رایزنان چه کاری انجام میدهند؟
یکی از مزایای تعریف شده که در بالا ارائه شده، این است که به ما این اجازه را میدهد تا تصویری از لابینگ یا رایزنی به عنوان شکلی از فعالیتهای متفاوت در ذهن داشته باشیم، فعالیتهایی که میتوان آنها را با الگوهایی که به بهترین شکل برای دستیابی به اهداف مورد نظر ارائه شده است، هماهنگ کرد یا آنها را از الگوهای یاد شده جدا ساخت.
تنوع این چنینی در فعالیتهای رایزنی از ماهیت محیطی ناشی میشود که گروه ها خود را در آن به هنگام ارزیابی فرصتهای مناب با خطرات احتمالی مییابند. اگر نگاهی به بریتانیا، کشورهای اروپای غربی و امریکای شمالی بیاندازیم، لابیستها تقریباً بر اساس سیستم مبتنی بر آزادی اندیشه و بازار ـ که در آن معمولاً تصمیم گیرندگان متعدد در سیاستگذاری عمومی دخالت دارند ـ فعالیت میکنند. گروه ها همچنین از عوامل مادی و ایدئولوژیک برخوردارند که بر محیط فعالیت آنان تأثیر میگذارند.
در نتیجه گروه ها باید در زمینه رایزنی، شیوهای مقتضی را اتخاذ کنند که به واسطه آن استفاده از هر گونه تاکتیک، وضع قوانین با ترکیبی از قوانین مرتبط و اتحاد با سایر گروه ها و تصمیم گیرندگان اجتماعی ضروروی مینماید.
دسترسی به سیاستگذاران اجتماعی
بیتردید برای تمامی رایزنان سیاسی، ارتباط و تماس با سیاستگذاری اجتماعی، امری بدیهی و ضروری است، به همین علت ایجاد زمینه ارتباط (جلسات تفریحی، میهمانی و غیره) برای لابیستهای بسیار مهم است. زیر ابزاری غیر رسمی برای افزایش تماسهای آنان با مقامات ارشد شهری، وزراء، مشاوران ویژه و نمایندگان مجلس است. اینگونه تماسها، بیانگر توان حرفهای رایزنان است، زیرا آنان باید قادر باشند تا به رؤسای خود بگویند: «من میتوانم این امکان را فراهم آورم که شما با تصمیمگیرندگان تماس مستقیم داشته باشید.»
جلسات تفریحی و غیره همچنین دو مزیت دیگر را برای گروه لابیستها به همراه دارد: مدیران آنان را به سیاست گذاران و تصمیم گیرندگان اجتماعی معرفی میکند و به آگاهی آنان در زمینه حوزه سیاسی فعالیتهای آنان میافزاید. مورد دوم، خصوصاً برای بعضی از رایزنان که خود را به عنوان متخصصان مسائل سیاسی معرفی میکنند از اهمیت ویژهای برخوردار است. اگر با دیدگاه ارتباطات به مسئله نگاه کنیم، رایزنی را میتوان به مثابه شکل ویژهای از شبکه فعالیت در زمینه سیاستگذاری اجتماعی در نظر گرفت و «دسترسی» را میتوان به عنوان نقاط ارتباط بین گروه های مجزا و فعال در این زمینه تصور کرد.
شرط «دسترسی» از توان گروهی که رایزنان برای آنان که کار میکنند ناشی میشود و دارای دو شکل فردی یا شخصی است که در آن مدیر و یا رایزن او با تصمیمگیرندگان ملاقات میکنند و یا این دسترسی توسط تلفن، دورنویس یا پست الکترونیکی میستر میشود. بعضی از مدیران بر ملاقات با وزیر تأکید دارند و بر این باورند که حضور فردی، زمینه طرح بهتر دیدگاه های گروه را فراهم میآورد. رایزنان ممکن است برای تحت تأثیر قرار دادن مدیر خود بر این مسئله تأکید داشته باشند. وزیری که دارای مشغله کاری روزانه ولی بسیار زیاد است. ممکن است موردی که روی یک برگه A4 مطرح شده است، ترجیح دهد.
