شبکه اطلاع رسانی روابطعمومی ایران (شارا)–|| کسب و کارها باید این را در نظر بگیرند که در این دوره که دولتها از مردم میخواهند در خانه بمانند، الگوهای پیشبینی و پیشگوئی رفتار مصرفکننده و نرمافزارهای مورد استفاده پیشین آنها غیرقابل اعتماد و یا حتی بلااستفاده است. همچنین آنها باید ابزارهای تحلیلی خود را بازبینی کنند. هرچند هدف سیستمهای پیشبینی تغییر نکرده است اما دادههای ورودی و قابلیت اطمینان آنها دستخوش تغییر شده است. بنابراین کسب و کارها باید در مورد چگونگی تفسیر اطلاعات گردآوری شده و میزان اتکا به آنها با دقت تصمیمگیری کنند.
همچنین کسب و کارها باید از اتخاذ تصمیمات کوتاه مدت در مورد زیر ساخت دادهها و منابع انسانی پرهیز کنند. هرچند کاهش کارکنان میتواند از کاهش ارزش بنگاه جلوگیری کند اما حذف کارکنانی که با نحوه چگونگی سازماندهی، حذف، نگهداری و مدل سازی رفتار مصرفکنندگان آشنا هستند میتواند منجر به مشکلات فنی غیر قابل جبرانی شود. رهبران کسب و کارها در هنگام اتخاذ تصمیمات مربوط به منابع انسانی ابتداً باید کمبودهای ناشی از نبود یک نقش خاص در هر زیرسیستم را ارزیابی کنند و سپس مقدار هزینهی این تصمیم در بلند مدت را در نظر بگیرند.
تغییراتی که اخیرا در رفتار مصرفکنندگان شاهد آن بودهایم باعث سردرگمی در کسب و کارها شده است. پاسخ به پرسش کلیدی “مشتری ما چه کسی است؟” بیش از پیش دشوار شده است. آیا مشتریانی که اکنون از ما خرید آنلاین میکنند همان مشتریان قدیمی ما در فروشگاه های فیزیکی هستند یا مشتریان جدید؟ خردهفروشان همواره با این سوال روبه رو بودهاند، اما اکنون دلایل بیشتری برای در اولویت قرار دادن این مسئله دارند. احتمالا کسب و کارهایی که بیشترین تلاش برای روشن کردن این مسئله در شرایط قرنطینه را میکنند به یافتهایی دست خواهند یافت که برای آیندهشان بسیار مفید است.
خبر خوب برای کسب و کارهایی که تاکنون از دادههای قابل استناد برای تصمیمگیری های خود استفاد نکردهاند این است که شرایط موجود فرصتهایی جدیدی برای بهره برداری ایجاد کرده است. قبل از همهگیری، عملکرد این شرکتها نسبت به شرکتهایی که اطلاعات کافی از مشتریان خود داشتند ضعیفتر بود. اما در زمان کنونی که شرکتهای با اطلاعات کافی با کمبود اطلاعات قابل اعتماد روبه رو شدهاند، شرکتهایی که قبلا در این زمینه کوتاهی کردهاند فرصتی استثنایی برای افزایش توانایی جمعآوری اطلاعات و اتخاذ تصمیمات مبتنی بر این اطلاعات دارند. حداقل در زمان کوتاهی، شانس بهبود عملکرد نسبت به دیگر شرکتها در این زمینه را به دست آوردهاند.
در این شرایط، کسب و کارها فارغ از میزان اطلاعاتی که از مشتریان در دسترس دارند باید به این نکته توجه کنند که اطلاعات مشتریان محدود به اطلاعات تعاملات نقطه فروش نمیشود. آنها باید اطلاعات را هر چیزی که مربوط به رفتار مصرف کنندگان است و اخلاقا قابل جمعآوری، دسته بندی و مطالعه است در نظر بگیرند. همچنین باید بتوان به این اطلاعات در زمان تصمیمگیریها اتکا کرد. در شرایطی که محدودیتهای رفتار و آمد ادامه دارد، خردهفروشان باید به منظور تسهیل و ادامه فرایند خرید روشهای خلاقانهای را در مورد چگونگی و محل کسب این اطلاعات در نظر بگیرند.
برای مثال، خردهفروشان باید درک خود را از رفتار خریداران به هر چیزی که مشتریان را به شرکت و محصولات آن مرتبط میکند بسط بدهند. بعلاوه شرکتها باید کارهای بیشتری انجام دهند: آنها باید مشخص کنند که کدام پیامهای ارسالی با کدام بخش از مشتریان هدف سازگار است. بعلاوه باید دستآوردهای حاصل از تکمیل یک عملیات را اندازه گیری کنند. همچنین باید مشخص کنند که الگوهای خرید مشتریان چگونه تغییر کرده است. شرکتها نباید اجازه دهند کاهش موقتی تعاملات با مشتریها یا نبود دادههای قابل اعتماد به مدت سه ماه بر روی تصمیمات آگاهانه آنها تاثیر بگذارد. شرکتها میتوانند از متدهای تحلیل داده برای بهبود شرایط کسب و کارها در دوران تلاطم استفادهکنند.
منبع: مجله کسب و کار هاروارد
مترجم: مهدی نورمحمدی
https://weblogibc-co.com
|
نظر بدهید