رویه‌های بازاریابی دیجیتالی که در سال 2015 وارد عرصه می‌شوند

نوشته: مایک ساندرس – بازاریابی دیجیتال، صنعتی است که به سرعت در حال رشد و توسعه است و شرکت‌هایی که می‌خواهند از موقعیت مناسب برخوردار بوده و شکل رقابتی داشته باشند باید پهلو به پهلوی رشد و توسعه مذکور حرکت کنند. حتی بهتر از آن، شرکت‌ها باید انتظار این رشد را داشته باشند تا این که بخواهند به آن واکنش نشان دهند.

4 Ways to Go Beyond the Press Release in a Post Panda World image panda bear 1113tm pic 106 300x199


شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)  بازاریابی دیجیتال، صنعتی است که به سرعت در حال رشد و توسعه است و شرکت‌هایی که می‌خواهند از موقعیت مناسب برخوردار بوده و شکل رقابتی داشته باشند باید پهلو به پهلوی رشد و توسعه مذکور حرکت کنند. حتی بهتر از آن، شرکت‌ها باید انتظار این رشد را داشته باشند تا این که بخواهند به آن واکنش نشان دهند.


در نگاه به آینده، احساس می‌کنم که چهار رویه بازاریابی جالب بعدی قرار است که در سال 2015 به شکلی بسیار متفاوت به وجود بیایند:


1. بازاریابی نفر به نفر
مزایای ارائه شده توسط فناوری‌های امروزی و داده‌های آنلان بدین معناست که شرکت‌ها و برندها بر آنند تا هرچه بیشتر از سمت بازریابی فراگیر و عمومی به سوی بازاریابی نفر به نفر حرکت کنند، یعنی از مشتری‌گرایی انبوه به بازاریابی نفر به نفر در سطح انبوه.


ما در این رابطه درباره سفارشی‌سازی صحبت نمی‌کنیم، عاملی که محصولات را با درخواست‌های هر مشتری متناسب می‌سازد، بلکه منظورمان متناسب‌سازی برخی از محصولات خاص با گروه‌هایی خاص از مشتریان است.


مشتریان خواهان ارزش و تضمین فردی می‌باشند. وقتی که آنها این دو مورد را به دست می‌آورند، در آن زمان شاهد بازاریابی‌ای خواهیم بود که در واقع بسیار خوب می‌باشد. با تکنولوژی‌هایی که در حال حاضر موجود می‌باشند، در واقع می‌توانیم این سرویس فرد به فرد را هم در ارائه محتوا و هم در ارائه خدمات و در تنوعی از سایر عوامل متفاوت آغاز کنیم.


2. تحلیل‌های قابل‌پیگیری
تاکنون تحلیل اطلاعات و داده‌های آنلاین زمان‌بر بود، کارشناسان آمار مجبور بودند داده‌ها را به نمودار تبدیل کنند تا بدین طریق قابل استفاده شده و شرکت‌ها هم بتوانند آنها را پیگیری و مورد استفاده قرار دهند. اما امروزه با معرفی تحلیل‌های بلادرنگ و همچنین ابزارهای خردسازی و مصورسازی داده‌ها، بازار و تجارت می‌توانند بسیار بهتر و سریعتر آنها را بفهمند.


معنای مسئله فوق برای بازار سرمایه این است که شرکت‌ها قادر شده‌اند تا با سرعت بیشتری در فضای بازاریابی حرکت کنند- آنها می‌توانند آگاهانه و به موقع تصمیم‌گیری نموده و استراتژی‌های بازاریابی با سرعت عمل بالاتری را خلق نمایند. آنها قادر به نشان دادن عکس‌العمل می‌باشند، به ویژه اگر قرار باشد مشکلی رخ دهد.


3. تمرکز بر سفر مشتری
بازاریابانی که عملکردشان به روز و مدرن است بازاریابانی هستند که می‌دانند ترکیب زندگی فیزیکی و دیجیتال ما به تمامی اشکال بسیار پیچیده و توقف‌ناپذیر در حال ادامه یافتن است. بنابراین آنها به دنبال راه‌هایی هستند که فرصت‌های بازاریافتی را از دو طریق فیزیکی و سنتی و روش‌های دیجیتال ایجاد می‌کنند.


بنابراین بازاریان باهوش در سال 2015 آنهایی هستند که به تک کانال گفتگو توجه کمتری دارند و خود را متوجه کل سفر مشتری می‌سازند، سفری که امروزه اغلب شامل تعامل با مردم در تمامی کانال‌های موجود در مسیر به سمت تغییر و دگرگونی می‌باشد.


امروزه تمرکز از سنجش و اندازه‌گیری تغییر به سمت فهم و درک سفر مشتری معطوف گردیده است. اگر سفر مشتری را درک کنیم، در واقع قادر خواهیم بود تا به دو حوزه دیجیتال و فیزیکی نگاه کنیم و از این طریق بفهمیم که مردم چگونه خرید می‌کنند و یا این که چگونه برند‌هایمان را تجربه و لمس می‌کنند.


مثلاً مردم برای خرید به فیسبوک نمی‌روند، اما از طریق تعامل با چند نفر در یک پست، فیسبوک بر خرید آینده آنها تاثیرگذار خواهد بود. بنابراین تمرکز بر سفر مشتری مهم‌تر از تمرکز بر بهینه‌سازی تغییر و دگرگونی کانالی خاص خواهد بود.


4. تجارب بی‌وقفه مشتریان
یکی از مشکلات اصلی شرکت‌های که به صورت آنلاین و آفلاین فعالیت دارند، تجارب از هم‌گسیخته و غیرقابل قبول مشتریان است. سال 2015 برندهایی را به خود می‌بیند که ارائه‌ کننده خدماتی هستند که مشتریانشان از یکپارچگی بیشتری برخوردارند.


این تغییر نیازمند کاهش در ایجاد زیرمجوعه‌ها و همچنین همکاری داخلی بیشتری می‌باشد. تشخیص این موضوع که مشتریان آنها را یک وجود واحد می‌بینند برای شرکت‌ها و برندها مفهومی کلیدی و مهم می‌باشد، بنابراین اگر بخش‌های مختلف از یک شرکت به صورت متفاوت از هم عمل نمایند یا اگر بخشی مجزا از شرکت به فعالیت بپردازند، مشتریان ناگزیر، دشواری‌ها، خدمات فاقد کیفیت و کارایی، ناامیدی و …. را تجربه ‌خواهند نمود.


شرکت‌ها باید «یک رویکرد واحد به مشتریان» را اتخاذ نمایند که پیرامون فهم و درک چگونگی تعامل مشتریان با برند به عنوان یک وجود واحد و کل می‌باشد. فقط از طریق درک تعاملات و مشارکت‌های مشتریان با برند در کانالی واحد که تمامی کانال‌ها را در برمی‌گیرد می‌توانید امیدوار به ارائه تجارب بی‌وقفه مشتریان باشید.
 

منبع مرجع:  شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)

برگردان: گروه ترجمه شارا