سخنرانی خانم داتو موخریز ماهاتیر، قائممقام وزیر تجارت و صنعت مالزی
حامیان و مدافعان روابط عمومی باید در انتشار اطلاعات از حقیقت پاسداری نمایند
شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی (شارا)- خرسندم که در این صبحگاه، در نخستین کنگره جهانی کارگزاران مسلمان روابط عمومی با شما هستم. مایلم از این فرصت استفاده کنم و از سازمان دهندگان تشکر کنم که مرا برای افتتاح رسمی این رویداد دعوت کردهاند. امروز از مشاهدۀ حضور مهمانان از سراسر دنیای اسلام و نیز دوستان غیرمسلمان در این تالار مسرورم. این روش بهترین شیوه برای بنیانگذاری یک کنفرانس برای کارگزاران مسلمان روابط عمومی از کلیه کشورهای شرکت کننده است.
به نظر من، فرایند ارتباطات و روابط عمومی باید صمیمانه و صادقانه، شفاف، دارای احترام متقابل و با هدف رعایت انصاف برای منافع متقابل کلیه افراد بشر باشد، به همین جهت از فرصت استفاده کرده به سازمان دهندگان که قصد دارند با برپا کردن این کنگره بینالمللی برای کارگزاران مسلمان روابط عمومی و ارتباطات به این آرمانهای متعالی برسند، تبریک میگویم.
مهمانان گرانقدر
اگرچه که اسلام دینی جهانشمول، آزاد و با احترام نسبت به دیگران وارزش گذاری به دیگر ادیان است، اما امروزه بسیاری متاسفانه در بسیاری از مجامع عمداً دست به اقداماتی میزنند که ایجاد آشفتگی نموده و این حقیقت را تحریف نمایند. اسلام را به نحوی غیرمنصفانه به تروریسم، تندروی، و بسیاری از سایر "ایسم"های منفی منتسب میکنند. حقیقت این است که اقدام به ارعاب و ایجاد وحشت ممکن است از شرایط تاریخی حاکم و بیعدالتی فاحش سرچشمه بگیرد و به چنین اقداماتی که از فرط استیصال به آن مبادرت میشود منجر گردد؛ اما، به هر حال، آنچه که در نظر یک تروریست جلوه میکند میتواند در نظر دیگری مبارز راه آزادی باشد.
یکی از نمونههای متعدد وضعیت فلسطینیان است که صرفاً برای بقای خود و حق تصمیمگیری برای خویش در زادگاه خود، که صهیونیستها به طور غیرقانونی اشغال کردهاند، مبارزه میکنند. به خاطر این موضوع، فداکاریهای راشل کوری[1] را، که تنها جرم او مبارزه علیه انهدام خانههای فلسطینیان توسط قوای دفاعی صهیونیستی بود، فراموش نکنیم. این دختر جان خود را به وحشتناکترین و وحشیانهترین وجه، با خرد شدن زیر بولدوزرهای قوای دفاعی صهیونیسم فدا کرد. با ناوگروه بعدی صلح هم که سعی داشت محاصرۀ غزه را بشکند نیز با برخوردی مرگبار در نقض جمیع قوانین اخلاقی و معنوی یا تجویز شده به وسیلۀ قانون بینالملل که در عصر به اصطلاح مدنیت مدرن عزیز میداریم، برخورد شد.
بنابراین، حامیان و مدافعان روابط عمومی این وظیفه را دارند که در انتشار اطلاعات برای مردم از حقیقت پاسداری نمایند. برای شاغلان روابط عمومی در افکار عمومی و ترغیب آنها نقشی خطیر نیز وجود دارد. با توجه به محیط و معضلات متعددی که بر عالم اسلام تأثیر میگذارد، وظیفۀ هر کارگزار و متصدی روابط عمومی، بخصوص کارگزار مسلمان روابط عمومی است، که در اصلاح یا رد برداشتهای نادرست و افکار غلط نسبت به اسلام یا اطلاعات نادرست مغرضانه و تحریفاتی که با هدف قرار دادن مسلمانان در جانب نادرست تاریخ صورت میگیرد، از طریق انتشار پیامها از راه رسانههای گروهی یا هر مجرای دیگر ارتباطی نقش خود را ایفا کنند.
