شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- ماریان رید[1]: در حالی که روز به روز بر تعداد کاربران اخبار دیجیتال افزوده میشود، اما آیندهی روزنامهنگاری هرگز به همان اندازه روشن تر نشده است؛ بلکه بنا بر گفتهی «راجو ناریسِتی» - نایب رییس ارشد و معاون راهبردی در بنگاه خبری «نیو» - روزنامهنگاران در آینده با چالشهای زیادی روبهرو میشوند.
«ناریستی» پیشبینیهای خود دربارهی آیندهی رسانهها را با دانشجویان دانشکدهی روزنامهنگاری دانشگاه پی آی رید ویرجینیای غربی (که من رییس آن هستم) به عنوان بخشی از پروژه «آیندهی رسانههای ما» در میان گذاشت.
ناریستی با فهرستنویسی اطلاعات [مثل 100 فیلم مهم تاریخ سینما] که توسط بوزفید(Buzz Feed) تهیه و مورد استقبال نیز واقع شد، موافق است اما او به 9 دلیل بسیار مهم اشاره کرده تا توضیح دهد چرا مسیر پیش روی روزنامهنگاری، مسیر پرسنگلاخ است؛ این 9 دلیل در زیر آمده است:
1- مکتوب کردن به معنای فاصله گرفتن نیست
به رغم تلاش زیادی که برای کوچک کردن حجم در روزنامههای ملی صورت میگیرد، روزنامهنگاری مکتوب هنوز موثرترین راه برای آگهیدهندگان به شمار میآید تا مخاطبان را در بسیاری از بازارها تحت تاثیر قرار دهند. برای مثال، نشریهی واشنگتن پست (که ناریستی سردبیری آن را بر عهده داشته است) در حدود 40 درصد بازار محلی را به دست آورده است و همچنان تحت کنترل خود دارد، نوعی مجرای درآمدی هم در خصوص کاغذ محسوب میشود.
ناریستی گفت: «اگر 50، 60، 70 درصد از درآمد و سود ما از طریق مکتوب کردن به دست بیاید، همواره مجبور خواهیم بود کارکنانی را در اختیار داشته باشیم که مهارتشان در نوشتن و مکتوب کردن است.» او که روزنامهنگاری مکتوب را با صنعت خودروسازی رو به نقصان مقایسه میکند، ادامه میدهد: «این کار (روزنامهنگاری) همانند صنعت خودروسازی دیترویت[2] است و افراد کمتری در این کار موفق خواهند شد اما همواره به کسی نیاز خواهید داشت که بالاخره این کار را انجام دهد.»
2- آگهیدهی دیجیتال رهگشا نیست
در حالی که خوانندگان بیشتری به سمت دیجیتال حرکت میکنند، درآمدهای حاصل شده از طریق دیجیتال با این حرکت هماهنگی ندارند؛ یعنی چون مخاطبان بیش از پیش از یکدیگر مجزا شدهاند، هنوز هم این آگهی دهندگان هستند که دست بالا را دارند.
ناریستی گفت: «اگر کسی آگهی دهنده باشد، گزینههای انتخابی اش در جایی که میتواند آگهیهای خود را سفارش دهید، به شدت افزایش مییابد و در نتیجه شما (رسانههای خبری) میتوانید پول فراوانی در زمینهی دیجیتال کسب کنید اما این مورد به درآمدی که از راه مکتوب به دست میآید، ابداً نزدیک نیست.»
به قول ناریسِتی ، ضروری مینماید که اتاقهای خبر باعث ایجاد مدلهای درآمدی جدیدی در حوزهی محصولات و برنامههای کاربردی دیجیتالی جدید شوند. او پروژهی اسنوفال(Snow Fall) نشریهی نیویورک تایمز را -که برندهی جایزهی پولیتزر نیز شده است- را به عنوان تجربهای حیرت برانگیز وصف میکند که کامل نبوده زیرا مدل درآمدی نداشته است تا به آن ضمیمه شده باشد. او همچنین گفت: «در انتهای روز، دیدگاههای مربوط به صفحهی اسنوفال، کالریهایی واقعاً خالی هستند زیرا در حقیقت هیچ درآمد افزایشیای ایجاد نکرده اند.»
3- سیستمهای [3]Paywall در اینجا هستند تا شما بمانید و مبارزه کنید
تعداد روزنامههای دارای سیستم Paywall البته با درجه موفقیت متفاوتی همچنان رو به گسترش خواهد بود زیرا جذب کردن مشترکان دیجیتال متمایل به پرداخت کردن پول در ازای محتویات، کار آسانی نیست. چنانچه ناریستی گفت، حداکثر این که سازمانی خبری بتواند درباره جذب کردن از طریق Paywall یا از طریق مدلی متری درآمد یا مخاطبی پیش بینی کند حدوداً پنج درصد از مخاطبان دیجیتال منحصر به فرد خود آن سازمان است.