به هنگام کارگروه های لابیست با مشکل عدم توجه مواجه هستند، توجه به اینگونه گروه های قدرتمند بیانگر این نکته است که دولت در بسیاری از موضوعات تمایل دارند تا به اینگونه گروه ها دسترسی داشته باشد، یک سیاستگذاری مؤفق با فهم روشنی از زمینهای که در آن مورد استفاده قرار میگیرد همراه است. گروه هایی که در آن زمینه فعالند منبع اطلاعات و عقاید هستند. در بسیاری از موارد، رایزنی که دسترسی به مقامات را جستجو میکند تلاش میکند تا روزنهای را برای گفتگو بیابد. در حقیقت این باب مذاکره یا «درباز» یکی از نتایج مشاهده و بررسی دقیق روند سیاستگذاری دولت بوده و روند مذکور بسیار مبتنی بر شور تبادل نظر است.
همان گونه که تاکنون مشاهده شد آنان به راحتی در مجلس یا در رسانههای گروهی به انتقاد از مسائل میپردازند. لابیستها یا رایزنان سیاسی، به نوبه خود مجبورند این نکته را خاطر نشان سازند که در هر توافق به عمل آمده توسط یک وزیر یا یک مقام ارشد شهری که گروه های مورد احترام خود را بیش از سایرین مورد لطف قرار میدهند، در منافع قدرتمند عموم یک ارزش افزوده وجود دارد. مهارت تاکتیکی رایزنی در حقیقت، ایجاد ارتباط بین منافع عمومی با منافع خصوصی است.
این تأکید بر توان لابیستها در تحت تأثیر قرار دادن تصمیمگیرندگان، ما را به این تصویر واقع گرایانه از لابیستها هدایت میکند که آنان حامیان سیاسی هستند، همانند وکلا عمل میکنند اما در «دادگاه عالی مسائل سیاسی» با شناسایی این جایگاه رفیع حرفهای، مانند وکلای ارشد دادگستری که در هر دادگاهی حق وکالت دارند، باعث ایجاد اصطحکاک بین بعضی از رایزنان سیاسی و صنعت وسیع و گسترده روابط عمومی میشوند.
رایزنان به عنوان «مشاوران سیاسی»
بسیاری از رایزنان در کار خود متخصص هستند. آنان معمولاً برای یک مرکز تجاری، یک اتحادیه تجاری یا گروه فشار برای مدتی طولانی کار کردهاند. شخص برخوردار از پست رایزنی از دیدگاه و شناخت نسبت به سازمانی که به معرفی آن میپردازد، برخوردار است و اطلاعات و آگاهی لازم را در زمینه سیاست حاکم بر آن به راحتی به دست میآورد. این موقعیت و جایگاه ویژه معمولاً در نمودار سازمانی تأثیرگذار میباشد.
به این ترتیب که لابیستها وصل به رؤسا، مدیران عامل هستند و یا به کمیته اجرایی – که یک گام با هیئت عامل فاصله دارد – مستقیماً گزارش میدهند. کارشناس مسائل سیاسی عموماً بیشتر از رایزنان درون مؤسسات و شرکت ها انتخاب میشود تا اینکه از بیرون استخدام شود و این تمایل به دلیل موقعیت شغلی قبلی رایزنان درونی است که موفقیت آنان را در موقعیت حرفهای آتی دو چندان میکند و لابیستها بیرون از سازمان برای کسب اطلاعات و آگاهی مورد نیاز باید به تمامی افراد و بخش ها مراجعه کنند و بیشترین انرژی و تخصص آنان در پس کسب آگاهی از فرآیند سیاستگذاری فردی و جمعی سازمان محبوس میماند.