تعصبات، نژادپرستی و اسلامهراسی از جمله تجلیات ملموس و محسوسی است که به آسانی از بین نمیرود. روابط عمومی مؤثر یکی از روشهای پرداختن به این مسایل و اگر به اقدامی عادلانه برای مسلمانان منجر نشود در جهت تثبیت مجدد حقیقت است.
ما باید همچنان اعتقادات خود را حفظ و اصول خویش را بیان نماییم، و زمان شرکت در بحثهای آزاد برای منافع امت، انتقادات و اظهارات هوشمندانه و عملی خویش را ابراز نماییم. در مقابل خطر سقوط در دام آرمان مسلمانِ "میانهرو" یا "آزاداندیش" شدن هشدار میدهم زیرا این مقولات توسط گروههایی ابداع شده که اسلام را نمیشناسند یا ممکن است انگیزههای پنهانی برای ایجاد اختلاف و فاصله در میان مسلمانان داشته باشند. چنین کاری مسلمانان را در موضع دفاعی قرار میدهد یا ایمان ما را تضعیف مینماید.
جوهر اسلام تعلیم اعتدال است. به این ترتیب، ما همیشه باید دیدگاههای خود را با جامعهمان و با کسانی که خارج از آنند در میان بگذاریم تا اعتماد و مدارای متقابل افزایش یابد. ما مسلح به ایمان خویش باید مشارکتی مطلوب با کلیه افراد بشر داشته باشیم تا وجدانی عظیمتر را در فرایند ارتباطات برای خیر و منفعت کل عالم انسانی به ارمغان آوریم. اما، ما تنها در صورتی میتوانیم به این مقصود نایل گردیم که خود مسلمانان متحد باشند. اگر جامعۀ ما منسجم و قوی باشد غیرمسلمانان به ما احترام خواهند گذاشت. این حس احترام متقابل میتواند به تثبیت مجدد پذیرش مسلمانان و اسلام کمک کند.
بهعلاوه، مایلم دربارۀ مشارکت مالزی برای درک بهتر اسلام و این که کارگزاران مسلمان روابط عمومی چگونه میتوانند در انتشار خبرها و شاید تشویق سایرین به پیوستن به این روند مشارکت داشته باشند، صحبت کنم.
در درجۀ اول، وقتی که اقتصادهای جهان از بحران تضعیف کنندۀ مالی جهانی، ناشی از وامهای خطرناک سودجویانۀ بدون وثیقه مانند وامهای درجه دو[2] روی مشتقات سرمایه[3] دچار سرگیجه شده بود، بازیگران وحشتزدۀ بازار مالی در جستجوی نظام مالی جایگزین بودند که قاطعانه مبتنی بر اخلاقیات باشد. آنها در کمال استیصال همه جا را جستجو کردند و نهایتاً پناهگاه امن و راه حل را در نظام مالی اسلامی یافتند که مالزی از آن حمایت میکند. آنها آنچنان شیفتۀ فضیلتهای این نظام مالی مبتنی بر ارزشها شدند که سرمایهگذاران از کلیه فرَق مذهبی تدریجاً آن را جدی گرفتند و دربارۀ بسیاری از انواع ابزارهای مالی که بانکهای مالزی به وجود آورده بودند کسب اطلاعات کردند.
در واقع، با افزایش تعداد وامهای اعطایی به موجب شریعت، که نشانی از افزایش تقاضا برای چنین ابزارهای مالی در میان مشتریان مسلمان و غیرمسلمان داشت، بانکهای بینالمللی بیشتری که به طور عادی ارتباطی با اصول اسلامی نداشتند شروع به اعطاء محصولات نظام مالی اسلامی نمودند. حال، دیگر عجیب نیست که ببینیم بانکهای تجاری بینالمللی وامهای اسلامی به مشتریانی اعطاء میکنند که غیرمسلمانند. موفقیت نظام مالی جهانی اسلامی و سیستم بانکداری اسلامی، که اصول و جزئیاتش در اثر اندیشۀ متفکران مالزی و بقیه نقاط جهان اسلام نشأت گرفته چنان است که اکنون نظام مالی جهانی دارای جایگزینی است که ثبات و امنیت داراییهای مالی را که بسیار مورد نیاز است، تأمین میکند.
