
شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)– روابط عمومی یک ابزار مدیریتی مهم و اساسی است و اگر بتواند نقشهای مهم واساسی مانند آیندهنگری و بحرانستیزی را به درستی انجام دهد، میتواند جایگاهی مهم در فرآیند برنامه ریزیها وتصمیمگیریهای کلان سازمان نیز برای خود کسب کند.
مقام معظم رهبری در بیانات خود خطاب به روابط عمومی دستگاه های دولتی فرمودند: «روابط عمومی بهترین نمایانگر اوضاع داخلی وزارتخانه از یک سو و از سوی دیگر منعکس کننده چگونگی مسایلی است که در آن نهاد میگذرد. سلامت یک دستگاه به اتصال اجزای آن و هم نوایی و هم سازی آنها ارتباط دارد. روابط عمومی ها می توانند فعالیت نهادها را ارزیابی و منعکس کنند و مشخص کننده روشها ونقصهای دستگاه مربوط خود باشند.»
به گفته کارشناسان وصاحبنظران علوم ارتباطات اجتماعی، روابط عمومی چشم بینا و گوش شنوای یک سازمان است، روابط عمومی هنراست و بهترین مشاور سازمان است، که بخشی از وظایف مدیریت سازمان را طرحریزی و اجرا میکند، روابط عمومی همچنین به نوعی تبلیغات سازمانی محسوب میشود که البته صرفاً به معنای آگهی دادن به رسانهها نیست، روابط عمومی یعنی برقراری ارتباط خوب با دیگران، روابط عمومی پل ارتباطی سازمانها ومردم است که سعی دارد اهداف سازمانها را برای آنان تشریح و از مخاطبان، خبرگیری کند تا عکس العملهای آنها را به آگاهی تصمیم گیران سازمان برساند.
روابط عمومی یک ابزار مدیریتی مهم واساسی است و اگر بتواند نقش های مهم واساسی مانند آینده نگری و بحران ستیزی را به درستی انجام دهد، میتواند جایگاهی مهم در فرآیند برنامهریزیها وتصمیم گیریهای کلان سازمان نیز برای خود کسب کند.
چند روز پیش به نقل از خبرنگارخبرگزاری فارس، گزارشی با عنوان «رفتارهای مداخله گرانه مشاور رسانه ای خود خوانده خانم ابتکار در امور روابط عمومی سازمان حفاظت محیط زیست» در سایت خبرگزاری فارس درج شده بود که دور از واقعیت نبود.
متاسفانه طی سالیان گذشته جایگاه روابط عمومی در سازمان حفاظت محیط زیست همواره با چالشها و تنش هایی روبرو بوده که باعث تنزل جایگاه آن شده است و از اینرو ضرورت دارد باتوجه به وضعیت فعلی محیط زیست کشور و برای حفظ آن با جلب مشارکت 80 میلیون ایرانی، به ارتقای واحد روابط عمومی سازمان چه در ستاد و چه در روابط عمومی محیط زیست استانها، توجه ویژه ای شود.
چالش های روابط عمومی سازمان حفاظت محیط زیست را میتوان در بخش های اصلی مانند تشکیلات، اعتبارات، آموزش، عملکرد، کیفیت نیروی انسانی، و از همه مهمتر، نگرشهای منفی عنوان کرد و نا مشخص بودن جایگاه و تشکیلات روابط عمومی در مجموعه سازمان حفاظت محیط زیست، این واحد را یک مجموعه صرفاً خدماتی میداند و انتظاراتی که از آن دارد، در حد هماهنگی جلسات و پذیرایی، نصب پوستر و بنر و اطلاع رسانی اخبار محیط زیست در سایت سازمان و گاهی عکاسی و ضبط فیلم از جلسات و نشست های داخلی واحدهای سازمان، با هدف جمع آوری عمکلرد ومستندسازی آن ها محدود می شود.
از مشکلات اساسی روابط عمومی سازمان حفاظت محیط زیست روزمرگی و درگیری با کارهای عادی وجاری است که باعث میشود مدیریت روابط عمومی از برنامه ریزیهای کلان و استراتژیک سازمانی غافل بماند و از همه مهمتر اینکه روابط عمومی سازمان حفاظت محیط زیست هم مانند سایر روابط عمومی دستگاههای اجرایی با کمبود کارشناسان متخصص در علوم ارتباطات مواجه است. یکی دیگر از مشکلات واحد روابط عمومی سازمان، ناآگاهی مدیران ارشد سازمان از نقش موثر روابط عمومی در اقناع و جلب مشارکت مردم است که این امر آموزشهای لازم جهت تغییر نگرش مدیران ارشد سازمانی را میطلبد.