رایزنی یک حرفه تفریحی!
در انگلیس به حرفه رایزنی بیشتر به عنوان یک حرفه تفرییحی نگریسته میشود که ترکیبی از مدیران ارشد را در محل دادرسی نخبگان در مرکز لندن در برمیگیرد. شکی نیست که اینگونه استنباط برای تازهکاران خوب و خوشایند است. اما دسترسی به اینگونه مراکز سیاسی تنها برای رایزنان قانونی ممکن است. قسمت اعظم کار رایزنی، حرفهای است و در تحرک احساسات نقشی ندارد.
رایزن بیشتر در پی آن است تا با بهرهگیری از روشهای پژوهشی و تلاشهای بعضاً ناصواب خواستهها و موضوعات مورد نظر رؤسای خود را همواره قطعی جلوه دهد و عقاید و ایدههای فرد یا واقعیتهای مکشوف و فاقد ارزش و ارزیابی قلمداد کند و حتی این کار پژوهشی مؤثر و یاری رساننده ضروری نیست و موضوعات و مسائل اغلب جزئیات اداری و سازمانی هستند که برای گردهماییها،کنفرانسها و موضوعات اصلی مدیران لازم و مدنظر هستند.
به عنوان مثال، رایزنان باید لوایح پارلمانی، صورت جلساتت رسمی پارلمان انگلیس، گزارشهای «وایت هال»، کارهای نوشتاری که «اتحادیه اروپا» از بروکسل و استراسبورگ، مدارک ارائه شده از سوی تصمیم گیرندگان فنی و حرفهای و گزارش های مدیران آنان را آگاهی دهند.
این کار آگاهی دادن با استفاده از مدارک حرفه اصلی رایزن آموزش دیده است و برای بسیاری از رایزنان سطح بالا کار اینچنینی چندان خوشانید نیست. اگرچه حقیقت روزمره در دفاتر تمامی رایزنان وجود دارد و انعکاس دهندگی، اولین عنصر تعریف پذیرفته و ترجیح داده شده از رایزنی است. شرکت فولاد بریتانیا رایزنان را برای کارهای سخت روزمره و رهایی از بخشی از مسئولیت سنگین فعالیتهای مذکور استخدام کردهاند این در حالی است که «وکس هال» (Vauxhall) از آنان برای ایفای نقش تحقیقاتی و اطلاعاتی به عنوان «گوش و چشم» بهره گرفتهاند، جایی که رایزنان درگیر فعالیتهای عمومی میشوند که توسط کارشناسان و متخصصان رسانههای گروهی هدایت می شوند، نقش آنان اغلب به زمینه ارتباطی و حمایت اداری در کنفرانسهای مطبوعاتی و حوادث نیز مانند راهیپیماییها، رخدادهای نمایشگاهی و فراخوان عکس مربوط میشود.
چه تعداد و میزان از اینگونه خدمات رایزنی درخواستی از سوی مدیران را میتوان در درون یک معیار کیفی برای کاربرد قرار داد، به گونهای که برای گفتگوی گروه ها از دید رایزنان سبک یا سنگین به نظر میآیند، مفید واقع شوند. رایزنی مبتنی بر توجه به مفاهیم، ابزار تحلیلی مفید دیگری است که از آن میتوان به عنوان پیش زمینه یا پس زمینه در هر گونه فعالیت لابینگ استفاده کرد. گونههای یاد شده در مفهوم یا دیدگاه «وبرن» (Weberain) که اجازه مقایسه و تجزیه و تحلیل را میدهد، ایدهآل هستند.
