شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)– آیین گرامیداشت پروفسور باقر ساروخانی، پدر جامعهشناسی ارتباطات، چهارشنیه ۱۹ آبان ۱۳۹۵ با حضور دکتر سید رضا صالحی امیری، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رییس سابق کتابخانه ملی و شماری از استادان جامعهشناسی و علوم ارتباطات در کتابخانه ملی ایران برگزار شد.
سید رضا صالحی امیری در این برنامه با ابراز خرسندی از حضور در این آیین گفت: گردهم آمدهایم تا یک بار دیگر به اخلاق و فضیلت و انسانیت و لبخندی دوباره داشته باشیم به انسانهایی که برای تعالی فرهنگ این سرزمین کوشیدند و جوانی خویش را برای تعالی این سرزمین خرج کردند و نیز سلامی داشته باشیم به ساروخانی عزیز و پاسداشت چهره برجسته ایشان که پر از خوبیها و زیباییهاست.
رییس سابق سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران با اشاره به تعطیل کردن برنامههای فوقالعاده خود برای حضور در این نشست، افزود: احساس وظیفه داشتم حتما برای عرض ادب و اخلاص به این مراسم بیایم. فکر میکنم جامعه در حال تحول ایران به شدت نیازمند انسانهایی است که بتوانند تحلیل درستی از وضعیت جامعه ایرانی برای تصمیمگیری و تصمیمسازی داشته باشند. ما بیش از هر زمانی به جامعهشاسانی نیاز داریم که سیر تحول سریع ایران را به خوبی تحلیل و واکاوی کنند. بر این باور هستم که ما بیش از هر زمان دیگری نیازمند شناخت تحولات دهه آتی جامعه ایران هستیم.
وی گفت: به عنوان شاگرد ایشان دائما در پی پاسخ به این پرسش هستم که جامعه ما به کدام سو میرود و تحولات جامعه ما به کدام سمت و سو حرکت میکند و آینده جامعهشناسی به کدام سمت سوق مییابد. ما باید بدانیم در دنیای پرتلاطم امروز و در عصر شبکههای اجتماعی و در دریای بیکران اطلاعات، جامعه به کدام مقصد و مقصود جامعه به کدام سو حرکت میکند و یافتن این پرسش بدون حضور ساروخانی ممکن نیست.
صالحی امیری با ارائه این پرسش که چرا آیین تجلیل برای استادانی چون ساروخانی برگزار میکنیم؟ توضیح داد: تجلیل از دکتر ساروخانی، تجلیل از یک شخص نیست؛ تجلیل از یک فضیلت است و از این منظر، بیش از ایشان ما نیازمند برگزاری این آیینها هستیم تا بفهمیم برای تداوم حیات جامعه ایران باید انسانهای از خود گذشته بیش از نیم قرن به دانش این کشور خدمت کنند.
وی با بیان اینکه رسم پاسداشت بیش از آنکه متوجه شخص باشد، متوجه جامعه است، گفت: آیینهای بزرگداشت، بیش از آنکه متوجه شخصیتی باشد، متوجه یک ملت است که برای تداوم حیات خویش نیازمند محققان و رهبرانی است که هدایتگر آنها باشد. لذا ساروخانیها چراغ هدایت جامعه هستند و باید برای عبور از تاریکیها از این روشنایی استفاده کنیم. اگر بخواهیم تحلیل دقیقی از جامعه داشته باشیم، باید در مسیر پر تلاطم این جاده چراغهایی روشن باشد که مسیر را هدایت کنند و ساروخانی چراغ پر فروغ مسیر حرکت ایران به سوی قلههای توسعه است.
وزیر فرهنگ ارشاد اسلامی یادآور شد: در گذر زمان ممکن است خیلیها خوبیها را فراموش کنند اما همیشه آفتاب پشت ابر باقی نمیماند امروز ابرها از چهره ساروخانی کنار میرود و خورشید ایشان بر جامعه خواهد تابید.
