به کجا چنین شتابان؟

سعید معادی – نه تنها شعار ساختن و سازندگی، اندیشه گفتگوی تمدن ها و مردم سالاری دینی، نگاه مهربانی و مهر ورزی و کلید تدبیر و امید نسخه شفا بخش روابط عمومی محسوب نشده اند بلکه بواسطه تصمیمات ضد و نقیض، عدم اجرای قوانین و یا تاخیر و ناقص اجراء نمودن آن توام با عدم حمایت های لازم، از کلید تدبیر و امید به جای گشودن و باز کردن، به قفل کردن و بستن در های امید بر روی یکی از مولفه های جامعه مدنی نمودند.

4 Ways to Go Beyond the Press Release in a Post Panda World image panda bear 1113tm pic 106 300x199


شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا) در دنیای پر شتاب و پر هیاهو که توقف و درنگ معنا و مفهوم متعارف خود را از دست داده است بی تردید هم سوئی و همراهی با همه تغییرات و تحولات ریز و درشت نظام سیستمی، می تواند یک راهکار عقلائی در این عرصه مهم تلقی گردد.

 

اندیشه و تفکر همراهی و هم سوئی با این جریان سیال و پرشتاب، مستلزم بهره گیری بهتر و بیشتر از ظرفیت های موجود و در پیش رو با استفاده از ایده ها، نرم افزار ها، مهارت ها و سخت افزار های نوآورانه و خلاقانه است که امکان تجهیز و تکمیل شدن به آن، توام با ایجاد یک چرخه مناسب و منطقی بین این مولفه ها می تواند بنا بر گفته آمیتا اتزیونی قابلیت دسترسی را که توانائی برقراری ارتباط با دیگران نه توانائی ارسال یک پیام به دیگران است برای تحقق مفهوم علمی و عملی رشد و توسعه فراهم سازد، مفهومی که همگان از آن به عنوان فلسفه وجودی روابط عمومی تلقی می کنند،

 

 در واقع روابط عمومی را چیزی جزء توانائی برقراری ارتباط نمی دانند. اما تحقق همین اصل کلیدی شرایط و مختصات خاص خود را می طلبد که یکی از موارد مورد نظر اعمال قانون و استفاده از ظرفیت های قانونی برای فراهم نمودن شرایط، وضعیت و ساختار و ساز و کار مناسب می باشد که متاسفانه در خلال این سالها با روی کار آمدن دولت های مختلف و علیرغم آنکه سهم عمده ای از اقتصاد کشور به بخش دولتی اختصاص داده شده است، روند مناسب و رو به رشدی را برای روابط عمومی ها شاهد نمی باشیم و شاید بیشترین دغدغه در زمینه رشد و توسعه روابط عمومی های کشور مرهون تلاش و زحمات بخش خصوصی در قالب فعالیت های مختلف علمی و عملی بوده است که دست اندرکاران دولتی ادوار مختلف متاسفانه با تصمیمات غیر کارشناسانه و غیر مسئولانه نه تنها به طور باید و شاید به توسعه همه جانبه این نهاد مدنی کمک نکردند بلکه ماحصل اقدامات و فعالیت های علمی و عملی بخش خصوصی را برای توسعه و اعتلاء کمی و کیفی روابط عمومی دستخوش بی مهری، ناملایمات و در نهایت بی اثر بخشی نمودند.

 

در این کش و قوس، نه تنها شعار ساختن و سازندگی، اندیشه گفتگوی تمدن ها و مردم سالاری دینی، نگاه مهربانی و مهر ورزی و کلید تدبیر و امید نسخه شفا بخش روابط عمومی محسوب نشده اند بلکه بواسطه تصمیمات ضد و نقیض، عدم اجرای قوانین و یا تاخیر و ناقص اجراء نمودن آن توام با عدم حمایت های لازم، از کلید تدبیر و امید به جای گشودن و باز کردن، به قفل کردن و بستن در های امید بر روی یکی از مولفه های جامعه مدنی نمودند.

 

به نظر که تاختن شتابان و عجله فراوان در جهت عکس همسوئی با جهانی شدن و قرار گرفتن در مسیر توسعه، ناشی از نظریاتی است که در نظام اداری جهان سوم تحت عنوان جابجائی مدیران یاد می کنیم و در واقع دست به دست شدن پست ها و سمت ها نتیجه ای جزء رفتار و کردار مشابه مدیران دولتی نخواهد داشت که در طی این سالها یا به کلی روابط عمومی را فراموش می کنند و به عنوان یک ابزار در مواقع نیاز به سمت او می روند و یا ابنکه ناخواسته و غیر مترقبه در کنار همه مشکلات ریز و درشت به یاد سربریدن روابط عمومی که به مثل، مانند مرغ ماشینی در عزا و عروسی آن را می کشند سر روابط عمومی را ناغافل می برند.
به کجا چنین شتابان؟