اهداف این مقاله:
- ارائه دیدگاهی سیاسی ـ کاربردی در خصوص فعالیتهای معطوف به جلب حمایت سیاستمداران؛
- فراهم آوردن دیدگاهی نظری و زیربنایی در خصوص فعالیتهای معطوف به حمایت سیاستمداران؛
- تشریح و تحلیل فعالیتهای دولتی و فعالیتهای معطوف به جلب حمایت سیاستمداران از دیدگاههای دوگانة سیاسی و روابط عمومی؛
- ارائه شمهای از فعالیت روابط عمومی از دیدگاه غیر تجاری؛
- فراهم آوردن زمینة فهم عناصر اصلی رایزنی سیاسی و ارزیابی تأثیرات (بالقوه) نتایج آن.
مقدمه
«دولت» و «فعالیتهایی که در راستای جلب حمایت سیاستمداران صورت میگیرد، دو واژهای هستند که به هنگام گفتگو در خصوص مسائل جاری اغلب به جای موارد یکدیگر مورد استفاده قرار میگیرند. در این مقاله، هدف تشریح و تحلیل روابط بین واژهها به شیوهای است که آنها را به توان از دیدگاه های دو گانه سیاسی و روابط عمومی فهمید. این تحلیل باید امکان بررسی بخش مهمی از فعالیت روابط عمومی را فراهم آورد «بخشی که مستقیماً به بازار ـ که معمولاً مورد توجه دولت یا رایزنی سیاسی قرار دارد – نمیپردازد.» در پایان این بخش، خوانندگان باید در این خصوص که چگونه رایزنی سیاسی با روابط عمومی ارتباط مییابد، از شناخت کافی برخوردار شده و قادر به فهم عناصر اصلی آن باشند.
هنگامی که گروه های لابیست به دنبال جلب حمایت سیاستمداران دولتی هستند، چه مسائلی مطرح میشوند و روند فعالیتهای آنان چه فرآیندهایی را در پی دارد؟ حوزه موضوعات مورد نظر لابیست یقیناً گستردهتر است، زیرا آنان هنگامی به تکاپو میافتند که سازمان های معرفی شده از سوی آنان بر این باورند که منافعشان میتوانند از سوی دولت به واسطه بعضی از فعالیتها حذف یا گسترش یافته و یا محدود شود. «مولونی» (Maoloney – 1994) فهرستی حاوی 50 موضوع را تنظیم کرد که مستقیماً با بریتاینا ارتباط مییابد؛ به عنوان مثال، فهرست مذکور حاوی موارد متنوعی از جمله توسعه و گسترش سوپر مارکت در داخل و خارج، قواعد ساخت مربوط به بتن و فولاد؛ شوراهای کار اروپایی؛ بسته بندی کالا؛ بخت آزمایی ملی؛ فرودگاه های محلی وقیمت عطر و ادکلن بود. لیست او به بخش تجاری و موضوعات و مسائلی که مردم دگیر مشغلههای حرفهای و اجتماعی میسازد. محدود بود.
مسائل و موضوعات دارای بخشهای ویژهای است. آنها در سازمان ها مطرح میشوند؛ موضوعات مذکور به نوعی از سیاست عمومی تأثیر میپذیرند؛ به آنها به مثابه نوعی فرصت یا تهدید برای گروه مذکور نگریسته میشود؛ اینگونه سازمان ها بر این باورند که دولت میتواند فرصتها را افزایش دهد و یا برای کاهش تهدیدها از توان خود بهره گیرد، این فرض نیز وجود دارد زمینة سازمانی میتواند بر دولت در وضع قوانین به شکلی دلخواه تأثیر بگذارد.
