شخص مشهور و محبوب نقل قول کنید. از کسی نقل قول کنید که شایستگی آن را دارد که حرف بزند.
سخنی چند از لرد برایس
همیشه مطلبی برای گفتن داشته باشید. قبل از صحبت بدانید که چه میخواهید بگویید. اگر حواس شما پریشان باشد ذهن و حواس شنوندگان هم پریشان خواهد گشت. همیشه به افکار خود نوعی نظم بدهید.
هرقدر هم مطلبی را که میخواهید بگویید کوتاه باشد،بهتر است که این مطلب مقدمه، متن و مؤخرهای داشته باشد. در هر صورت واضح سخن بگویید. بگذارید معنی مطلبتان برای شنوندگان روشن باشد. در هنگام مباحثه سعی کنید نظریات رقیب را پیشبینی کنید. به شوخیهای او به طور جدی و به حرفهای جدی او با شوخی جواب دهید. همیشه از قبل پیشبینی کنید با چه نوع شنوندگانی روبهرو خواهید شد. اگر بتوانید کاری کنید که صحبت شما هرگز ملالتآور نباشد.
چگونه میتوان توجه شنوندگان را به خود جلب کرد
1. علاقمندیم راجع به مطالب عادی حقایق غیرعادی بشنویم. مثلا در مورد اتمها و الکترونهای یک کاغذ و یا اسیدسولفوریک موجود در اجسام.
2. علاقه عمده و اساسی ما به نفس خودمان است. مثلا دوست داریم مطالب راجع به نیازهایمان را بشنویم.
3. شخصی که دیگران را تشویق میکند راجع به خودشان و علاقهشان حرف زنند و به دقت به سخنانشان گوش میدهد، آدم خوشمشربی شناخته میشود ولو اینکه خود خیلی کم حرف زده باشد.
4. اختلاط پر آب و تاب و نقل داستانهای مربوط به مردم همیشه جلب توجه میکند. (مثلا زندگی افراد موفق و ناموفق) ناطق باید فقط چند نکته معدود را ذکر کند و آنها را با قضیههایی که مورد علاقه مردم است بیارایند.
5. از مطالب قطعی و واقعی صحبت کنید، مطالبی که اظهارات کلی را واضح و اثربخش میکند بیان کنید.
6. نطق خود را با چاشنی اصطلاحات و عباراتی که تصویر خلق میکند بیارایید و کلماتی به کار ببرید که تصاویری از جلوی چشمان شما بگذراند. مثل ضربالمثل (با یک دست دو هندوانه نمیتوان برداشت)
7. اگر ممکن است جملات موزون و ایدههای متضاد بهکار برید.
چگونه میتوان شنوندگان را به عمل برانگیخت
1. توجه شنوندگان را جلب کنید. (به روش گفته شده)
2. با شایسته اعتماد بودن، اعتماد شنوندگان را جلب کنید. این کار را میتوانید از طریق صمیمیبودن و خود را درست معرفی نمودن برای سخنرانی اطراف موضوعی که انتخاب نمودهاید انجام دهید و شایستهبودن خود را با بیان مطالب که تجربه به شما آموخته است نشان دهید.
هرچه در وعظ هست نخست باید در واعظ وجود داشته باشد نظیر وضوح، منطق، سرزندگی، شوروحرارت.
3. حقایق را اظهار بدارید، در اطراف مزایا و فوائد پیشنهادادتان صحبت کنید و به شنوندگان ثابت نمایید که پیشنهادهایتان درست و بهجاست، همچنین به ایرادات و اعتراضات آنها پاسخ دهید.
4. به انگیزههایی توسل جویید که انسان را به عمل برمیانگیزد و میل کارکردن، حفظ وجود، غرور، کسب لذت، عواطف، ایدههای مذهبی (از قبیل عدالت، شفقت، عفو و محبت) را تحریک میکند.
در حقیقت نباید میل خود را بگویید بلکه میل او را به رخش بکشید. مثلا برخورد پدر با پسری که سیگار میکشد از طرفی میل پرورش اندام در او میباشد، این پدر باید میل ورزشکار بودن او را مطرح کند نه اینکه بگوید من نمیخواهم تو سیگار بکشی.
اصلاح طرز بیان
1. تماسهای ما با مردم فقط چهار نوع است و به وسیله چهار چیز هم مورد آزمایش قرار میگیریم و اینها عبارتند از :
چه می کنیم، چگونه جلوه میکنیم، (لباس)، چه میگوییم و چگونه می گوییم.
چه بسا اتفاق افتاده است درباره ما تنها از طرز حرفزدنمان قضاوت کردهاند. بنابراین باید استفاده از زبان مادری را به طرز دقیق و آراسته فراگرفت.
2. طرز بیان شما به خوبی افرادی را که با آنها محشور هستید نشان میدهد. بنابراین تا آنجایی که میتوانید اوقات فراغت خود را با سخنان بزرگان، شعرا و ادبای بزرگ بگذرانید. در این صورت به طور چارهناپذیر و ناخودآگاه ذهن شما غنی شده و طرز بیان شما چیزی از شکوه و عظمت دوستانتان دربرخواهدداشت.
3. میتوان نصف وقت روزنامه خواندن را به مطالعه کتابهای فوق اختصاص داد.
4. موقعی که کتابی میخوانید فرهنگ را نیزدر کنار خود بگذارید و به هر لغت ناآشنا که برمیخورید معنی آن را در لغتنامه پیدا کنید و سعی کنید برای لغت مزبور یک استعمال پیدا کنید تا در ذهنتان جای گیرد.
5. مشتقات لغاتی که استفاده میکنید مورد بررسی قراردهید.
6. کلمات مبتذل و پوسیده بهکار نبرید. در معنی لغت دقت کنید و سعی کنید در هر مورد عین همان لغتی که مناسب است بهکار برید. فرهنگ معتبری در کتابخانه خود جای دهید و اغلب به آن مراجعه کنید.
7. تشبیهات مبتذل و بیمزه را بهکارنبرید. بکوشید تشبیهات شما تازه و ابتکاری باشد. تشبیهات تازه بیافرینید. شجاعت آن را داشته باشید که غیر از دیگران باشید.
شاید به تجربه میتوان گفت کسی که در طرز بیان مطلب ابتکار نشان نمیدهد از نظر فکری هم نمیتواند چندان ابتکاری داشته باشد.
واضحتر حرف بزنید
به طورکلی چنین تشخیص داده شده که وجود گیرایی و ملاحت در صحبت دلیل بر برخوردار بودن از تربیت و فرهنگ است. نباید از ما درخواست شود که حرفمان را به این واسطه دوباره تکرار کنیم.
همچنین برای اینکه صدایتان از دور شنیده شود به کف اتاق خیره نشوید زیرا علاوه بر اینکه به حس ارتباط بین ناطق و شنونده صدمه میزنید باعث واضح نبودن نطق میشوید.
اصولا صدای منقبض رسا نیست زیرا ارتعاشاتش کم است. سعی کنید صدایتان طنین داشته باشد تا از راه دور به راحتی شنیده شود. حروف صدادار را واضح ادا کنید زیرا اینها قلب کلماتند و ارتعاشات آنها نطق را رسا میکند.
تلخیص و تنظیم: همت رادمنش کارشناس روابط عمومی
|