امروزه جهانی شدن یکی از مهمترین مباحث حوزه علوم انسانی، بخصوص علوم سیاسی و جامعهشناسی محسوب میشود که به عنوان پدیدهای روبه رشد و فراگیر تمامی جنبههای زندگی بشری عرصههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را تحت تاثیر خودقرار داده است. این پدیده به سرعت در تمام ابعاد و زوایای زندگی بشر در حال نفوذ و گسترش است وجالب اینکه نه تنها بر پدیدههای مختلف تاثیر گذار است بلکه از آنها متاثر نیز میگردد. از این رو میتوان گفت پیشرفتهای فناوری و ظهور شبکههای کامپیوتری و اینترنت و ماهوارههای مخابراتی باعث شده است که جهانی شدن با سرعت و به نمونههایی متنوعتر بر زندگی جوامع انسانی تاثیر بگذارد و با در نوردیدن مرزهای ملی و جغرافیایی امکان ارتباط سریع بین افراد جوامع و نظام را فراهم نماید.
به گزارش شفقنا، رضا سیفپور در یادداشتی که در روزنامه مردم سالاری منتشر کرده آورده است: از طرف دیگر با فراتر رفتن الگوهای ارتباطی از مرزهای ملی و انتشار پرشتاب اینترنت، ماهواره و فناوریهای دیجیتالی، ارتباط همزمان میان بخشهای وسیعتری از جهان ممکن شده و درنتیجه بسیاری از کنترلهای ملی اطلاعات بیاثر گشتهاند. ازاین رو نقش رسانهها و میزان نفوذ آنها در ساخت سیاسی جوامع روزبه روزگسترش یافته و برخی از نظریهپردازان ارتباطات معتقدند که امروز جهان در دست کسی است که رسانهها را در اختیار دارد. نقش عمده رسانهها در شکلدهی به افکار عمومی باعث شده که اهمیت رسانهها روز به روز بیش از پیش مورد توجه قرارگرفته وشبکههای اجتماعی به جایگاهی بیبدیل دست یابند.
لازم به توضیح است که جهانی شدن اگرچه از ابتدا همواره همراه با فراز وفرودهای بسیاری بوده اما به نظر میرسد فرایندی است اجتنابناپذیر که هیچگاه به جز دوران جنگهای جهانی اول و دوم متوقف نشده و به سرعت به تکامل خود ادامه میدهد و نه تنها جهان را با ابعاد جدیدی مواجه ساخته بلکه از تمام امکانات برای گسترش بیحد وحصر خود بهره برده است واگرچه در ابتدا تنها محدود به ابعاد اقتصادی بوده ولی کم کم به سایر ابعاد نیز گسترش یافته است.
مفهوم جهانیشدن
واژه جهانیشدن برای نخستین بار در اوایل دهه شصت میلادی وارد ادبیات روابط بینالملل شد و از همان آغاز همگان به دشواری فهم این پدیدهپیچیده اعتراف کردند. نشریه Specator در نوامبر 1962، از جهانیشدن بهعنوان پدیدهای«گیجکننده» تعبیر کرد؛ با این وجود، جهانیشدن، به مثابه جریانی قوی در عرصه جهانی، موضوعیت یافت.
با پیشرفتهای شگرفی که جوامع در عرصه ارتباطات اینترنتی بدست آوردند به ناگهان تابعزمان و مکان در انتهای قرن بیستم از هم گسست و دنیا به تدریج با پدیده جذابی روبرو شد که طی آن دنیا به شکل دهکده کوچکی درآمد که شبکههای جهانی اینترنتی به مثابه شریانهای اساسی وحیاتی آن محسوب میشدند . به این ترتیب نظریه همبستگی متقابلبشری که بانی آن را در روابط بینالملل باید ایدهآلیستها بدانیم تقویت شد و نظریهپردازان متعددی از پدیده جهانیشدن به عنوان ساختنجهانی به هم پیوسته، برای مردمی با سرنوشتی مشترک یاد کردند و این چنین بود که کارشناسان پذیرفتند جهانیشدن گامی فراتر از یک وابستگی متقابل ساده بود. رابرتسون در سال 1992 نوشت: جهانیشدن یا سیارهای شدن جهان، مفهومی است که هم به تراکم جهان و هم بهتشدید آگاهی درباره جهان به عنوان یک کل میانجامد و هم به وابستگی متقابل و واقعی جهانی و هم آگاهی از یکپارچگی جهان در قرن بیستم اشاره میکند.
مک گرو نیز این تعبیر از جهانیشدن را ارائه داد: افزایش شمار پیوندها و ارتباطات متقابلی که فراتر از دولتها و در نتیجهفراتر از جوامع، دامن میگسترند و نظام جدید جهانی را میسازند. جهانیشدن به فرآیندی اطلاق میشود که از طریق آن، حوادث، تصمیمات و فعالیتهای یک بخش از جهان میتواند نتایج مهمی برای افراد و جوامعدر بخشهای بسیار دور کره زمین در برداشته باشد. مارتین آلبرو، جهانیشدن را به فرآیندهایی که براساس آن تمام مردمجهان در یک جامعه واحد و فراگیر جهانی، به هم میپیوندند، تعریف میکندامّا امانوئل ریشتر پا را فراتر گذاشته، جهانیشدن را شکلگیری شبکهای میداند که طی آن، اجتماعاتی که پیش از این در کره زمین، دور افتاده ومنزوی بودند، در وابستگی متقابل و وحدت جهانی ادغام میشوند.( همان )
رابطه جهانی شدن و رسانههای مجازی
یکی از مهمترین عوامل تاثیر گذار در فرایند جهانی شدن، ظهور شبکههای اطلاعاتی و ارتباطی از جمله اینترنت است که توانسته به مد تکنولوژی فاصلهها را از بین برداشته و در زمانی کوتاه، حجم وسیعی از اطلاعات را برای کاربران خود منتقل نماید. جهانی شدن باعث شده تا احساس انزوا در جهان در حال توسعه کاهش یافته و مردم کشورها بتوانند به دانشی دست یابند که یک سده پیش حتی در اختیار زبده ترین افراد هم قرار نداشت.
