شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) || رسانهها نقش مهمی در آگاهسازی مردم در کمپینهای انتخاباتی ایفا میکنند و این پرسش که مردم چه اطلاعاتی در طول کمپینهای انتخاباتی دریافت میکنند همواره از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. در کمپین انتخابات ریاستجمهوری 2016 ممکن است به نظر برسد که همه چیز درباره یک جنس مرد باشد. اما این کمپین به میزان بیسابقهای درباره رسانههای خبری و روابط آن با مردی که برنده شد و زنی که او را شکست داد نیز بود.
در کتاب کلماتی که مهم هستند نویسندگان ارزیابی میکنند که چگونه رسانههای خبری انتخابات فوقالعاده 2016 را پوشش دادند و مهمتر از آن، چه اطلاعاتی درست، نادرست یا جایی دراینبین در واقع بهجای دهندگان کمک کرد تا تصمیم خود را بگیرند.
این کتاب با استفاده از توییتهای بیدرنگ روزنامهنگاران و پوشش خبری منتشر شده از رویدادهای مبارزات انتخاباتی، همراه با دادههای نظرسنجی گالوپ که نحوه برداشت رایدهندگان از این گزارش را اندازهگیری میکند، جریان اطلاعات نامزدها و کمپینهای آنها را به روزنامهنگاران و مردم نشان میدهد. شواهد کشف شده نشان میدهد که چگونه پیروزی دونالد ترامپ و شکست هیلاری کلینتون، تا حد زیادی نتیجه واکنش رسانههای خبری به این دو نامزد منحصربهفرد بوده است. در گزارش کنونی قصد دارم شرح مختصری از فصل ششم کتاب کلماتی که مهم هستند داشته باشم.
چیزهایی که مردم درباره ترامپ و کلینتون شنیدند:
نوشته حاضر بر روشهایی متمرکز است که اطلاعات مربوط به دو کاندیدای اصلی ریاستجمهوری حزب در آگاهی مردم عادی آمریکایی در طول مبارزات انتخاباتی عمومی نفوذ کرده است و در این مورد در خصوص نظرسنجی گالوپ صحبت میکند؛ اما گالوپ در این مورد چه کرد؟ گالوپ یک نظرسنجی مقطعی متقاطع شامل تقریباً 60000 مصاحبه با آمریکاییهای متوسط انجام داد که در ماههای مهم پایانی مبارزات انتخاباتی ریاستجمهوری از جولای تا نوامبر پخش شد.
این دادهها بینش بینظیری را در اختیار افراد قرار میدهد که نهتنها از میزان توجهی که عموم به هر نامزد میکردند، بلکه در مورد کاندیداهایی که آمریکاییها بهراحتی میتوانستند آنها را به طور روزانه بهخاطر بیاورند، نیز در اختیار افراد قرار میدهند. در ادامه پاسخهایی را بر اساس معیارهای کلیتر جمعآوری شده است که آیا پاسخدهنده درباره هر یک از کاندیداها «در یک یا دو روز گذشته» چیزی خوانده، دیده یا شنیده است، یک معیار غیرمستقیم از دریافت اطلاعات مربوط به کمپین در محل کار یا دیگرانی که ممکن است با آنها تعامل داشته باشند. گالوپ همچنین ترجیحات نامزدهای این پاسخدهندگان را به روشی استاندارد اندازهگیری نکرد تا بپرسد که آنها قصد دارند به چه کسی رأی دهند.
در عوض، نظرسنجی میزان مطلوبیت هر یک از نامزدها را به طور روزانه اندازهگیری کرد و امکان محاسبه مطلوبیت نسبی نامزد بین کلینتون و ترامپ در طول زمان را فراهم کرد. ازآنجاییکه اکثر آمریکاییها علاقهای به سیاست ندارند، کمپینها منبع مهمی برای اطلاعات شهروندان هستند. فعالیتهای نامزدها و پوشش مطبوعاتی آنها میتواند بهعنوان محرک رأیگیری عمل کنند. در دهههای اخیر منابع خبری، بهویژه در اینترنت بسط پیدا کرده است و رسانههای اجتماعی فرصت دیگری را برای شهروندان فراهم میکند تا درباره نامزدها و مسائل بیاموزند و درباره آنها با دوستان خود یا از طریق شبکههای اجتماعی گفتگو کنند.