نقش «مشاور رسانه ای» از زبان کارشناسان
به گفته کارشناسان؛ مدیران مشورت پذیر موفقتر از مدیران عملگرا هستند، هرچند «مشاور» به طور کلی در نظام مدیریتی ما تعریف درستی ندارد . عنوان «مشاور»،گاه برای رعایت شأن افراد (بویژه مدیران برکنارشده ) به کار میرود، گاه ابزاری برای رفیق بازی است، گاه به مثابه حیاط خلوت سازمان مورد استفاده قرار میگیرد،گاه به چشم «مدیریت سایه» یا «روز مبادا» دیده میشود، گاه بهانهای برای پرداخت حقوق به یک دوست و برخی داد و ستدها است، اما «مشاور»، در تعریف مدیریتی خود شاخصهایی دارد و براین اساس، «مشاور»، فردی است که حداقل در یک زمینه از رئیس خود سرآمدتر است. «مشاور»، کارهای اجرایی یا هماهنگی بین چند مدیر پایین دستی را انجام نمیدهد و به عبارت بهتر، قائم مقام یا دستیار ویژه کسی نیست، همچنان که ناظر یا جاسوس کسی هم نیست. «مشاور» حقوق میگیرد تا نقایص کارها را در نشستی خصوصی بگوید، پیش از آن که دیگران در محافل عمومی آن را فریاد کنند، او پول میگیرد و از قضا ممکن است پول هنگفتی بگیرد تا اشکالات کار مدیران را قبل از اجرا گوشزد کند، یعنی پیش از آن که خرابی بزرگی به بار آید. اگر مدیران به «بهبه گویی » نیاز دارند آن را باید از راههای دیگری نه با استخدام «مشاور» تامین کنند.
«مشاور رسانه ای» با سخنگو، مدیر روابط عمومی، دستیار مطبوعاتی و سایر مشاغل مشابه تفاوت دارد، او قرار نیست رابط رسانهای باشد و نحوه انتشار اخبار فرد یا سازمان را پیگیری کند ویا به افکار عمومی یا رسانه ها پاسخ دهد. او همچنین قرار نیست هماهنگ کننده یک مصاحبه اختصاصی با یک شبکه مهم تلویزیونی باشد چرا که انجام این قبیل کارها، درشرح وظایف واحد روابط عمومی فهرست می شود.
«مشاور رسانه ای» قرار است به رئیس خود بگوید کدام حرف یا رفتارش چه انعکاسی در افکار عمومی و نمایندگان آنها (رسانه ها) دارد یا داشته است و درعین حال مرز وظایف خود را با هماهنگ کنندگان ستادی حفظ کند.
با بررسی نظرات بالا؛ براین باورم که دفتر روابط عمومی سازمان حفاظت محیط زیست در عملکرد 4 ساله خانم ابتکار پیش از گذشته دچار چالش ها و تنش های عدیده ای شد، که دلیل اصلی را باید از کارکنان مجموعه روابط عمومی سازمان جویا شد. به عنوان کارشناس امور رسانه سازمان حفاظت محیط زیست، به بیان این علتها می پردازم؛ یکی از اشکالات اصلی، وجود افراد مشکلساز در محیط کاری است که میتواند آنها را غیرقابل تحمل کنند. محیطی که کار در آن عذابآور و بیمار کننده است و محیط کاری مجموعهای از همکاران خوب، بد و مشکلساز است. تکلیف همکاران خوب که روشن است، اما همکاران بد افرادی هستند که باعث آزار و ناراحتی دیگران میشوند و در عین حال خودشان هم نمیدانند که چه اشتباهی میکنند و در ضمن خلق و خوی خاص خود را دارند. همچنین همکارانی هستند حاضر نیستند که دریافت پاداش، ارتقای شغلی وامتیاز گرفتن همکاران را به جز خودشان را تحمل کنند و عجیب این است که در بیشتر مواقع این گونه افراد متاسفانه به اهداف خود میرسند.
در بیشتر سازمان و شرکتها افراد حسود و ناسازگار در اکثریت و یا در قدرت قرار دارند. این افراد مشکل ساز، کارشکنی و زیرآب زنی را در محل کار به یک «فرهنگ بد و گسترده» تبدیل میکنند و این باور را در محیط های کاری رواج میدهند که برای حفظ موقعیت کاری خود، باید زیر آب دیگران را بزنند که این طرز تفکر مشکلات فراوانی را برای مجموعه روابط سازمان پدید میآورد که متاسفانه از مجموعه، مدیران ارشد و رئیس سازمان هم حمایت میکرده اند.