رایزن پس زمینههای تحقیقی را مورد بررسی قرار میدهد و به عنوان مشاور نامرئی عمل میکند، یعنی با استناد به مدارک زمینه ارائه اطلاعات و آگاهی را به شیوهای غیر مستقیم یا در نظر گرفتن موضوعات؛ ایجاد زمینه کنترل کامل مسائل سیاسی توسط مدیر؛ ارائه مدارک و اسناد به سایرین؛ پیشنهاد موضوع مناسب به تصمیمگیرندگان برای تصمیمگیری؛ حضور در جلسات اما حضوری بیکلام. اینگونه رایزن نصایح لازم را در زمینه فرآیند سیاستگذاری ارائه میکند و این کار را رودروی مدیر خود و در نهایت آرامش انجام میدهد.
رایزن بیشتر در پی آن است تا با بهرهگیری از روشهای پژوهشی و تلاشهای بعضاً ناصواب خواستهها و موضوعات مورد نظر رؤسای خود را همواره قطعی جلوه دهد.
رایزنانی که پیش زمینههای مسائل را مورد نظر قرار میدهند بر خلاف همکاران پس زمینهگرا به عنوان مشاوران مرئی فعالیت میکنند و به عنوان سخنگویان گروه خود فعال هستند. آنان کارشناسان و متخصصان مسائل سیاسی هستند. محیطهایی که گروه ها در آن فعالند معرفی میکنند، آماده ایفای نقش کارشناسی که دست اندرکار تنظیم مسائل سیاسی هستد، این آمادگی را دارند تا ترتیبی دهند که موکل آنان به تنهایی با تصمیمگیرندگان ملاقات کنند و با اربابان جراید به راحتی ارتباط برقرار میکنند، آنان به کسب استقلال بیشتر از سوی رؤسای خود گرایش دارند. در اینجا نقطه اشتراکی با وکلای دعاوی رایزن وجود دارد و آن چیزی نمیتواند باشد جز اینکه هر فرد رایزن یا یک نمایشگر پشت صحنه است و یا یک بازیگر جلوی صحنه. تهادل ناشی از فعالیت رایزنی بیانگر این واقعیت است که بیشتر رایزنان نوع اول بیشتر مناسب مییابند.
سبکهای رایزنی
در اینجا این نکته تشریح میشود که چرا بین بعضی از رایزنان و دستاندرکاران روابط عمومی تنش وجود دارد. اینگونه لابیستها به کلمه «عموم» در روابط عمومی، ارتباط آن با رسانههای گروهی و کاربرد تظاهرات تودههای مردمی در بیرون از مجلس، عرایض مردمی به عنوان رخدادهای کاذب و توصیه نامههای حزب مردم به افراد رده بالای جامعه اشاره میکنند. برای کسانی که رایزنی را به مثابه به کارگیری و استفاده خصوصی از پیگیری و اعمال فشار میدانند، دیگر نمیتواند به راحتی به عنوان یک سرگرمی عمومی محسوب شود و این موضوع برای تقریباً تمامی رایزنانی که برای مؤسسات تجاری، گروه های درونی و مؤسسات رایزنی لندن کار میکنند یکسان و یکنواخت است.
تمایز آنان در این نکته است که اینگونه نمایشهای عمومی، نشانی از توان ضعیف در پیگیری موضوعات و تأثیرگذاری است و اینکه در جایی که آنان مجبور باشند برای ارتباط با گروه های دیگر در عملکرد و سیاستهای خود تجدید نظر کنند، این کار به عــهده گروه روابط عمومی است. برخورد بین صلح سبز و کمپانی «شل» (Shell) در مورد غرق سکوت «برنت اسپار» (Brent Spar) نمونه روشنی از ضعف و قدرت در قضیهای است که از آن به عنوان رایزنی «خردمندانه» و رایزنی «غیر منطقی» یاد میشود. برخورد و منازعه وقتی رخ داد که رایزنی «شل» در طی سه سال گذشته برای غرق سکوئی «برنت اسپار» در اعماق اقیانوس با همیاری دولت طی تنها سه ماه فعالیتهای «صلح سبز» در رسانههای گروهی و تحریم خرید محصولات «شل» از سوی مصرف کنندگان عملاً عقیم ماند. یک درس عملی که از اینگونه روشهای رایزنی میتوان فرا گرفت و آن، این نکته است که: «رایزنی مؤثر یک عملکرد کاملاً منطقی است که با توجه به تاکتیکهای مناسب باید مورد توجه قرار گیرد و وضعیتی که گروه با آن مواجه است نقش بسیار مهمی را در این امر ایفا میکند.»
