
انجمن بازاریابی آمریکا، ارتباطات یکپارچه بازاریابی (IMC) را به این صورت تعریف می کند که:
“یک فرایند برنامه ریزی که بگونه ای طراحی شده تا اطمینان حاصل کند که تماس ها یا همان ارتباطات برقرار شده توسط برند با مشتری یا مشتری بالقوه یک محصول، خدمت یا سازمان در ارتباط با آن فرد بوده و در طی زمان نیز شکل، محتوا و روندی ثابت داشته باشد.”
بطور ساده باید گفت ارتباطات یکپارچه بازاریابی تلاش می کند تا تمامی بخش های ارتباطات بازاریابی شامل تبلیغات، روابط عمومی، بازاریابی مستقیم، شبکه های اجتماعی و ترفیع و ترویج فروش یک شکل باشند. ارتباطات یکپارچه بازاریابی به منظور ایجاد پیام هایی طراحی شده اند که در سراسر کانال های ارتباطی شکلی یکسان داشته باشند.
این مفهوم اطمینان میدهد که تمام اَشکال مختلف ارتباطات و پیامهای صادر شده با دقت فراوان به یکدیگر متصل شدهاند.
در ساده ترین و ابتدایی ترین سطح، ارتباطات یکپارچه بازاریابی به معنی یکپارچه ساختن تمام ابزارهای ترویجی و ترفیعی است به گونه ای که همگی آنها در هماهنگی با یکدیگر کار کنند.
ارتباطات یکپارچه بازاریابی
تمامی این ابزارهای ارتباطی اگر در هماهنگی با یکدیگر عمل کننده اثربخشی بسیار بیشتری نسبت به فعالیت در انزوا خواهند داشت. یعنی مجموع آنها خیلی بهتر از تک به تک آنها خواهد بود – با فرض اینکه حرف و سخن آنها همیشه و در همه حال یکسان و برابر باشند.
این تاثیر زمانی افزایش پیدا می کند که یکپارچه شدن از سطح ابزارهای ارتباطی پایه و اساسی فراتر رود. البته باید توجه کرد که سطوح دیگری هم برای یکپارچه سازی از قبیل یکپارچه سازی افقی،عمودی، داخلی، خارجی و یکپارچه سازی اطلاعات متصور می باشد.
چگونگی کمک کردن آنها برای تقویت ارتباط یکپارچه
یکپارچگی افقی در طی آمیخته بازاریابی و همچنین عملیات بازاریابی صورت می پذیرد به عنوان مثال، فرایند تولید، فرایند مالی، فرایند توزیع و فرایند ارتباطات باید با یکدیگر کار کنند و آگاه باشند که تصمیم ها و اعمال آنها پیام هایی را برای مشتریان ارسال می کنند.
در حالیکه دپارتمان های مختلف از قبیل فروش، فروش مستقیم و تبلیغات می توانند به یکدیگر در طی فرایند یکپارچه سازی اطلاعات کمک کنند، این فرایند نیاز به یک سیستم اطلاعات بازاریابی دارد که اطلاعات مرتبط با جمع آوری کرده و بین دپارتمان های مختلف به اشتراک بگذارد.
یکپارچه سازی عمودی به این معناست که اهداف بازاریابی و ارتباطات باید از اهداف کلان سطوح بالاتر سازمانی و رسالت سازمان حمایت کنند.
در همین حال یکپارچه سازی داخلی نیازمند بازاریابی داخلی است – مطلع نگاه داشتن و انگیزاندن تمامی کارکنان در رابطه با هر تغییر و تحول جدید بابت تبلیغات جدید، استاندارد های جدید، الگوهای استراتژیک جدید و … .
از طرف دیگر یکپارچه سازی خارجی نیازمند همکاری الگوهایی خارجی از قبیل آژانس های تبیلغاتی و روابط عمومی از نزدیک و با یکدیگر است تا بتوانند یک راه حل مشترک – یک پیام یکپارچه – را ارائه کنند.
منبع: www.ibazaryabi.com
|
نظر بدهید