مقالات– شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران(شارا)- حمیدرضا رضازاده:
تأسیس و گسترش کار روابط عمومیها براساس نیاز سازمانها و ادارات صورت گرفته است به طوری که روابط عمومی در غرب در دهه اول قرن بیستم بر پایه نیازهای ارتباطی- تبلیغی مؤسسات تجاری- صنعتی و اداری جدید به وجود آمد و در طول زمان بر مبنای گسترش فعالیتها، محصولات، خدمات و … تعریف روابط عمومی تغییر کرده و با یک تحول معنا روبرو شده است. به عبارت دیگر روابط عمومی به عنوان یکی از واحدهای سازمان در حرکت خود از سازمانهای تولیدی و تجارتی به سازمانهای اداری و خدماتی به تدریج معنای متفاوتی به خود گرفته است و در هر مرحله مجموع وظایف گوناگونی را بر عهده داشته است.
در مرحله اول و در آغاز قرن بیستم و علیرغم دو جنگ خانمانسوز اول و دوم جهانی، افزایش تولیدات صنعتی نیازمند بازاریابی و یافتن نیازهای مصرفکنندگان و علایق آنها برای گسترش بازارهای فروش بود. از این رو وجود واحدی به نام روابط عمومی به منظور اطلاع از افکار عمومی و سنجش و ارزیابی آن ضرورت داشت. فعالیت این واحد و راههای گوناگون سنجش و تبلیغ سبب ایجاد نگرشهایی منفی درباره روابط عمومیها شد به طوری که ریموند سیمون، نویسنده کتاب «روابط عمومی، مفاهیم و مهارتهای عملی» میگوید: «برخی از مجریان روابط عمومی آن چنان نگران مفهوم منفی این عبارت هستند که عنوان خویش را تغییر دادهاند و هم اکنون به جای مدیر روابط عمومی اصطلاحهایی همچون امور عمومی، ارتباطات جمعی یا اطلاعات عمومی به کار میبرند».
نویسندگان کتاب «استراتژی و تاکتیکهای روابط عمومی» نیز میگویند: «از آنجا که اصطلاح روابط عمومی به دلیل کاربرد نادرست آن در میان رسانههای خبری و نیز مردم بیاعتبار شده است این فعالیت عناوین دیگری را به خود گرفته است اغلب شرکتهای بزرگ تجاری ترجیح میدهند عبارت ارتباطات مشترک را به کار ببرند».
در مرحله دوم این سیر تحول، فعالیت روابط عمومیها با ارتباطات انسانی پیوند بیشتری پیدا کرد و با به کارگیری اطلاعات و آگاهیهای روانشناسی اجتماعی در تعریف روابط عمومی نیز تغییر مهمی ایجاد و بر این اساس روابط عمومی چنین تعریف شد: «هنر ایجاد تفاهم متقابل»
بنابراین در جریان این تغییر شاهد آن هستیم که تعریف روابط عمومی از «ابلاغ اطلاعات واقعی مؤسسه به مخاطبان و کسب نظریات آنها کاملتر میشود و عبارت «به منظور ایجاد حسن تفاهم» را هم به خود میافزاید. اما در مرحله سوم و در جریان ایجاد و گسترش روابط عمومیها در سایر ادارات و سازمانها، تعریف و همچنین وظایف روابط عمومی نیز متحول میشود، تحولی که با علل و انگیزه های اولیه به وجود آمدن آن تفاوت بسیاری دارد. به سخن دیگر در فرایند عملی و تخصصی شدن عملکرد روابط عمومیها تعریف آن تغییر کرد و به تبع، وظایف این واحدها نیز دچار تحول شدند. از همین رو انجمن جهانی روابط عمومی در سال 1960 در یک تعریف جدید، روابط عمومی را بخشی از وظایف مدیریت سازمان قلمداد میکند و آن را عملی مستند، مداوم و طرحریزی شده میداند که از طریق آن افراد و سازمان میکوشند تا پشتیبانی، تفاهم و همکاری کسانی که با آنها سر و کار دارند و یا در آینده سرو کار خواهند داشت را به دست آورند و با اقدامات ارتباطی و تدابیر دیگر به خلق گرایشهای مطلوب بپردازند و گرایشهای مخالف را از میان بردارند. این تعریف در نشست عمومی انجمن در سال 1978 در مکزیکو مورد تأیید نویسندگان، صاحبنظران، مدرسان و کارگزاران این رشته قرار گرفت.
در همین رابطه انجمن روابط عمومی آلمان تعریف فوق را کاملتر کرده و اظهار میدارد: روابط عمومی عبارت است از تلاشهای آگاهانه، قانونی و مستمر به منظور ایجاد اعتماد، استقرار تفاهم، شناخت متقابل و جلب همکاری دیگران براساس تحقیقات علمی و کاربردی به طور مستمر از سوی یک فرد یا یک سازمان. انجمن روابط عمومی انگلستان نیز میگوید: روابط عمومی عبارت است از تلاشهای قانونی، آگاهانه و برنامهریزی شده برای استقرار حسن نیت و کسب تفاهم متقابل بین یک سازمان و گروههای مورد نظر آن.
و بالاخره یکی دیگر از تعاریف که جدیدترین آن عنوان شده است میگوید: روابط عمومی عبارت است از فعالیتهای ارتباطی و تدابیری که سازمانها و مؤسسات برای ایجاد و خلق نگرش مطلوب و مقابله با نگرشهای مخالف در پیرامون کار خویش دنبال میکنند. این تعریف سپس اضافه میکند که: بر این اساس، تبلیغات تنها بخشی از فعالیتهای روابط عمومی به شمار میرود.
به طور خلاصه، در مروری گذرا بر این روند مشخص میشود تفاوتی که بین روابط عمومی به معنی کنونی آن (که شاخهای از مدیریت نوین تلقی و به عنوان یک حرفه و شغل کاملاً تخصصی در نظر گرفته میشود) با گونههای قدیمی آن وجود دارد این است که اکنون روابط عمومی را بازوی ارتباطی مدیریت میشناسند و آن را بخشی از اجزاء و عناصر مدیریت امروزی میدانند که بر نظریههای علمی، شیوههای کاربردی و تکنیکهای معینی استوار است و فعالیتها و اقدامات آن با معیارها و ضوابط خاصی سنجیده میشود و مقررات اخلاقی پذیرفته شدهای نیز برای تشخیص سره از ناسره رفتارها و کارهای روابط عمومی وضع شده است که میباید به آن عمل شود.
|
نظر بدهید