شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- پس از به نمایش درآمدن فیلم محمد رسولالله (ص) در ایران و در جشنواره فیلم کانادا که با استقبال گسترده حتی غیرمسلمانان کانادا همراه شده، در گوشه و کنار جهان اسلام برخی از رهبران مذهبی قبل از آنکه فیلم را ببینند و منصفانه بهنقد آن بپردازند، روی برخی از تعصبهای جاهلی به مخالفت علنی با آن پرداخته و در بیانیههایی فیلم مجیدی را مغایر سنت و زندگی پیامبر اسلام خوانده و با تحریم آن، از مسلمانان جهان خواستهاند که این فیلم را تماشا نکنند و برخی دیگر پا را از این هم فراتر گذاشته و فیلم محمد رسولالله (ص) را مجوسی خوانده و ساخت آن را سیاه نمایی و دشمنی با دین اسلام دانسته و اعلام کردهاند که این فیلم توسط مفسدینی که اساس کارشان دروغ است ساختهشده است.
علاوه بر این بعضی رسانههای غربی نیز که با نمایش این فیلم توطئه اسلام هراسی آنان خنثی گردیده به این فیلم حملهور شدهاند؛ اما ریشه مخالفتها از کجا سرچشمه میگیرد؟
دو دلیل ساده را میتوان علت اصلی این مخالفتها دانست. اول آنکه آنچه در فیلم مجیدی هنرمندانه به تصویر درآمده، صحنههای واقعی اخلاقیات عواطف، کرامات انسانی و ایمانی است که ماهیت رحمت للعالمین بودن شخصیت نازنین پیامبر اعظم (ص) را به تماشاچی ارائه میدهد و آنهم درست در روزگاری که سینمای هالیوود و رسانههای غربی، تمام هموغم خود را در ارائه تصویری غیرواقعی و خشن و غیرعقلانی از اسلام و مسلمانان به کار میبرند.
در طول این فیلم ورود پیامبر رحمت به هر سرزمینی با نزول باران رحمت الهی همراه است و او قل و زنجیرها را از دست بردگان میگشاید و مانع از زندهبهگور شدن دختران در سنت جاهلی توسط پدران بیرحم و مروت میشود و این در حالی است که مجیدی در این فیلم دوران کودکی حضرت را به نمایش درآورده که مربوط به حداقل سی سال قبل از بعثت پیامبر اسلام است.
دلیل دوم که به نظر مهمتر از اولی برای مخالفتهای وسیع با فیلم محمد رسولالله (ص) شده هوشمندی مجیدی برای بازخوانی تاریخ صدر اسلام است. او با تکیه به منابع اهل سنت بعد از 1400 سال سناریوی جدیدی از اسلامستیزی یهودیان معاند عصر پیامبر ارائه کرده و از پروندههای سری طرح نشده در تاریخ رمزگشایی میکند.
تاکنون هیچگاه جایگاه یهودیان تندرو صدر اسلام که امروزه از گرایشات عجیب آنان تعبیر به صهیونیست میشود بهعنوان باعثوبانی و ریشه اصلی دشمنی با پیامبر اسلام و خاندان ایشان مطرح بوده، تصویری به مردم جهان ارائه نشده است. هیچگاه این سؤال و موضوع مورد دقت قرار نگرفته که چرا پدر پیامبر (ص) پیش از تولد ایشان کشتهشده و چه کسی ایشان را کشته است؟
چرا پیامبر اسلام در سنین کودکی و در عین سلامتی حضرت آمنه باید از ایشان جدا شود و چرا نباید حلیمه سعدیه دایه بزرگوار ایشان در کنار مادر گرامی پیامبر پرستاری و شیردهی او را به عهده گیرد؟
چرا فرزند در دورانی که مادر به او وابستگی و دلبستگی فراوانی دارد باید از ایشان جداشده و در مکانی که هیچکس اطلاعی از آن ندارد نگهداری شود؟
این ابهام گرچه هرازگاهی به شکل تئوری در میان خواص فرق مسلمان طرح میشد اما این بار مجیدی شهامتمندانه این واقعیت تاریخی را به شکل هنری و سینمایی آن فریاد زده و در طول فیلم تأکید فراوانی بر آن داشته و اسناد تاریخی را بر پرده نقرهای سینما آشکار ساخته است.
اسنادی که هیچگاه صهیونیستها تمایل به رسانهای شدنش آنهم در تأثیرگذارترین رسانه که هنر هفتمش میخوانند نداشته و ندارند.
اکنون مجیدی در این فیلم به پاشنه آشیل صهیونیستها دست گذاشته و یکی از نقاط برجسته و ریشهایترین دلیل خصومت آنان با اسلام و مسلمین را نشانه رفته است.
و اذهان مردم آزاده جهان و از همه مهمتر مسلمانان را متوجه خباثت یهودیان تندرو صدر اسلام که مشابه صهیونیستهای امروزه عمل میکردند، نموده است و اینکه دشمنی با پیامبر و آئین او نسل در نسل یهودیان تندرو ادامه یافته و بهعنوان میراثی خبیث در اختیار صهیونیسم جهانی قرارگرفته است.
اینها آشکارترین دلایل ضدیت رسانههای غربی با فیلم محمد رسولالله (ص) است و برخی افراد منتسب به جهان اسلام ناخواسته در زمین صهیونیستها و با مهرههای آنان شروع به بازی کرده و فیلم را نادیده مجوسی خوانده و تحریم کردهاند.
اکنون وقت آن است که فرق مختلف مسلمان هوشمندانه متوجه جبهه اصلی دشمن یعنی صهیونیسم بینالملل گشته و از جنگهای نیابتی از سوی آنان علیه همدیگر پرهیز نمایند و از شخصیت والای پیامبر رحمت که در فیلم مجیدی به تصویر درآمده الهام بگیرند.
منبع: هفتهنامه سبیل، سپتامبر 2015، «شماره 32»
|