در چهار انتخابات اخیر در ماههای کمپین انتخاباتی 2016، 78 درصد از آمریکاییها به طور متوسط گفتند که چیزی درباره دونالد ترامپ خوانده، دیده یا شنیدهاند در یکی دو روز گذشته. درحالیکه 75 درصد در مورد هیلاری کلینتون همین را گفتند. در چند روز قبل از مصاحبه، بر اساس نمونه گالوپ از تقریباً 500 پاسخگوی بزرگسال که به طور تصادفی هر روز انتخاب شدهاند، چیزی در مورد کلینتون یا ترامپ دیده یا شنیده است. میانگین امتیاز کلی توجه برای دو نامزد 77 درصد بود. بالاترین سطح در 27 سپتامبر بود، زمانی که میانگین ارزش کلینتون و ترامپ رویهم 90 درصد بوده است. این یک روز پس از اولین مناظره ریاستجمهوری بود که در دانشگاه هافسترا در لانگ آیلند برگزار شد و توسط NBC اداره میشد.
اما سوالی که تحت عنوانی در این گزارش مطرح شده این است که در مورد کاندیداها چه خوانده، دیده یا شنیده شده است؟
اولین نتیجهگیریها از تحلیل خاطرات آمریکاییها از آنچه درباره هیلاری کلینتون خوانده، دیده یا شنیدهاند، میزان فوقالعاده تمرکز آنها روی «ایمیلها» است. در 13 هفته از 18 هفته تحت پوشش پروژه، ایمیلها اولین یا دومین کلمه اساسی بودند که در پاسخ به این سؤال که پاسخدهندگان در مورد کلینتون چه چیزی خواندهاند، دیدهاند یا شنیدهاند. نظرسنجی گالوپ در اوت 2015، زمانی که کمپینهای نامزدی تازه شروع شده بود، نشان داد که ایمیلها از قبل عاملی در ذهن آمریکاییها وقتی از آنها پرسیده میشد که درباره کلینتون چه خوانده، دیده یا شنیدهاند، بوده است. اما در مورد ترامپ چه چیزی تداعیگر بود؟
فقدان یک موضوع غالب در یادآوری ترامپ تا حدی نشاندهنده فقدان یک عبارت متعارف یا خلاصهای است که کمپین او را در برمیگرفت – برخلاف «ایمیل» که بهراحتی به یاد میآید و بهراحتی با کلینتون مرتبط میشود. در طول مبارزات انتخاباتی، داستانهای دراماتیک زیادی درباره ترامپ وجود داشت که در یک روایت نمیگنجید.
توجه مردم از یک داستان ترامپ به داستان بعدی و داستان بعدی منتقل شد. اما مسئله ایمیل تنها موضوع موردبحث درباره هیلاری کلینتون نبود جمهوریخواهان اغلب به رسواییهای مرتبط با کلینتون اشاره میکردند که مستقلها یا دموکراتها بعید میدانستند آنها را مطرح کنند، مانند اتهامات سوء مالی مرتبط با بنیاد کلینتون و گمانهزنیها در مورد حوادثی که منجر به کشته شدن یک سفیر آمریکا و سه آمریکایی دیگر در لیبی شد در حالی که کلینتون وزیر امور خارجه بود و مسئله سلامتی کلینتون که از سال 2011 مطرح بود و در 11 سپتامبر به اوج خود رسید موجب شک و شبهه در میان برخی از رای دهندگان شد.
در شب قبل از انتخابات هم مجدداً فیلمی از کلینتون منتشر شد که در حال ازدستدادن کنترل خودش در حین راهرفتن است. اما کلماتی نیز وجود داشت تا صحبتهای ترامپ را جنجالی و به تیتر روزنامهها و موضوع برجستهای در ذهن مردم تبدیل کند از جمله صحبتهایی در مورد مهاجران، مالیات و زنان.
درمجموع یافتهها نشان داد که برجستهکردن موضوعاتی و کلماتی توسط رسانههای خبری که به نامزدهای انتخاباتی مربوط میشد چگونه توانست نتایج را به شکل غیرمنتظرهای عوض کند.
انتهای پیام/
نظر بدهید