در این مقاله، ما در پی طرح پرسشهایی هستیم که با محل قرارگیری «نقشه ذهنی» تخصص الگویی مستدل و منطقی و فراهم آوردن دیدگاه نظری در مطالعات سیاسی و روابط عمومی ـ که ممکن است رایزنی سیاسی (Lobbying) را به خوبی تشریح کندـ در ارتباط هستند. این بخش سپس به تشریح «رایزنی سیاسی» و این نکته میپردازد که این فعالیت چه مواردی را شامل میشود و چه کسی مسئولیت انجام آن را بر عهده میگیرد. همچنین به تشریح رابطة «رایزنی سیاسی» با روابط عمومی تأثیر گذاری آن اشاره خواهد شد (از دیدگاه مؤلف، «رایزنی سیاسی» فعالیت ویژهای در درون اصل گستردهتر روابط عمومی است)،
دیدگاه های سیاسی با قابلیت کاربردی
«رایزنی سیاسی» را در اولین گام میتوان فعالیتی پیگیر و مستمر در تغییر سیاست دولت، به نفع یک سازمان از طریق گروه هایی دانست که به شکل مستقیم با فرآیند فعالیتهای سیاسی درگیر نیستند.
ابتدا رایزنی سیاسی را به مثابه یک فعالیت جمعی که به دنبال دستیابی به هدفی مشترک مانند ساخت یک ترمینال یا فرودگاه است، در نظر میگیرد در پی آن فرد تلاش زیادی را انجام میدهد تا دولت را به اتخاذ سیاستی خاص که مورد دلخواه اوست، ترغیب کند.
«رایزنی سیاسی» به گروه های اجتماعی و آنچه که ممکن است بخواهند و اگر دولت آنچه را که میخواهند کنترل کند، به نحوه ترغیب دولت برای موافقت با درخواست آنان ارتباط مییابد. دوم، تعریفی که در بالا از رایزنی سیاسی آمد، در تشریح گروهای اجتماعی بسیار جامع و گسترده است.
به این ترتیب رایزنی سیاسی توسط تمامی گروه های سازمان یافته، در تمامی بخشهای زندگی اجتماعی و توسط گروه های متفاوت اجتماعی انجام میگیرد. در این بخش از کلمة «گروه» برای شناسایی سازمان هایی که باعث بروز رایزنی سیاسی میشوند، به تناوب استفاده میشود. از این کلمه همچنین برای مجموعة افرادی که از آن در دانش سیاسی به عنوان گروه های فشار، گروه های فعال سیاسی و گروه های فعال در بخش متفاوت یاد میشود، استفاده میشود.
این مفهوم برای پوشش دادن مدارس، دانشگاه ها و مراکز درمانی، بخشها و مراکزی که با سرمایهگذاری مالی شرکتهای خصوصی و دولتی شکل میگیرند، توسعه و گسترش مییابد. گاهی اوقات کلمه «سازمان» به عنوان یک نهاد اجتماعی شکل گرفته توسط گروه ها برای دستیابی به اهداف مورد نظر با بهرهگیری از روشهای ویژه اطلاق میشود.
بیتردید رایزنی سیاسی را نمیتوان از سیاست جدا کرد. گروه های سیاسی در حوزه زندگی اجتماعی ما ـ که با بخش خصوصی در تضاد است ـ فعالیت میکنند و آن حوزه تحت تأثیر دولت قرار دارد. این به آن معنی نیست که دولت هم حوزه عمومی را کنترل میکند و هم اینکه در آن از نقش کوچکی برخوردار است. موقعیت دو گانه یاد شده میتواند برای هر نوع دولتی که از ارزش تجربی برخوردار باشد، به این ترتیب که با توجه به اصول اقتصادی مبتنی بر بازار آزاد در عصر معاصر و در پایان قرن بیستم، دولت نمیتواند از بعضی از دخالتها در حوزه اجتماعی زندگی ما اجتناب کند. نمونههایی که در پایان میآید، نشانگر ماهیت سیستماتیک دخالت دولت است.
