شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)– مسئولیت اجتماعی Social responsibility از جمله مقولاتی است که سالهاست توسط صاحبنظران مسایل ارتباطی و یونسکو در حوزه مطبوعات و رسانه ها با تا کید بر اخبار توسعه مطرح شده است ولی متاسفانه این مفهوم در حوزه روابط عمومی تاکنون بکار گرفته نشده است که در این یادداشت به بخشی از ابعاد مفهومی مسئولیت اجتماعی روابط عمومی بر اساس نظام های حاکم بر رسانه ها پرداخته می شود.
چنانچه پیش فرض و تصور ما از روابط عمومی ها و رسانه ها در جوامع نوین بعنوان یکی از اشکال نهادها وسازمانهای اجتماعی استوار باشد ملاحظه می کنیم بسیاری از کارکرد و وظایف این نهادهای اجتماعی از جمله اطلاع رسانی٬ تبلیغات٬ ارتباطات٬ ایجاد رضایت و امثالهم تابع شرایط و محیط اجتماعی است که این سازمان ها در آن فعالیت می کنند بعبارتی در صورتی که رژیم های سیاسی و مدیران سازمانها فقط درصدد سلطه و هژمونی خود برآیند بدیهی است درچنین شرایطی روابط عمومی منفعل و واگرا باز تولید می شوند. چنین روابط عمومی هایی بجای آن که به عنوان هدایت گر و راهنمای مدیران سازمان و افکار عمومی عمل نمایند فقط به عنوان عاملان ارتباطی سازمان به ایفای وظایف خود می پردازند که در یک نگاه استراتژیک به نفع سازمان نخواهد بود.
دیدگاه صاحبنظران ارتباطی درزمینه رسانه ها نیز مؤید این سخن است”دوفلور” کارکرد رسانه هارا همچون دیگر”نهادهای اجتماعی” در چارچوب رژیم های سیاسی مورد توجه قرار می دهند.”سیرت” و همکارانش در سال ۱۹۵۶ برای اولین بار دسته بندی چهارگانه رژیم های سیاسی با نظامهای رسانه ای را مطرح می کنند و بالاخره “دنیس مک کوئیل” در نظریه هنجاری خود از نظام های استبدادی٬آزادی گرا٬ کمونیستی٬ مسئولیت اجتماعی٬ انقلابی توسعه ای و مشارکت دموکراتیک در رسانه ها یاد می کنند ولی بندرت صاحبنظران این مفاهیم را در حوزه روابط عمومی مورد استناد قرار می دهند.
با توجه به مقدمه فوق،به نظر می رسد نوعی مجاورت و تناظر بین جهت گیری و عملکرد نظام سیاسی و نظام رسانه ای حاکم بر آن وجود دارد و بطور مثال در نظام های آزادی گرا ، رسانه ها و مطبوعات نیز چنین رویکردی را باز تولید می نمایند.وجود چنین تعبیری از روابط عمومی با رویکرد مسئولیت اجتماعی نیز فقط خود رادر مقابل سازمان، نظام سیاسی و مدیریت حاکم برآن متعهد نمی بیند بلکه در مقابل حقوق و درخواست های عموم مخاطبان درون -برون سازمانی ملزم و پایبند میداند و چنانچه وظایف و عملکرد سازمان ها موجب تضییع حقوق شهروندی – سازمانی،تخریب زیست محیطی،تهدید سلامت و صلح،تشدید اختلافات قومی و دینی و مسایلی از این قبیل شود،به ایفای مسئولیت و تکالیف ذاتی خود در این زمینه و پاسخگویی به افکار عمومی می پردازند.
بعبارتی ازمنظر مسئولیت اجتماعی ،کارگزاران ارتباطی اعم ازروابط عمومی ورسانه ها همواره در قبال تولید،توزیع ونشر اطلاعات ودیگر فعالیتهای ارتباطی فقط در مقابل سازمان و نظام مدیریتی حاکم برآن پاسحگو نیستند بلکه می بایست در مقابل کلیه ی مراجعان،بهره مندان وذینفعان سازمان نیز چنین باشند.
این رویکرد هرچند در نگاه اول آرمانی،غیر واقعی و دور از ساخت وسلسله مراتب کنونی سازمانها تصور می شود ولی واقعیت های اجتماعی – سازمانی در این حوزه نشان می دهد که گریزی از آن نیست. همانطور که توجه به اخبار توسعه و رویکردهای مسئولیت اجتماعی رسانه ها در دوره ای چنین تصور می شد. زیرا کلیه سازمانها و جوامع انسانی در یک افق بلند مدت نیازمند جلب اعتماد و رضایت،تقویت ارتباطات انسانی، مشارکت مردمی،پاسخگویی به افکار عمومی،تقویت احساس تعلق و هویت،همبستگی و انسجام اجتماعی و احترام به توانمندی های انسانی و مسایلی از این قبیل می باشند که تحقق این امر جز از طریق توجه و تأکید به مسئولیت اجتماعی روابط عمومی ها امکانپذیر نیست.
نظر بدهید