این مقام مسئول با تاکید بر اینکه جامعه امروز ما بیش از هر زمانی به حضور امثال ساروخانی نیازمند است، گفت: این بزرگداشت، پیام روشنتری دارد و آن این است که من به عنوان عضو کوچکی از دولت بدانم که برای تداوم حیات اجتماعی باید ساروخانیها در جامعه بدرخشند و یادمان نرود که سرمایه ما پول و صنعت و تکنولوژی نیست. سرمایه ما انسانهایی هستند که با خون دل خود بیش از نیم قرن در عرصه فرهنگ کوشیدند ساروخانی در پی نام و نان نبود در پی فضیلت و انسانیت بود.
وی یادآور شد: اگر میبینید قلب هزار انسان اندیشمند برای ساروخانی میتپد، بیانگر این جمله است که در فضای غبارآلود و در دنیای پرتلاطم امروز سره از ناسره را تشخیص میدهیم، طلا از مس را میشناسیم و قدر خورشید را در دل ابرهای تاریک میدانیم. ما از ساروخانی تجلیل نمیکنیم. از انسانیت، فضیلت و اخلاق تجلیل میکنیم. انسان با فضیلت و با خلاق شایسته قدردانی است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزاری آیین بزرگداشت ساروخانی را نتیجه برنامهریزی از حدود یکسال گذشته دانست و افزود: حدود یکسال پیش که با ساروخانی درباره تدوین دانشنامه فرهنگ سخن میگفتم، شوقی مانند یک جوان تازهنفس را از او میدیدم و میگفت من با تمام توان در خدمت فرهنگ ایران خواهم بود. ساروخانی پس از نیم قرن ادعای تلاش برای تعالی فرهنگ کشور دارد. چنین ادعایی قابل تقدیر است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تصریح کرد: آن چیزی را که در این سالن با حضور مردم شکل گرفت، یک شهادت است شهادت به خوبیها و پاکیها، شهادت به اینکه انسانهایی که در کلاسهای درس گچ و خاک خوردند، روزگاری در چشم و دل ملت خواهند درخشید و شهادت است به این که ساروخانی زنده و پایدار است.
صالحی امیری در پایان سخنانش اظهار کرد: به عنوان وزیر و فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام میکنم که از هیچ کوششی دریغ نخواهم کرد./ خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)
دکتر ضیاء هاشمی دیگر سخنران این مراسم بود. وی با اشاره به این نکته که دکتر ساروخانی تنها معلم نبود بلکه در محیط جامعه هم معلم بود و هست گفت: دکتر ساروخانی هیچ وقت خارج از نظم و شخصیت استادی دیده نشده است. ما اگر نیاز به توسعه داشته باشیم چارهای نداریم جز اینکه از معلمان وارستهای همچون دکتر ساروخانی بهره ببریم. اگر قدر و حرمت معلمانی چون ایشان حفظ نشود از مسیر دور شدهایم.
دکتر رضا داوری اردکانی، رئیس فرهنگستان علوم، نیز در این مراسم با اشاره به این نکته که ما به علوم اجتماعی و انسانی نیاز درجه اول داریم گفت: علم انباشتنی نیست. علم به صرف افزودن نتیجه مطلوب نمیرسد. هر چیزی حد و اندازه دارد و علوم هم جایگاه خودش را دارد. باید بگویم دانشمندان مشخصهای دارند. دانش هیچ وقت زینت نبوده. دانشمند غرور ندارد و میداند که نادانستههای او در برابر داشتههایش اندک است.
دکتر داوری گفت: حدود پنجاه سال است که دکتر ساروخانی را میشناسم. ایشان از زمانی که دانشجو بودند دانشجوی ممتاز بودند و از زمانی که پس از تحصیل در سوربن به ایران آمدند، آرام آرام کارهای پایهای انجام دادند. دکتر ساروخانی در طی این مدت کار علمی و پژوهشی داشتند.