نتایج دربرگیرندة موضوعاتی از قبیل سلیقه و آراستگی عمومی؛ یا شغل و تمایز سبک زندگی؛ یا حقوق و امنیت اقلیتها و افکار عمومی ممکن است دولت را برای وضع وقوانین در خصوص تمامی مسائل بیان شده یا هر یک از آنان تحت فشار قرار دهد و دولت را به ایجاد مرز بین انتخابهای خصوصی وادار سازد.
گروه های در جستجوی به دست آوردن اهداف مورد نظر اعضای خود هستند: اهدافی مانند ایجاد منافع برای عموم مانند خدمات بهداشتی رایگان؛ ایجاد انگیزه؛ ابداع و خلق مجدد اندیشههای جدید؛ حذف و محو اشتباهات. در جامعة ما دولت میتواند برای دستیابی به اهداف مذکور کمک کند. با احداث یک مرکز برای این کار صورت میگیرد، به عنوان مثال مرکز خدمات بهداشتی دولتی. گروه ها به دلیل اهداف مورد نظر خود، از نظر قدرت و میزان تأثیرگذاری با یکدیگر متفاوت است با ایجاد و فراهم آوردن شکلی از خلق مجدد فیزیکی در نگهداری از شاغلان، مادران، بازنشستهها و آنان که از سلامت فیزیکی چندان خوبی برخوردار نیستند، کمک میکنند.
گروه ها، رایزنیهای سیاسی خود را برای اطمنیان از این موضوع انجام میدهند که دولت در شکل مطلوب از اهداف آنان حمایت کرده و یا حداقل موضوع بیطرف اتخاذ میکند. این تعریف از رایزنی سیاسی را میتوان به مثابه تعریفی که در روابط عمومی مورد استفاده قرار میگیرد و دانشجویان علوم سیاسی آن حکومت ائتلافی یا چند حزبی مینامند، در نظر گرفت. این دیدگاه سیاسی (و دیدگاه های متفاوت دیگری که از آن ناشی شده است)، به نوعی الگوی راهبر برای تشریح سیاستهای بعضی از دولتها بودهاند.
رایزنی سیاسی را میتوان به مثابه تعریفی که در روابط عمومی مورد استفاده قرار میگیرد و دانشجویان علوم سیاسی آن را حکومت ائتلافی یا چند حزبی مینامند، در نظر گرفت.
حامیان این الگو مارکسیستها بودند و توضیحات صنفی و رابطة بین دیدگاه های سه گانه در زمینة سیاستگذاری به همراه نقاط ضعف و قوت که در زمینة تشریح روابط گروه/دولت و ارتباطات درونی و تأثیرات ناشی از آن را میتوان در اسمیت (Smit- 1993) مشاهده کرد.
«ترومن» (Truman – 1951) و «دال» (Dahl – 1961) دو نویسندة آمریکایی هستند که اصول پایهای پلورالیسم کلاسیک قدرت را ارائه دادند که در جامعه به شکل وسیع و گستردهای بین گروه هایی که از نقطه نظر جایگاه و منابع با یکدیگر مردم نبودند مرسوم بود. «دال» دراولین عبارت کتاب معروف خود «به چه کسی، حکم میراند؟» به تشریح این مسئله ریشهای ( که هم برای سیاستگذاران دولتی و هم رایزن سیاسی از اهمیت برخوردار بود) پرداخت. او نوشت که «در یک سیستم سیاسی که تقریباً هر بزرگسال ممکن است پنجاه رأی دهد. اما دانش، ثروت و جایگاه اجتماعی فقط در دسترس مقامات دولتی قرار دارد و سایر منابع نیز به شکلی نابرابر تقسیم میشوند، به راستی «چه کسی حکم میراند؟» «جونز» (Jones – 1990) معتقد است که از دید «پلورالیست» (معتقد به دولت ائتلافی) دولت یک قاضی کم و بیش بیطرف بین گروه های اجتماعی است.