به عنوان شاهد و گواهی بر اعتبار نظام مالی و بانکداری اسلامی، در سال 2009 واتیکان پیشنهاد کرد که بانک ها باید ناظر به نظام مالی اسلامی باشند تا اعتماد را در زمان بحران اقتصادی جهانی به مشتریان خود باز گردانند. در روزنامۀ رسمی واتیکان به نام اوسرواتوره رومانو Osservatore Romano آمده است: "اصول اخلاقی که نظام مالی اسلامی بر مبنای آن استوار است میتواند بانک ها را به مشتریان آنها و روح حقیقی که باید بر هر خدمت مالی حاکم باشد، نزدیکتر سازد." بسیاری از غیرمسلمانان میتوانند حکمت و نیز مزایای نظام مالی اسلامی و برتری آن بر نظامهای جاری را مشاهده کنند.
بهعلاوه، دربارۀ تأسیس صنعت جهانی حلال، در طی جلسات سازمان تعاون اسلامی [به عربی منظمة التعاون الاسلامی] (OIC) و کمیتۀ تعاون اقتصادی و تجاری وابسته به سازمان تعاون اسلامی (COMCEC) در چند سال قبل بود که مالزی پیشنهاد کرد که موضوع حلال در دستور جلسه گنجانده شود.
اعتراضات زیادی در آغاز مطرح شد؛ اکثراً سؤالات چنین بود که آیا مالزی اشاره ای تلویحی بدان دارد که غذای مصرفی در کشورهای مسلمان عملاً غیرحلال است. توضیح و جواب ما این بود که اگرچه مسلمانان ممکن است تصور کنند که به اصول اسلامی برای تضمین حلال بودن غذای مصرفی پایبندند، اما هنوز نقاط ضعف و راههای گریزی وجود دارد که مدتهای مدید از آن غفلت کردهایم.
در این عصر و زمان، با ابزار اثرگذار تکنولوژی که در اختیار ما است، قابل قبول نیست که "ضرورت" را به عنوان دستاویزی به کار ببریم که اطمینان مطلق نداشته باشیم که دقیقاً به وظایف و تکالیف خود وآنچه که قرآن کریم امر فرموده عمل میکنیم.
وقتی خاطرنشان کرد مسلمانان که بامدادان برمیخیزند تا قبل از صلاه فجر غسل نمایند، و دندانهای خود را مسواک میزنند تا قبل از سجود در مقابل الله، تمیز باشند، اطلاع نداشتند که یکی از اجزاء خمیردندانی که استفاده میکردند استخوان خوک بود، یا مسواک آنها از موی خوک ساخته شده است. مطمئناً استفاده از این اقلام نمیتواند حلال باشد، و با این همه آنها با کمال اطمینان به ادای نماز میپرداختند بی توجه به این واقعیت که ممکن است ما در رابطه با حلال به تکالیف خود عمل نکرده باشیم.
مثال خوب دیگر نحوۀ آماده ساختن اغذیه است. حتی اگر اطمینان داشته باشیم که گوشت ما از ذبح حلال حاصل شده اما اجزایی را استفاده کنیم که در آماده ساختن آن مجاز نیست مانند کاربرد پیه خوک در سُس، در این صورت در اجرای تکالیف دینی خود اهمال کردهایم. یا حتی وقتی هر کاری را انجام دادهایم که مطمئن باشیم غذای ما حلال است، اما بشقابی استفاده کنیم که پشت آن نوشته "چینی استخوانی" ممکن است غافل باشیم که این بشقاب ممکن است از استخوان خوک ساخته شده باشد.