سیدمحمود دعایی، مدیر مسئول روزنامه اطلاعات نیز در این مراسم متنی را در باب اخلاق و منش دکتر ساروخانی به شرح زیر قرائت کرد:
سخن گفتن درباره استاد عزیز و ارزشمند آقای دکتر باقر ساروخانی، هم آسان است، هم آسان نیست. از این رو آسان است که متواضع و افتاده و خاکسار است و این به انسان جرات سخن میدهد؛ اما آسان نیست، از این رو که در جناب ایشان با شخصیتی صاحبنظر و دانشوری متضلع و پرکار سرو کار داریم که بیش از نیم قرن در ساحتهای مختلف علم و تدریس و تحقیق و نظریه و تالیف حضور داشته است. ادا کردن حق این استاد حقیقتاً کار آسانی نیست. دامنه سخن را باید وسیع گرفت تا بتوان در دو زمینه «علم» و «اخلاق» در باب این عزیز گفت و شنید.
شاید بهتر این باشد که در خصوص آقای دکتر ساروخانی، سخن را از معلمی اش شروع کنیم. او که در سراسر دوران تحصیل خود در دانشگاه شاگرد اول بوده، بعد از فارغالتحصیلی به دبیری روی آورده است و همزمان با تحصیل در دوره کارشناسی ارشد علوم اجتماعی، لباس معلمی بر تن کرده و هرگز این لباس افتخارآمیز را از تن خارج نکرده است. اکنون که ما در باره استاد عزیز سخن میگوییم، او همچنان جامه مقدس معلمی بر تن دارد و تصوری که همه از او در ذهن دارند، تصویر یک معلم است: معلمی دلسوز، با صفا، بااخلاص، کوشا و زحمتکش.
در طول سالیانی، تحصیل در مقام دانشجو و تدریس در کسوت معلم، چنان او را با تحصیل و تدریس مأنوس کرد که هنوز هم آوای معلمی از زبانش به گوش می رسد که میگوید: «اگر زندگیام یک بار دیگر تکرار می شد، به طور یقینی از آغاز باز هم معلم می شدم، باز هم معلم زندگی می کردم و معلم هم می مردم.»
استاد عزیز در سال ۱۳۴۲ با استفاده از سهمیه شاگرد اولی، بورس تحصیلی گرفت و عازم فرانسه شد. او به منظور تعمیق بیشتر، تحصیل را از دیپلم آغاز کرد. نخست لیسانس و سپس دکترای دولتی خود را با درجه بسیار عالی (دتا) از دانشگاه سوربن اخذ کرد.
دکتر ساروخانی از اولین کسانی بوده است که به تدریس «جامعهشناسی ارتباطات» در دانشگاه تهران پرداخته است. ایشان این کار را در سال ۱۳۵۲ با شش دانشجوی ارتباطات شروع کرد و تا سالها ادامه داد. در دهه گذشته، با اینکه به میل خود از تدریس در دانشگاه تهران بازنشسته شد تا جوانها به میدان بیایند، حضور او را در عرصههای نوین ارتباطات همچنان میتوان لمس کرد و مشاهده کرد.
اکنون که عمر پربار استاد در حوالی ۸۰ سالگی است، آثارش نیز قریب ۸۰ جلد کتاب است به اضافه مقالههایی به زبان فارسی، فرانسه و انگلیسی که یا تألیف کرده، یا ترجمه نموده یا تصحیح کرده است. چه کسی است که علوم اجتماعی یا علوم ارتباطات خوانده باشد و از کتابهایی چون «روشهای تحقیق» (اصول و مبانی)، «جامعهشناسی خانواده»، «روشهای تحقیق در علوم اجتماعی»، «فرهنگ جامعهشناسی»، «منابع و آثار جوانان و کودکان»، «جامعهشناسی وسایل ارتباط جمعی»، «روانشناسی اجتماعی کار صنعتی»، «نگاهی به جامعهشناسی خانواده در ایران»، و «دایرهالمعارف علوم اجتماعی» استفاده نکرده باشد و از آثاری نظیر «آسیبشناسی ارتباطات»، «جامعهشناسی انحرافات»، «تمرکززدایی» بهره نبرده باشد؟ میدانیم که کتاب دوجلدی استاد «درآمدی بر دایرهالمعارف علوم اجتماعی (انگلیسی- فارسی)» در سال ۱۳۷۰ برنده جایزه کتابهای برگزیده دانشگاهی گردید و کتاب «جرم و مهاجرت»- اثری مشترک با دکتر محمد آشوری- در سال ۱۳۷۱ برنده جایزه بهترین تحقیقات دانشگاهی شد و نیز کتاب «نگرشهای خانوادگی در نگرشهای فرهنگیمردم ایران»، اثر دیگر وی، در سال ۱۳۷۷ جایزه بهترین کتاب سال را از آن خود کرد.