رایزنان سیاسی (Lobbyists) هنگامی که میخواهند از طرف یک گروه بر دولت تأثیر بگذارند، باید به این موضوع، به شیوهای کاربردی توجه کنند، آنان میخواهند به سیاستگذارانی دسترسی داشته باشند که در خصوص مسئلهای که به نفع یا علیه آنهاست تصمیمگیری میکنند. سیاستگذاران عبارت هستند از وزرا، مقامات ارشد شهری، مشاوران ویژة وزرا. نمایندگان مجلس یا مدیران ارشد. «نورتن» (Norton) و «گرانت هام» (Grantham - 1986) واژة «دسترسی» را به مثابه رشتهای که دولت را با گروه های سیاسی جامعه پیوند میدهد، تشریح کردهاند. آنان معتقدند که نتیجة اینگونه ارتباطات همانا سیاستگذاری بهتر دربارة مسائل اجتماعی است؛ زیرا به این ترتیب رایزنان سیاسی به دو شیوه عمل میکنند، هم دولت را در جریان مسائل اجتماعی قرار میدهند و هم زمینه را برای پذیرش سیاستها دولت فراهم میآورند.
«پلورالیسم» یا حکومت ائتلافی در بریتانیا در ایالات متحده بیشتر تأثیرگذار بوده است. بسیاری از مطالب انشار یافته در امریکای شمالی – چه به شکل تلویحی یا صریح – بر این نکته تأکید داشتند که رایزنی سیاسی (امور عمومی به عنوان بخشی از روابط عمومی) ضامن پلورالیسم است، «بسکین» (Baskin) و «آرونف» (Aronoff – 1998)؛ «کرابل» (Crable) و «ویبرت» (Vibbert – 1986): کاتلیپ و سایرین (1985)؛ «گرونیگ» (Gruning – 1998) «لسلی» (Leslet – 1991) و «پیروسون» (Pearson – 1992) از جمله اندیشمندان و نویسندگان مشهوری هستند که در این زمینه فعالند و این در حالی است که «وایت« (White) (روایت و لازو White and Lazur) - 1994 از مؤثرترین نویسندگانی هستند که در بریتانیا موضع مشابهی را اتخاذ کردهاند.
«لیندبلوم» (Lindblom – 1977) با ارائه این دیدگاه که از تمامی گروه های تجاری مؤثرترین گروه در اقتصاد بازار است و از سوی دولت به تمامی منافع دیگر ترجیح داده میشود، اندیشه جدیدی را به عنون نئوپلورالیست مطرح ساخته است. برای رایزن سیاسی این نکته یک تحول جدید و مهم است، زیرا در بریتانیا شاید بیشترین کار رایزن توسط گروه روابط عمومی در زمینه مسائل تجاری صورت میگیرد. قبلاً نویسندگان معتقد به اصل پلورالیسم پذیرفتهاند که در بازار آزاد همه گروه ها از قدرت و تأثیرگذاری و در نتیجة دسترسی یکسان به مقامات سیاسی برخوردار نیستند. «لیندبلوم» معتقد بود که دولتهای انتخاب شده در اقتصاد بازار برای پیروزی در انتخابات به پول نیاز دارند و تجارت، پول را ایجاد میکند و بنابراین دولت باید برای رسیدن به این عامل مهم، بسیاری از نیازهای گروه های تجاری را تأمین کند. این مسئله بر گروه های تجارتی قدرتی را میدهد که به آن «قدرت ساختاری» میگویند، قدرتی که از عناصر پایهای جامعه نشأت میگیرد و به این گونه از آن میتوان به عنوان «قدرت سرمایه» نیز یاد کرد که در راستای ارضای نیازهای بازار و منابع حاکم مورد استفاده قرار میگیرد. «لیندبلوم» بعدها در سال 1977 به این نکته اشاره کرد که گروه ها از نقطه نظر مسائل و توان مالی با یکدیگر بسیار متفاوت هستند. بعضی از گروه ها میتوانند یک سازمان حامی خود را به استخدام درآورند؛ بعضی از گروه ها میتوانند مشاوران روابط عمومی را استخدام کنند، از صدا و سیما بهره بگیرند، بخشی از روزنامه را به خود اختصاص بدهند یا از سایر سکوهای روابط عمومی برای ترقی استفاده بکنند، این در حالی است که گروه های قادر به انجام این گونه کارهای نیستند. به هر حال، او توضیحی را در این خصوص ارائه میدهد که چرا تجارت، رایزنی اصلی دولت در اقتصاد آزاد جوامع غربی است و چرا مورد مذکور تقریباً نوع جدیدی از رایزنی است و افرادی تحت عنوان رایزن تجاری توسط مؤسسات تجاری استخدام میشوند. او گزارشی را در این خصوص که چرا گروه های غیر تجاری و ضد تجاری به اندازه گروه های تجاری از منافع برخوردار نیستند و اینکه چرا تمایل به برآوردن تمامی نیازهای آنها را ندارند، ارائه داد.