اگرچه، رایزنان دیگری وجود دارد که احتمالاً با رایزنی از نوع دوم احساس راحتی میکنند ـ یعنی آنانی که برای گروه های بیرونی، برای مؤسسات خیریه و گروه های که اغلب به راحتی نمیتوانند به تصمیم گیرندگان دسترسی داشته باشند. گروه های طرفدار محیط زیست و طرفداران حقوق حیوانات نیز از جمله گروه هایی هستند که در مقابل سیاستهای مخالف با حقوق حیوانان یا سیاستهایی که سلامت محیط زیست را تهدید میکند، به مخالفت میپردازند. وزرا و مقامات ارشد شهری هیچگونه نکتهای را برای مشورت با این گروه ها نمییابند و رایزنان این گروه ها تنها به نمایندگان محلی دسترسی دارند. تکنیکهای عمومی رایزنی برای این گروه ها، تکنیکهای مناسبی هستند، در حالی که مؤسسات خیریه از هر دو شکل رایزنی یعنی خصوصی و دولتی استفاده میکنند. این نکته بیشتر به این علت است که با وجود اینکه این مؤسسات، گروه های درونی دنبال جلب حامی از سراسر کشور هستند تا به واسطه آنها فعال به نظر آیند. «دابس» (Dubs – 1989) راهنمای کاملی را در زمینه رایزنی دولتی برای سازمان ها و مؤسسات خیریه نوشته است.
سوابق، القاب و شهرت رایزنان
هویت رایزنان را دست کم به دو شیوه میتوان شناسایی کرد:
1ـ به واسطه وجهه حرفهای؛
2ـ به واسطه شهرت.
در خصوص مورد اول. دانش نشان میدهد که تعداد قابل توجهی از رایزنان قبلاً به عنوان دستیاران پژوهشی نمایندگان مجلس، کارکنان احزاب سیاس، مقامات شهری یا نمایندگان مجلس دگیر دولت و فعالیتهای دولتی بودهاند «گرنتهام»، «سیمور – یور» با بررسی رؤسای 17 مؤسسه رایزنی آنان را اشخاصی یافتند که در درون فرآیند تصمیمگیری عمومی نقش خود را تغییر دادهاند. ضروری است که رایزنان با فرآیند مسائل و امور سیاسی آشنا باشند و اصولاً استخدام آنان، از شناخت از مسائل یاد شده ناشی میشود. «جوردن «Jordan» و «مولونی» سوابق رایزنان استخدام شده را مرور کرده و همچنین به این جایگاه درونی اشاره کردهاند.
بیشک، بدون آگاهی از سیستم سیاستگذاری و کارکنان آن نمیتوان به کار رایزنی پرداخت این واقعیت، نمایشگر ضرورت حرفهگرایی در رایزنی سیاسی است. اگر این موفقیت فراگیر میشد این مفهوم را میتوانست به همراه داشته باشد که دسترسی به تصمیمگیرندگان از خلال گروه کوچکی از متخصصان استخدام شده، فراگیر شده و در بر روی گروه های غیر حرفهای و متخصص برای دسترسی به سیاستمداران منتخب بسته میشود.
رایزنان درونی در پس القابی چون «امور عمومی»، «روابط دولتی»، «ارتباط پارلمانی» فعالیت میکنند و این در حالی است که رایزنان استخدام شده از بیرون گروه یا سازمان تحت عنوان «مشاوران امور عمومی»، «متخصصان ارتباطات صنفی»، «مشاوران روابط عمومی» و یا «مشاوران مسائل سیاسی» انجام وظیفه میکنند.