از دیگر اشکالات روابط عمومی سازمان، نبودکارشناس متخصص و حرفه ای به خصوص درحوزه رسانه و خبر بود، که این معضل با توجه به حجم بالای انجام کارها در واحد روابط عمومی سازمان در دوره ریاست خانم ابتکار بر فشارهای کاری بر مدیریت روابط عمومی بیش از پیش میافزود که به ناچار همواره جور کم کاریها و سهل انگاریهاینیروهایش را خود متحمل میشد.
نبود تفاهم، اتحاد و رقابتهای سالم در میان کارکنان مجموعه روابط عمومی، یکی دیگر از اشکلات اصلی بود و تبعیض و بی عدالتی های فراوانی تا به امروز در مجموعه روابط عمومی وجود داشته است که دود آن بیش از هرکسی به چشم کارکنان میرفت و ضرر و زیانهای فراوانی را به مجموعه وارد می ساخت.
باتوجه به موارد یاد شده، ورود «مشاور رسانه ای» خانم ابتکار به مجموعه روابط عمومی وتسلط برحوزه رسانه، دور از انتظار نبود، از نظر خانم ابتکار، روابط عمومی یعنی خانم ابتهاج و محیط زیست از نظر خانم ابتهاج یعنی خانم ابتکار بود و با تعصب زیادی که مشاور رسانهای سازمان نسبت به خانم ابتکار داشت، طبیعتاً ترجیح میداد امور رسانه ای سازمان را خود بر عهده گیرد و بر آن نظارت کنند. همچنین «کارکنان روابط عمومی» را به 2 دسته خود و غیرخودی تقسیم کرده بودند که این یکی از معضلات در واحد روابط عمومی محسوب میشد.
من همواره به رویکرد و سیاستهای رسانه ای دوران ریاست خانم ابتکار انتقاد داشته ام، رویهای که این سازمان درخصوص رسانهها و افکار عمومی پیش گرفته بود از نظر من صرفاً به اطلاع رسانی اخبار سازمان در پرتال آن و یا در سایت خبرگزاریها محدود میشد وخودی وغیرخودی کردن رسانهها یکی دیگر از سیاست های غلط دوره 4 ساله ریاست خانم ابتکار بود، زیرا که هدف رسانهها انتشار اخبار واقعی وشفاف از محیط زیست است، نه انتشار صحبتهای خانم ابتکار وهمین موضوع به مذاق مشاور رسانه ای سازمان خوش نبود و انتقادها را هجمه به خود تصور میکردند و در برخورد با برخی خبرنگاران، موضع گیریهای تندی نشان می دادند و مدیرمجموعه روابط عمومی سازمان درهیچ زمان در تدوین و اجرای این سیاستها نقشی نداشتند.
درخاتمه، پیشنهادهایی برای توانمندسازی روابط عمومی سازمان چه در ستاد و چه دراستان ها یادآور میشوم که برای حفظ محیط زیست از راه جلب مشارکت 80 میلیون ایرانی، انتظار میرود که رئیس محترم سازمان توجه ویژهای به آنها داشته باشند:
1- توجه جدی به افکارسازنده کارکنان با هدف ایجاد حرکت، اصلاح و جریان سازیهای سالم بدون در نظر گرفتن امیال و رویکردهای مخرب سیاسی که متأسفانه یکی از معضلات روابط عمومیها است
2- دفاع از جایگاه روابط عمومی در مقابل دخالتهای غیرمسئولانه واحدها و افراد
3- حفاظت از حریم سازمان در مقابل جوسازیها، خلاف گوییها، دروغ پردازی ها و تهدیدها، این مهم در حالی محقق میشود که مدیر روابط عمومی خود مبرا از این مسائل باشد
4- تخصصی شدن وظایف روابط عمومی و حذف کارهای زائد و موازی از وظایف روابط عمومی
5- حمایت ریاست سازمان از روابط عمومی
6- تغییر نگرش مسئولان نسبت به نقش روابط عمومی و جایگاه و اهمیت آن
7- سازماندهی خبری سازمان (تلاش برای اطلاع یابی و اطلاع رسانی به موقع با روش ها و ابزارهای ارتباطی)
8- استفاده حداکثری از ظرفیت رسانه های گروهی و به خصوص رسانه ملی که با چنین رویکردی میتوان منتظر تغییر رفتار مردم نسبت به محیط زیست کشورمان باشیم.
*کارشناس رسانه سازمان حفاظت محیط زیست
منبع: http://zistboom.com
|
نظر بدهید