«گرنت» (Grant – 1995) بیشترین مسائلی را که از ارتباط درونی و دو جانبه بین تجارت و دولت را به هنگام شکل گیری سیاسی ناشی میشد کشف کرد. به ویژه، او تمایزی را که به خوبی بین گروه های درونی و بیرونی (جایی که تمرکز کم و بیش به امتیاز دستیابی به سیاستگذاران مربوط میشد) را مرور کرد و این نکته را که چگونه این تمایز بر انواع رایزنی انجام شده توسط گروه ها و نتایج به دست آمده تأثیر میگذارد، مورد بررسی قرار دارد.
گروه های بیرونی معمولاً دولت را وادار به پذیرش سیاستهای خود نمیکنند. تمایز نیز اولین گام در نگرش اقتصادی به رایزنی است که در دیدگاه مارکسیستی از فعالیت گروه در بازار آزاد از زیربناهای مخصوص خود برخوردار است. «اسمیت» (Smith – 1981) در این خصوص به بحث پرداخته است که روابط عمومی بخشی از «صنعت هوشیار» است که رضایت از سرمایهداری انصحاری را ایجاد میکند، «کندی» نظریه صریحی را در این خصوص ارائه داد و گفت که رضایت با ارائه اطلاعات اضافی و ضروری که از وظایف روابط عمومی محسوب میشود، به دست میآید. به اعتقاد او، گروه های نهایی «درونی» در یک جامعه سرمایهداری مبتنی بر اقتصاد آزاد از جمله گروه های اصلی تجاری هستند که اطلاعات لازم را که با منافع آنها در ارتباط است، به راحتی و آزادانه به دست میآورند، به گونهای که برای رسیدن به آن انرژی نیاز ندارند. موضوع مهم، اطلاعات لازم و ضروری است که به منافع تجاری ارتباط مییابد و در این میان، روابط عمومی مدرن نیز نقش اصلی را طراحی و برنامهریزی اجرایی در زمینة تلاشهایی که باید در راستای فراهم آوردن اطلاعات ضروری توسط بازیگران اصلی سیاسی ایفا کند. (کندی – 1982)
از دید دانشمندانی چون «اسمیت» و «کندی»، روابط عمومی و رایزنی سیاسی با تجاری، تکنیکهایی هستند که به گروههای سیاسی توان حفظ جایگاه ویژه خود را در یک جامعه سرمایهداری مبتنی بر اقتصاد آزاد به منظور دستیابی به اهداف مورد نظر اعطا میکنند. برخلاف آنان، پلورالیستهای کلاسیک معتقدند که بین منافع جامعه و منافع گروه های تجاری، رقابتی وجود دارد که ممکن است همیشه یکی بر دیگری فائق آید.