به دلایل ذکر شده تعداد بسیار اندکی از رایزنان به طور رسمی عنوان رایزن را در جامعه برای خود انتخاب میکنند. گروه های رایزنی با شهرت عمومی به جایگاه اجتماعی بالایی دست نمییابند. «جوردن» (1991) این نکته را با داستانی کوتاه از یک رایزن آمریکایی گلهمند از مادر خود ارتباط میدهد که او را به شیوههای متفاوت به دوستان خود معرفی میکند، جز حرفه اصلی او یعنی «رایزنی» بنامند. در کارتهای شناسایی آنان اشارهای به رایزنی نشده است، اما در مکالمات آنان از «رایزنی» به عنوان یک توضیح کلی در مورد فعالیتهایی که توسط آنان انجام میشود، استفاده میکنند.
«جوردن» اینگونه نتیجهگیری میکند که رایزنان استخدام شده از تصویری «معصوم و دوست داشتنی» برخوردارند، در حالی که «سالدرمن» (Slderman – 1983) به این نکته اشاره میکند که آنان وظیفه طرح موضوعات خاصی را بر عهده دارند تا به یک شرکت کمک کنند اهداف مورد نظر را به پیش ببرند. «دابس» (Dubs – 1989) از این موضوع نگران بود که آنان میتوانند بیشتر تأثیرگذار باشند، زیرا از منابع بیشتری نسبت به رایزنان اجتماعی برخوردارند. در حالی که «راش» (Rush – 1990) نگران فشار سیاسی بود که تنها در دسترس گروه های قدرتمندی قرار داشت که از منابع مالی کافی برخوردار بودند. منشاء اینگونه نگرانیها در خصوص رایزنی در درک توان و قدرت بعضی از گروه ها نهفته است. این گروه ها ـ معمولاً گروه های تجاری – در جستجوی تأثیرگذاری بیشتر از طریق کانالهای خصوصی و حساب نشدنی از سوی عموم تحت فشار قرار میگیرند. باور بر این است که این تأثیر ایجاد شده با منافع عموم یا منافع گروه های ضعیف در تضاد است. در سناریوی این چنینی یعنی توزیع نامساوی قدرت در جامعه، بازاریابی را میتوان به مثابه عصایی درخشان در نظر گرفت که گاهی به دسترسی این ترس و نگرانی را ایجاد میکند که منفعتی خاص، به منافع عموم ترجیح داده شده است.
چگونه رایزنان که خود نگران آزادی شهروندان هستند، میتوانند به اینگونه نگرانیها پاسخ دهند؟ در پاسخ میتوان به دو نکته اشاره کرد: نکته اول اینکه رایزنی، به عنوان مقوله حرفهای به برخورداری از این حق در ارائه گرایش داولت و حق رسیدگی به حقوق یک شهروند، هنگامی که به بحث به درون مباحث قانون اساسی انتقال مییابد، تبدیل میشود. در اینگونه مقولهها، آزادی در محدود ساختن رایزانی با مشکلات زیادی مواجه میشود.
دومین نکته پذیرش این مسئله است که گروه های اجتماعی از لحاظ برخورداری از منابع، جایگاه اجتماعی و دسترسی به دولت با یکدیگر متفاوتند. در اینجا در خصوص پذیرش این نکته که دولت به جای ارائه یک سری از منافع ویژه به طرح منافع کلی در زمینههای اجتماعی و اقتصادی میپردازد، بین دو اصل زیربنایی یاد شده تنش و اختلاف نظر وجود دارد. حل اختلاف در بین سایر مسائل، در آزادی دولت در پرداختن به گروه ها و رایزنان آنان و در مسئولیتپذیری سیاستمداران انتخاب شده و مقامات ارشد شهری منصوب شده در انجام وظایف و توافق با گروه ها و رایزنان آنان نهفته است.