ناریستی اظهار داشت: «اگر سیستمهای Paywall به عنوان منبع درآمد مازاد تلقی گردد، گمان میکنم موفقیتآمیز خواهند بود اما اگر عامل حل کنندهی مسالهی تامین هزینهی روزنامهنگاری قلمداد شوند بخش اعظمی از این سیستمها موفقیت آمیز نخواهد بود.»
4- اخبار مجبور خواهند بود به سمت خوانندگان بروند ولی مجبور نیستند به سمت ما بیایند
در حالی که فیسبوک و دیگر شبکههای اجتماعی مسیرهای جدیدی به سوی روزنامهنگاری به شمار میآیند، مخاطبان مدرن انتظار ندارند که برای پیدا کردن اخبار، زیاد تلاش کنند. روزنامهنگاران دیجیتال امروزه باید بتوانند به نگارش، گزارش و بازاریابی ماجراهایشان بپردازند. حداقل، گزارشگران باید بدانند که چگونه از SEO یا قابلیت های جستجویی موتورهای جستجوگر به نفع خودشان استفاده کنند.
ناریستی گفت: «در قلمروی مکتوب کردن، ردهای موسوم به بازاریاب انتشارات وجود دارد که شغل وی محاسبه کردن چگونگی کسب درآمد یا همان پول است؛ حال آن که این رده در قلمرو دیجیتال وجود ندارد. تعریفی که در سال 2013 دربارهی روزنامهنگار ارایه شده است باید شامل این عبارت باشد: هر کاری را که بتوانم انجام خواهم داد تا افراد بیشتری را به سمت روزنامهنگاری خود متوجه سازم.»
5-وب ویدیو، راه نجاتی احتمالی محسوب می شود
وب ویدیو[4] فرصت قابل ملاحظهای برای کسب درآمد به شمار میآید زیرا (الف) مخاطبان خواهان آن هستند و (ب) آگهی پیش از پخش را میتوان در محتویات گنجانید.
ناریستی گفت: «برنامه ویدیویی نخستین شکل روزنامهنگاری است که وقتی کسی آن را تماشا میکند، صرف نظر از محل تماشا، مدل تجاری و کسب درآمد نیز درست در کنار آن قابل دسترسی است.»
بدین دلیل، نشریهی وال استریت ژورنال که سابقاً نشریهای فقط مکتوب بوده است هم اکنون حدوداً 1600 برنامهی ویدیویی یا 120 ساعت برنامه ویدیویی را در هر ماه تولید میکند و بدین ترتیب به بزرگترین تولید کنندهی برنامهی ویدیویی در جهان در خارج از اتاق خبر تلویزیون تبدیل میشود.
6- تلفن همراه میتواند فرصت یا تهدید باشد، اما واقعیت روزنامهنگاری به شمار میآید
با وجود تعداد رو به افزایش افرادی که از طریق ابزارهای تلفن همراه به اخبار دسترسی مییابند، سازمانهای خبری باید مدل تلفن همراه اولیه را اتخاذ کنند، یا این که ریسک عدم توجه به آن را به جان بخرند.
این مورد به معنای بستهبندی محتویات به روشی است که خلاصه کردن آن در ویندوزی کوچک آسان است. برای مثال، لیدهای مکتوب روایی طولانی را میتوان با لیدهای تندتر کوتاهتر جایگزین کرد که قابل خواندن در صفحهی اول باشند. این مورد همچنین به معنای اختصاص دادن منابع به طور قابل ملاحظه بیشتر به تلفن همراه است که مسیری طولانی در آینده به شمار میآید. به گفته ناریستی، حتی در وال استریت ژورنال که 36 درصد از مخاطبانش، آن را تنها در تلفن همراه میخوانند، تنها دستهی محدودی از افراد در تیم تلفن همراه آن کار میکنند.
7 – روزنامهنگاری اهمیت دارد، اما این که چگونه خوانندگان این روزنامهنگاری را تجربه میکنند، اهمیت بیشتری خواهد داشت
مصرف کنندگان اخبار امروزه سردرگم هستند و از منبعی به منبعی دیگر و از ابزاری به ابزاری دیگر میروند و بدین طریق مدت زمان محدودی را در اختیار سازمانهای خبری میگذارند تا توجه آنان را جلب کنند.