بدیهی است که باید هوشیارتر باشیم تا به تکالیف دینی خود عمل کنیم بخصوص وقتی که تمامی وسایل را در اختیار داریم که تعیین کنیم آیا روشی که ما یا دیگران غذا تهیه میکنیم واقعاً حلال است یا خیر.
استدلالهای قانع کننده این چنین بود که برادران و خواهران خود در سازمان تعاون اسلامی و کمیته اقتصادی و تجاری وابسته به آن را قانع کردیم حلال را در دستور جلسه قرار دهند. از آن زمان به این سو، تولید و صادرات غذای حلال در کلیه نقاط جهان آنچه را که نوعاً بازار اقیانوس آبی[4] است ایجاد کرد و بخش غیرغذایی حلال رشدی سالم را شاهد بوده است. حال، گسترش بازار جهانی حلال که سالانه بالغ بر 7/2 تریلیون دلار آمریکا است، نه تنها به علت بازار عظیم اسلامی یا درآمد عظیم اقلیتهای مسلمان در کشورهای پیشرفته است، بلکه از آن روی نیز هست که اکنون غیرمسلمانان، در عصری که بیماریهایی چون آنفلوآنزای پرندگان و آنفلوآنزای خوکی در بخشهای گوناگون جهان شیوع یافته، محصولات حلال را بهداشتیتر میدانند.
بنابراین، تصور میکنم اغراق نیست اگر گفته شود مالزی با توسعۀ نظام مالی اسلامی و صنعت حلال، خدمتی عظیم نموده و به موجب فریضۀ کفایی برای امت جهانی عمل کرده است. این فریضۀ کفایی که ما وقت و تلاش زیادی را صرف آن کردهایم نه تنها به مسلمانان بلکه به غیرمسلمانان در سراسر جهان نیز منفعت رسانده است.
با این همه، با میزانی از رضایت مشاهده میکنیم که مسلمانان و غیرمسلمانان به طور یکسان اسلام را مستقیماً با عالیترین شکل اخلاقیات مرتبط میدانند. مرتبط بودن یا نامیدن اسلام با نظام مالی مبتنی بر اخلاقیات یا ارزشها یا فرایند بهداشتی کردن اغذیه امری است که حت�'ی افرادی که خود را دوستان اسلام نمیدانند آن را نمیتوانند انکار کنند. آنها نیز، چه خوش شان بیآید چه خوش شان نیاید، باید از اصطلاحاتی چون صکوک[5]، مضاربه، تکافل[6] و غیره را به کار ببرند زیرا مشتریان آنها طالب محصولات مالی اسلامیاند.
تناقض را در نظر مجسم کنید وقتی که کسی میگوید اسلام مروج تروریسم است و در عین حال از تسهیلات بانکداری اسلامی استفاده و محصولات حلال را مصرف میکند. این افراد چگونه تبلیغات خود را توجیه میکنند وقتی میگویند مسلمانان متمایل به خشونتند و در عین حال تصدیق میکنند که اسلام مروج معنویات، نظافت و ارزشهای نیکو است؟ بدیهی است که هرچه تقاضا برای نظام مالی و بانکداری اسلامی و نیز محصولات و خدمات حلال بیشتر باشد، توانایی ما برای شکست دادن تبلیغات برای بد نشان دادن اسلام به عنوان دیانتی خشن بیشتر و قویتر خواهد بود.
در این زمینه به طور یکسان به کارگزاران مسلمان و غیر مسلمان روابط عمومی توصیه میکنم آنچه را اسلام و مسلمانان برای مقابله با تبلیغات منفی به عالم دادهاند، مطرح نمایند. بیان فضیلتهای نظام بانکداری و مالی اسلامی و نیز محصولات حلال یک طریقه است که میتوانیم درک از دیانت مان را بالا ببریم.
قبل از پایان سخن، مایلم به برندگان جایزۀ امروز توصیه کنم که هرگز در ترویج حق و حقیقت تسلیم نشوند. در واقع، مبارزه هیچ گاه پایان نمیگیرد، بلکه مداوما ادامه دارد. |