بیتردید، چاره کار مسئولیتپذیری دولت و شفافیت هر چه بیشتر سیاستهای آن است. به این گونه مسئله انتقال موقعیت را از بافت سنتی پرداختن به منافع گروه های ویژه به دمکراسی را در پی دارد که براساس آن برای اولین بار نگاه ها به روابط عمومیآمیخته با رایزنی معطوف میشود. «فاینر» (Finer – 1966) با طرح «آزادی، آزادی هر چه بیشتر» و «امپراطوری بینام و نشان» پایان میدهد.
نتیجه آزادی و دمکراسی بیشتر در سیاستهای دولت، تغییراتی است که بر رایزنان و سیاستمدارن تأثیر میگذارد. به عنوان مثال کمیته نولان در زمینه استانداردهای زندگی اجتماعی «آزادی» را یکی از اصول هفتگانه زندگی اجتماعی دانسته و از مجلس خواسته است تا نمایندگان مجلس را از توجه و کار با مؤسسات بازاریابی با انبوهی از مشتریان باز دارد و فهرست کاملی از جزئیات نیازهای بیرونی عموم را طلب کرده است. در جولای سا ل1995، مجلس از رأی دادن به نفع قبلی اجتناب کرد و از سویی در رأی دادن به بخشهایی از الگوی جدید که به بیانیه رسمی درآمدها میپرداخت. امتناع ورزید.
این مسئله با این ضرورت همراه است که هر گونه اصلاح در رایزنی باید با توجه به هدف سیاستمداران از فعالیت مذکور صورت گیرد، زیرا رایزنان در یک فضای سیاسی و مجموعهای از قوانین رسمی و غیر رسمی که توسط آنان وضع نمیشود، فعالیت میکنند. جامعه آن نوع رایزنی را انتخاب میکند که سیاستمدارانش اجازه استفاده از آن را میدهند.
در بحثهای یاد شده انتخاب بین منافع و همزمان منافع فردی و منافع گروهی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. مفهوم منافع عمومی در کجای قضاوت نماینده مجلس جای دارد، اگر او پرداختن از سوی مؤسسه رایزنی با یک مؤسسه تجاری را به عنوان یک مدیر یا مشاور بپذیرد؟ و اگر نمایندگانه مجلس با انتخاب دو مورد منافع ویژه عمومی برخورد کنند. همزمان انتخاب رایزنان در سطوح فردی و حرفهای مطرح میشود رایزنان همچنین باید این پرسش را مطرح کنند که چگونه منافع گروهی که مشغول معرفی آن هستند با منافع عموم ارتباط مییابد.
رایزنی در روابط عمومی، مبحثی تخصصی است که از دانش و مهارت خاص خود برخوردار است و باید به آن، به مثابه مجموعهای از فعالیتهای مرتبط نگریست. در حقیقت در اینگونه موقعیتها که به پاسخ روابط عمومی نیاز دارد، گروه ها نباید از رایزنی برای دستیابی به سود استفاده کنند.
رایزنی به اهداف خود دست مییابد؟
ارائه یک پاسخ کلی به این پرسش کار بسیار مشکلی است: آیا رایزنی به اهداف خود دست مییابد؟ دانش پژوهشی حتی یک پاسخ به این پرسش نمیدهد؛ زیرا برای ارزیابی هیچگونه روششناسی مورد توافق وجود ندارد. مشکل اینجاست که پرسش مورد نظر به مسئله کلیتر یعنی این پرسش ارتباط مییابد که «آیا گروه ها در دستیابی به اهداف خود مؤثر هستند؟» «گرانت» در سال 1955 نوعی گونه شناسی عوامل تأثیرگذار بر کارآیی گروه های فشار ارائه داده است که آن را میتوان به تمامی گروه ها تعمیم داد. سناریوهای پلورالیست پاسخهای نامشخصی را پیشنهاد میکنند که براساس آن جایی که گروه های متفاوت از نظر تأثیرگذاری درگیر تلاشی رقابت گونه برای دستیابی به برتری و مزیت نسب به سایر گروه ها هستند و با مؤسسات دولتی قدرتمندی مواجه هستند، پاسخ کاملاً به موقعیت ویژه موضوع مورد بحث وابسته است. پلورالیستها جدید به این موضوع تن درمیدهند که مؤسسات تجارت عمومی در جوامع آزاد و سرمایهداری بیش از دیگر جوامع به اهداف خود دست مییابند.