اینگونه مؤلفان به موفقیت «صلح سبز» در توقف عملیات انهدام سکوری «برنت اسپار» متعلق به شرکت «شل» در ژوئن 1995 اشاره میکنند. کمپانی مذکور ـ که یک شرکت نفتی قدرتمند چند ملیتی است ـ قصد داشت سکوی نفتی مذکور را در آنتلانتیک شمالی غرق کند که به علت دخالت «صلح سبز» با ناکامی مواجه شد. آنها مورد یاد شده را به عنوان نمونهای از رقابت بین گروه هایی که از آنان صحبت کردیم، میدانند. غیر پلورالیستها موضع میانه روتری را بین این دو مکتب اتخاذ کرده و میگویند که منافع مقدم، اما به شکل منطقی دست یافتنی است ـ به بیان دیگر، منافع تجاری همیشه با منافع دولت تداخل ندارد.
تمامی نویسندگان تاکنون جایگاهی را برای رایزنی سیاسی در سیاستگذاری دولتی شناسایی کردهاند. پلورالیستها به اشکال مختلفی با آن برخورد کردهاند و نئومارکسیستها آن را به عنوان بخش خلق و خوی سلطه جویانة سرمایه داری قلمداد میکنند «اولاسکی» (Olasky – 1987) یکی از نویسندگان آمریکایی است که در جوامع سرمایهای مبتنی بر اقتصاد آزاد هیچگونه جایگاهی را برای رایزنی سیاسی قائل نیست و آن را مختص زمینههای اخلاقی میداند. او در نوشتههای خود به هنگام پرداختن به مسئله محافظهکاران و آزادیخواهان سیاسی، برخورد بین دولت و تجارت را در زمینه تجارت آزاد، رقابت و آزادی سیاسی خصمانه میبیند. از دید او برخورد یا ارتباط چه از سوی روابط عمومی یا رایزین سیاسی یک زمینه منفی است. او آن را فلسفة تشریک مساعی صنفی» مینامد.
روابط عمومی و رایزنی سیاسی یا تجاری، تکنیکهایی هستند که به گروههای سیاسی توان حفظ جایگاه ویژه خود را در یک جامعه سرمایهداری مبتنی بر اقتصاد آزاد به منظور دستیابی به اهداف مورد نظر اعطا میکنند.
رایزنی؛ فعالیت ویژه روابط عمومی
تاکنون رایزنی عمدتاً فعالیت پیگیرانه گروه های سیاسی و اجتماعی در راستای تأثیر بر روند سیاستگذاری دولت تشریح میشد. این تعریف هنگامی که به بحث به گروه ها و نیازهایشان که آنها را به سوی فعالیتهای رایزنی هدایت میکرد، کافی بود. رایزنی را میتوان در سطح گکلان دیدگاه سیاسی به عنوان یک معیار تعریف کرد که در یک جامعه سرمایهداری مبتنی بر اقتصاد آزاد بر یک پدیده اصلی – همانا منافع سازماندهی شده ـ متمرکز شده و دیدگاه های مهمی را برای ارزیابی فعالیتهای بازاریابی در راستای باورها و ارزشهای سیاسی فراهم آورده است. در حال حاضر به لابینگ در سطح عملکردی یعنی سطح فعالیت ویژهای از روابط عمومی و به امید ارائه تعریفی مناسبشتر نگریسته میشود.