سمتها و موقعیتهای دکتر ساروخانی از استادی تماموقت جامعهشناسی دانشگاه تهران تا سرپرستی بخش روانشناسی اجتماعی مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی تا معاونت موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی، تا مدیریت منتخب گروه جامعهشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران تا سرپرستی بخش تحقیقات تطبیقی موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی تا مدیریت منتخب گروه آموزشی جامعهشناسی دانشگاه تهران که تا سال ۱۳۸۱ ادامه داشت، نشاندهنده تلاش بی پایان یک عنصر فرهیخته فرهنگی است که به عنوان سرباز فرهنگ، پیوسته در سنگر علم حضور داشته است. همانگونه که میدانید، آقای دکتر ساروخانی وسواس بسیار زیادی در چاپ کتاب دارد. او از معدود کسانی است که برای انتشارآثارش عجله به خرج نمیدهد. به همین جهت، کارهایی که نام او را بر پیشانی خود دارند، از اتقان علمی و ادبیاتی فاخر بهرهمند هستند.
انتشارات موسسه اطلاعات افتخار دارد که چندین نمونه از کتابهای استاد را به زیور چاپ آراسته کند که از آن جمله است کتاب ارزشمند: «جامعهشناسی ارتباطات، اصول و مبانی» که تا امروز ۳۰ بار تجدید چاپ شده است. این کتاب، حاصل سالها کار و تدریس این موضوع توسط دکتر ساروخانی در دانشگاههاست. کتاب پس از مقدمهای موجز و مهم درباره «تنهایی» به عنوان هراس دایم انسانها و نیز سطح و نوع رابطه انسان و شرایط اساسی حاکم بر ارتباطات انسانی، در سالهایی که هنوز رشته ارتباطات در ایران استحکام امروزش را نیافته بود، مباحثی را مطرح کرده که در آن زمان بی سابقه بود و اکنون نیز بر اعتبار و وزانت خویش باقی است.
کوشش دکتر ساروخانی در این اثر بیشتر معطوف به شناخت انواع ارتباط و تأثیر وسایل ارتباط جمعی در جامعه است. از آنجا که کتاب اثری آموزشی است، کوشش شده در پایان هر فصل، خلاصه مباحث، نقد و تحلیل نظریههای مطرح شده و سؤالهای مربوط به آن مبحث نیز آورده شود. ضمناً در پایان هر بخش، کتب مراجع اساسی این رشته معرفی شده تا دانشجویان بهرهمندی بیشتری در این زمینه داشته باشند.
از دیگر آثاری که انتشارات موسسه اطلاعات افتخار داشته از این استاد عزیز چاپ و منتشر کند، کتاب «جامعهشناسی نوین ارتباطات، رسانهها در جهان امروز» و «جامعه همه جایی» قابل ذکر است که اولی دوبار و دومی تا امروز بیش از ۱۰ بار تجدید چاپ شده است.
ما به وجود این استاد عزیز و غیور و در عین حال خوشرو و خندان افتخار میکنیم. افتخار میکنیم که او را میشناسیم و دوستدارش هستیم. افتخار میکنیم که سالیان سال در خدمتش بودهایم و در این سالها از او جز نیکی و نیکاندیشی و غیرت علمی و اهتمام فکری و ادب و تحمل ندیدهایم.
