اگر بپذیریم که دنیای امروز، دنیایی است که در آن مرزهای جغرافیایی معنا و مفهوم سابق را ندارند و زندگی در جهان به مثابه زندگی در آسانسور شیشهای است و دنیا دقیقا همان چیزی است که مارشال مکلوهان در «دهکده جهانی» آن را توصیف میکند، دیگر شکی نمیماند که ما در عصری زندگی میکنیم که «ارتباطات و اطلاعرسانی» در آن حرف نخست را میزند. در این حالت میتوان به سادگی پذیرفت که در دنیای امروز، «خبر و آگاهی» قدرت برتر است و ابتکار عمل در چنین فضایی دست کسانی است که اشراف کاملی به این قدرت برتر دارند و مختصات آن را به خوبی درک کردهاند.
روابطعمومی اما چیست؟ پاسخ کوتاه این پرسش کوتاه، میتواند چنین باشد که روابطعمومی مجرای رسمی اطلاعرسانی هر سازمان است و هر آنچه که از یک مجموعه به بیرون درز کند، اگر از مجرا و کانال روابطعمومی خارج نشده باشد، احتمال کذب بودنش میرود. روابطعمومی را در تعریفی دیگر میتوان مهمترین، جدیترین و اصلیترین کنشگر در حوزه اخبار مرتبط با سازمان خود دانست؛ چراکه وقتی اطلاعاتی پیرامون یک سازمان منتشر میشود، این روابطعمومی است که میتواند موجبات مدیریت و مهندسی خبر فوق را فراهم آورد و خبر را به گونهای هدایت کند که مطلوبات را فراهم آورد.
آنچه ذکر شد، اندکی از قدرت روابطعمومی بود و طبیعی است که هرکس به فراخور حال خود از این قدرت استفاده میکند. مثلا ممکن است در گوشهای از این کره خاکی باشند گروهی که ترویج باورهای ناصواب یا پمپاژ اطلاعات ناصحیح را با بهرهگیری از این مجرا و دریچه در دستور کار قرار دهند و در مقابل نیز گروهی دیگر توسعه و تعالی را از این کانال نشر کنند. کوتاه سخن آنکه این عرصه نیز به مانند هر گود و میدان دیگری میتواند همانقدر محلی برای حق و حقجویی باشد که باطلان مجال خودنمایی دارند.
روشن است که «اطلاعرسانی» نیز به مانند هر فعالیت دیگری زمانی باقی و مانا است که مسیرش همان مسیر حقجویی باشد؛ همان مسیری که فرستادگان خدا طی میکردند و از آن بستر بندگان را به یکتاپرستی دعوت میکردند. روابطعمومی، اصلا همان تبلیغ کردن است و عالیترین درجهاش تبلیغی است که انبیا و اولیاء الهی سرلوحه فعالیتهایشان قرار داده بودند.
آیا جز این است که خاتم رسل و حبیب خدا، برای افزودن شمار پویندگان مسیر حق دست به تبلیغ و ترویج دیدگاههای دین مبین اسلام پرداختند و ائمه علیهم السلام نیز در این مسیر بارها متحمل دشواریهای فراوان شدند؟ حال در عصر کنونی که عصر غیبت آخرین ذخیره الهی و منجی و مصلح آخرالزمان است، نقش روابطعمومیها در ترویج دیدگاههای دینی چیست؟ در ایامی که خاورمیانه و شمال آفریقا کانون انسانهایی است که «اسلام» اولویت نخستشان شده و جمله طلایی رسول رحمت که میفرمود «انی بعثت لاتمم مکارمالاخلاق» را بیش از همیشه درک کردهاند، وظیفه روابطعمومیها چیست؟ آیا ترویج و تبیین دیدگاهها و باورهای آسمانی اسلام که در آن کرامت انسانی اینچنین تکریم شده، بیش از اینها مجال طرح و ترویج و تکثیر ندارد؟
واقعیت بحث اینجا است که آگاهی دادن و اطلاعرسانی، دارای اسلوب و قاعدهای است که در آن بر مبنای اولویتها رفتار میشود. وقتی بپذیریم که اسلام، یک اولویت بنیادین برای روابطعمومیهای مسلمان است، آن وقت با در نظر گرفتن این مهم که بنای «روابط عمومی» بر سه رکن و استوانه «حقیقت»، «فضیلت» و «همبستگی» استوار است، با عنایت به این که این سه اصل همان سرفصلهایی است که اسلام فریاد اهمیت و ضرورت آنها را از قرنها پیش سر داده، بیش از هر زمان دیگری میتوان درک کرد که وظیفه روابطعمومیهای مسلمان تا چه میزان خطیر است. روابطعمومی در جهان اسلام میتواند ترویجکننده ندای حق باشد؛ ندای حقجویی و حقخواهی.
|
نظر بدهید