دانش علوم سیاسی ضمن ارائه تعاریف متعدد، امکان انتخاب تعریفی مناسب از رایزنی سیاسی را سطح عملکردی فراهم میآورد و بد نیست که این بحث را با دیدگاه یک لابینست آغاز کنیم. «چارلز میلر» (Charles Miller) رایزنی را اینگونه تعریف کرده است: «کمک به سازمان ها در فهم سیاستهای دولت و پرداختن به آن.» مورد مذکور تعریفی رسمی و کتابی از «لابینگ» است که در آن هر جا که گزارش دولتی از سوی یک مؤسسه رایزنی به رشته تحریر درمیآید، این ضروروت را ایجاد میکند که شما به رایزنی به مثابه یک جنگ بنگرید «گرنت هام» و «سیمور ـ یور» همچنین به این عناصر منازعه و کشمکش اشاره کردهاند مقامات ارشد شهری که به خوبی در جریان مسائل قرار داشته و از آگاهی مناسب از موقعیت برخوردارند، وزراء و نمایندگان مجلس مورد توجه گروه های لابیست قرار دارند، اما گروه های مذکور حمایت کورکورانه آنان را جستجو نمیکنند، از نمایندگان مجلس انتظار میرود تا به طرح پرسشهایی بپردازند که به اصطلاح لوایح پیشنهادی دولت منتهی شود و از خلال ملاقات و ارتباط با وزرای ذیربط به بحث در زمینه مباحث ویژه بپردازند.
تعریف «میلر» (1987) از ارزش ویژهای برخوردار است، زیرا رایزنی را به مثابه مجموعهای از فعالیتهای مطلق، اما مرتبط با یکدیگر میداند. داو لابیست دیگر تعریف مشابهی را ارائه دادهاند «ودجوود» (Wedgewood) گفته است که کار او دارای بعد پژوهشی و هم بعد عملیاتی است «اسمیت» (1992) اینگونه اظهار داشت که رایزنی ترکیبی از ارتباطات و تحمیل آراء و عقیده نشانی از تمهیدات مؤثر و متنوع رایزنی است.
این بخش با استفاده از اینگونه تعاریف مختلف، لابینگ را به اشکال زیر تعریف میکند: «هدایت سیاستگذاری عمومی به نفع گروهی خاص، ایجاد زمینهای مناسب برای بهرهگیری از آن برای تحت فشار قرار دادن سیاستگذاری اجتماعی به منظور پذیرفتن درخواستها و حمایت از آنان از خلال دخالتهای سیاسی دلخواه.»
رایزنی در درون کار روابط عمومی قرار دارد، زیرا نوعی فعالیت مبتنی بر ارتباطات است که در مرکز فعالیتهای یک گروه (با یک سازمان، در زبان مطالعات مدیریتی) قرار دارد و در جستجوی مذاکره و گفتگو با آن دسته از سهامداران خود در دولت و در خصوص موضوعاتی است که به نوعی گروه را تهدید کرده و یا برای آن موفقیت به همراه دارد.
گروه ها باید در زمینه رایزنی، شیوهای مقتضی را اتخاذ کنند که به واسطة آن استفاده از هر گونه تاکتیک، وضع قوانین با ترکیبی از قوانین مرتبط و اتحاد با سایر گروه ها و تصمیم گیرندگان اجتماعی ضروری مینماید.
رایزنی توسط یک یا دو گروه از نظر استخدام انجام میشود: و لابیستهایی که از بیرون انتخاب شده و برای موضوعاتی خاص و معمولاً برای مدتی کوتاه با آنا قرارداد بسته میشود «هینز» و سایرین اینگونه تخمین زده است که در «واشنگتن – سی – دی» در قبال یک رایزن که از بیرون استخدام شده است، چهار رایزن دورنی وجود دارد و احتمالاً این تعداد در لندن، محلی که بیشترین کار رایزنی انگلیس در آنجا انجام میشود، یکسان است، «مولونی» در سال 1994 گزارش داد که طبق برآورد به عمل آمده تقریباً 25 میلیون پوند طی سال های 4/1993 تنها برای استخدام رایزنان هزینه شده است.
لابیستهای درونی اغلب اوقات به عنوان مدیران امور عمومی یا مدیران ارتباطات صنفی که با زیردستان خود در ارتباط هستند.
ادامه دارد
نویسنده: کوین مولونی (Kevin Moloney)
|