تاکنون بحث بر تأثیرگذاری (دست یافتن به اهداف از پیش تعیین شده) در سطحی که نتایج سیاسی موفقیتآمیز هستند، متمرکز شئده است. در حقیقت، رایزنی بحث در خصوص گروه هایی است که در تکاپوی دست یافتن به اهداف مورد نظر هستند. اما بحث مربوط به تأثیرگذاری به ارزیابی رایزنان سیاسی میپردازد و این پرسش را مطرح میکند که آیا رایزنان با توجه به ظرفیت فردی تأثیرگذار هستند یا خیر؟ در این صورت است که مدیران آنان و تصمیمگیرندگانی که مورد توجه آنان قرار دارند خواهند گفت که آنان افرادی پیگیر و سختکوش هستند. رایزنان که از رفتار فردی خوبی برخوردارند مدعی تأثیرگذاری نیز هستند. در این خصوص آمریکاییان به مدد «کیتز» (Cates – 1989) که یکی از تحلیلگران این بخش بوده است به دانش مرتبط دست یافتهاند. در بریتانیا، «مولونی» به دانش مذکور لیستی را شامل موکلان و تصمیمگیرندگان اضافه کرده است. موارد یاد شده با این نتیجهگیری همراه است که رایزنی یک فعالیت دو جانبه است و این که در مقابل برای دسترسی، تصمیمگیرندگان در انتظار اطلاعات غیر قابل دسترسی بوده و توانایی تسلط بر مراحل مختلف سیاستگذاری را میطلبند.
خلاصه مطالب و نتیجهگیریها
این بخش به رایزنی به مثابه یک مجموعه بسیار تخصصی روابط عمومی نگریسته و تعریفی کلی و همه جانبه از رایزنی در مفاهیم نظری و عملی ارائه شده است. دیدگاههای متفاوت سیاسی در خصوص رایزنی مطرح شده است. با بهرهگیری از ماهیت پلورالیستی اقتصاد بازار آزاد به شیوه غربیها توجیهی منطقی در این خصوص که رایزنی ضرورتاً باید در درون روابط عمومی وجود داشته باشد، ارائه شد. وظایفی که رایزنی بر عهده دارد در چهار بخش مهم تشریح شدند (قبل از آنکه شیوههای رایزنی و پیشینه، القاب و عناوین و شهرت رایزنان مورد توجه قرار گیرد). به پریش تأثیرگذاری پاسخ مثبت داده شده است. اما به طور آزمایشی. همان گونه که به سوی قرن بیست و یکم گام برمیداریم ممکن است تعادل جاری قدرت به سوی منافع تجاری متمایل شود.
این موضوع نیز مطرح شد که نیاز گروه ها برای دستیابی به مزایای مادی، حقوقی و ایدئولوژیکی در فرآیند فعالیت های آمیخته با رقابت، به رایزنی دولت و موقعیت هایی رهنمون شد که دولت مزیت کلیدی را بر عهده دارد. رایزنی در روابط عمومی، مبحثی تخصصی است که از دانش و مهارت خاص خود برخوردار است و باید به آن، به مثابه مجموعهای از فعالیت های مرتبط نگریست. در حقیقت در این گونه موقعیت ها که به پاسخ روابط عمومی نیاز دارد، گروه ها نباید از رایزنی برای دستیابی به سود استفاده کنند.
شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)
نظر بدهید