ناریستی اظهار داشت: «مزیتی که در خصوص موارد انحصاری روزنامهنگاری یا داستانگویی داشتیم، روزی بود که در قلمرو مکتوب بودیم. این مزیت سپس در زمانی به چند ساعت تقلیل یافت که در سایتهای اینترنتی بایستی به طور ناگهانی آن را به دست میآوردیم. اگر خوش اقبال باشید، این مزیت به دو دقیقه کاهش یافته است.»
ناریستی گفت که محتوا و خبر جذاب ( فان) دیگر کافی نیست. تنها راه کسب کردن مخاطبان عبارت است از ایجاد کردن تجربیات قانع کننده و الزامآور که باعث میشوند مخاطب بازگردد و دوباره محتوای شما را بخواند، همچون گرافیک وال استریت ژورنال که ثروت مارک زوکربرگ را در زمانی که فیسبوک عمومیت یافته بود محاسبه و تقریباً افشا کرد یا طراحی برگههای رأیدهی آنلاین به فیلمهای آکادمی اسکار که توسط نیویورک تایمز و فیسبوک انجام شده بود.
9- تجربیات خوب و بد، همه به یک تقاطع میرسند: محتوا و فن آوری
برای تولید کردن روزنامهنگاری دیجیتال تاثیرگذار، تمامی گزارشگران و توسعهدهندگان و طراحان باید همکاری کنند و محتوایی کیفی را پدید آورند که مخاطب را نیز به فعالیت وا دارد.
اما فعالیت گروهی برای متخصصان حرفهای چالش برانگیز است چون کاری را که شخص دیگر انجام میدهد همواره با درک یا با نظر مساعد ارزیابی نمیکنند.
ناریستی گفت: «وقتی به درون اتاقهای خبر میروید، مجبور نیستید با رمز و کد صحبت کنید بلکه کاری که به عنوان روزنامهنگار باید بتوانید انجام دهید، صحبت کردن به زبان توسعهدهندگان است. اگر دربارهی این که درصدد ارایه دادن کدام تجربه به مخاطبانمان هستیم گفتوگو میکنید، توسعهدهندگان به معنای آن پی میبرند و می فهمند که درصدد انجام دادن چه کاری هستید.»
اتاقهای خبر هم اکنون با رقیب تازهای مواجه شدهاند: آگهیدهندگان ما
بسیاری از شرکتهایی که در رسانههای سنّتی آگهی دادهاند، هم اکنون مستقیماً به سمت مصرفکنندگان خود حرکت میکنند تا برندهای خود را ارتقا بخشند. پیدایش محتوای اسپانسردار و آگهیدهی بومی باعث ایجاد تهدیدی عمده در برابر اتاقهای خبر شده است.
ناریستی گفت: «شرکتها همچنین تولیدکنندگان محتوای ماهری شدهاند که بر سر یگانه منبع تجدیدناپذیری -که خوانندگان مطالب در اختیار دارند- یعنی وقت مخاطبان با یکدیگر رقابت میکنند.» برای مثال، شرکت جنرالالکتریک درصدد آن است که از طریق ویدیوها و کمپینهای رسانهی اجتماعی همچون #6secondsciencefair خود را به عنوان یکی از پیشگامان در زمینهی نوآوری مطرح گرداند. ناریستی اظهار داشت: «ما مجبور هستیم کم کم بیندیشیم که چگونه با این برندها سر و کار خواهیم داشت و چگونه به آنان در انجام دادن این کار کمک خواهیم کرد. اگر سازمانهای خبری در این عرصه سهمی نداشته باشند،
فرصتی برای کسب کردن هر گونه درآمد قابل ملاحظه در زمینهی دیجیتال نخواهند یافت.»
نهایتاً، عامل اساسی برای رونق یافتن و نه تنها دوام آوردن در محیط دیجیتال پیوسته رو به تحول و تکامل عبارت است از تطبیق دادن، آزمایش کردن و پیشگویی کردن اتفاقی که در آینده روی میدهد.
ناریستی گفت: «جنبهی مثبت صحبت کردن دربارهی زمان آینده آن است که این زمان در آینده وجود دارد. اما جنبهی منفی آن است که نشانهای وجود ندارد تا از رویدادن آن خبر دهد. فقط روزی از خواب برمیخیزید و پی میبرید که نوعی از موفقیت در انتظار شماست و اگر مهیای حرکت نباشید از قافلهی موفقیت عقب خواهید ماند.»
ترجمه: شفقنا
منبع: PBS
|