دوستان ما در انتشارات اطلاعات گواهی میدهند که ایشان همواره با رویی باز از پیشنهادهایی که برای تغییر یا افزایش بخشهایی به کتابهایشان شده، استقبال کردهاند و استاد با وجود داشتن تخصص و سابقه تدریس در رشتههای مرتبط با کتابشان، هرگز خود را بینیاز از اظهارنظرها و پیشنهادهای دیگران و حتی غیرمتخصصان ندیدهاند. همین امر به تنهایی، هم نشاندهنده تواضع علمی ایشان است و هم بیانگر پویایی علمی استاد که در آثارشان جلوهگر شده است.
دکتر ساروخانی آبروی دانش و دانشگاه است. او کسی است که پیوسته معلم بوده و معلمی کرده است. زندگی او زندگی معلمی است که به علم عشق میورزد و شاگردانش را چونان فرزندانش دوست دارد. این گفتار او را همه شنیدهایم که گفته است: «آرزو دارم سر کلاس درس به ملاقات حق بشتابم و به دیدار معبود بشتابم.» این نهایت عشق یک معلم عاشق و یک عاشق پاکباخته است. از خداوند میخواهیم که سایه استاد را سالیان سال بر سر ما مستدام دارد و جامعه ما را از خرمن علمی او بهرهمند گرداند.
دکتر هادی خانیکی نیز با اشاره به دوران دانشجویی خود گفت: در سالهای بعد از انقلاب دانشجوی ایشان بودم که با روحیه ادب علمی ایشان آشنا شدم و از این روحیه بسیار آموختم و بر من تأثیر بسیار گذاشت. ایشان محدود به جامعهشناسی نشدند و در حوزههای میان رشتهای فعال بودند و بهخصوص در حوزه جامعهشناسی ارتباطات نیز بسیار مؤثر بودند و هستند. دکتر خانیکی در ادامه اخلاق معلمی را مهمترین ویژگی دکتر ساروخانی دانست و گفت: در دورهای که اخلاق رو به زوال رفته است، اخلاق دکتر ساروخانی برای ما الگوست.
دکتر سیدحسین سراجزاده نیز در این مراسم نکوداشت با اشاره به این نکته که رشته جامعهشناسی رشتهای جوان و با محدودیتهای بسیار روبهرو بوده گفت: این رشته توانسته با تلاشهای استادان پیشکسوت به رشتهای قابل توجه تبدیل شود و دکتر ساروخانی نیز در این مسیر بسیار تلاش کردند تا این رشته موقعیت تثبیت شده خود را بیابد.
دکتر اسعدی، دکتر رضی و دکتر سلطانیفر از دیگر سخنرانان مراسم نکوداشت دکتر ساروخانی بودند که درباره سجایای علمی و اخلاقی وی سخنرانی کردند.
در این مراسم که همزمان با روز تولد پروفسور ساروخانی بود، کیک تولد وی نیز بریده شد.
ساروخانی در سخنانش ضمن تشکر و قدردانی از برگزارکنندگان و شرکتکنندگان این مراسم گفت: من اگر چه خود را مدیون استادانم میدانم، ولی به حق مدیون دانشجویانم هستم. کتابهای من از کلاسها و دانشجوها به وجود آمده است. این مراسم نشاندهنده بصیرت جامعه است. مراسم میتواند انگیزه برای جوانان ما باشد که روزی جامعه از آنها تقدیر میکند. توسعه پایدار در گرو قدردانی از بزرگان است. من به عنوان باغبانی کوچک، دانشجویانم را نهال این باغ میدانم. من در زندگیام تلاش و توکل را همیشه سرلوحه کارهایم قرار دادهام. همیشه انس با کتاب داشتم و علمآموزی بسیار به من کمک کرد. من مسافر سرزمین خدایی بودم که مسیرم را تعیین میکرد.
وی در پایان گفت: جامعه پویا و پایدار باید به علوم اجتماعی و انسانی بها بدهد.
|
نظر بدهید