اینترنت فرصتی برای ایجاد یک زیرساخت اطلاعاتی جهانی بوجود آورده که میتواند شبکههای کامپیوتری و ارتباطات راه دور جهان را به هم پیوند دهد
(2006، Anderson) برخی از بردگی دیجیتالی دراین باره سخن میگویند(2005، Ogunsola).
اینگونه است که میتوان گفت بیشک جهانی شدن و مقوله رسانهها چنان با یکدیگر در ارتباطندکه تصور جهانی بدون رسانهها و به ویژه شبکـههای اجتماعی بسیار دور وغیرقابل باور به نظر میرسد. جهان امروز به شدت در معرض دگرگونیهای جدیدو تغییر و تحولات فزایندهای قرار دارد، حرکت تدریجی جهان به سمت و سوی «دهکده جهانی» و در هم ریختن نظامها و سازمانهای ملی با تعاریف گذشته در عین حال بروز و ظهور چالشها و بحرانهای جدید در عرصههای سیاست، فرهنگ، اقتصاد، امنیت و… باعث شده تا این تحولات به دقت مورد مطالعه و توجه صاحبنظران علوم اجتماعی وسیاسی قرارگیرد و عوامل و اسباب مؤثر در تسریع و یا سمت و سو دادن به این تغییرات مورد ارزیابی دقیق قرار گیرد.
رسانههای نوین ارتباطی، به ویژه شبکههای اجتماعی، در عصر حاضر نقشی اساسی در ارتباط با تغییر و تحولات اجتماعی بر عهده دارند. این تکنولوژی ارتباطی را باید منشأ بسیاری از تحولات معاصر، راهنما و کنترلکننده جریانها و تحولات در جهان محسوب کنیم. نمونه بارز این قابلیت را میتوانیم در حوادث انقلابات عربی جستجو کنیم.
امروزه بیتردید شاهد آن هستیم که رسانهها همه چیز را در تسخیر خود در آوردهاند از این روشاید دیگر کارکرد و اهمیت رسانهها بر کسی پوشیده نباشد. یکی از کارکردهای ویژه رسانهها، و خصوصا شبکههای اجتماعی، اطلاعرسانی و پوشش وسیع خبری است. شبکههای اجتماعی با ایجاد پوشش خبری گسترده در زمینههای مختلف اعم از اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و…، سعی در جهت دهی به افکار عمومی با توجه به اهداف خود را دارند. از این رو، شناخت نحوه اطلاعرسانی شبکههای اجتماعی مجازی در رابطه با حوادث و تحولات جهانی، امری لازم و ضروری به نظر میرسد. در ادامه با توجه به گستردگی حوزه عملکرد شبکههای اجتماعی مجازی در جوامع و نیز برخورداری این پدیده از ویژگیهای منحصربه فرد و پویامدارانه، قصدداریم ضمن نگاهی به تعاریف مرتبط با شبکههای اجتماعی مجازی، در ابعاد مختلف، کارکرد آنها، به ویژه نقش آنها در تحولات اجتماعی، در عصر جهانی شدن را مورد مطالعه بیشتر قرار دهیم .
شبکههای اجتماعی مجازی چیست؟
در دنیای ارتباطات، شبکههای اجتماعی را میتوان از بستری مفید در تولید وبه اشتراک گذاری عقاید و عامل مهمی در رشد فردی و اجتماعی دانست. شبکههای اجتماعی با فراهم آوردن امکان ارتباط بین سرمایههای فردی به تشکیل سرمایه اجتماعی کمک میکنند. اینترنت نوع جدیدی از ارتباطات اجتماعی را به وجود آورده است که میتواند جهان جدیدی به موازات جهان واقعی به وجود آورد. این رسانهها مخاطبان وسیع و متکثری دارند که میتوانند به معنای واقعی مفهوم تازهای از زمان ومکان را در اختیار ایشان قراردهند. به مدد این شبکهها فواصل زمانی و مکانی عملاً از میان برداشته میشوند و انتقال اطلاعات، دادهها و سرمایهها با سرعتی باورنکردنی و در سطحی وسیع صورت میگیرد .به کمک این شبکههای مجازی ضمن اینکه مفهوم جدیدی در مقابل شبکههای اجتماعی حقیقی شکل میگیرد امکان ارتباط همزمان میان افراد در نقاط مختلف دنیا به شکلی نو تر بهوجود میآید.
شبکههای اجتماعی را باید نسل جدیدی از وبسایتها بدانیم که این روزها به شدت مورد توجه کاربران گسترده اینترنت قرارگرفته اند. مبنای اصلی شکلگیری این گونه سایتها امکان مفید تشکیل اجتماعات آنلاین بدون هرگونه محدودیت است . این شبکههای اجتماعی اگرچه در ظاهر متنوع بوده و هر کدام توانسته اند دستهای از کاربران اینترنتی با ویژگیهای خاص را گرد هم آورند اما در این اصل مهم با یکدیگر مشترکند. از اینرو شبکههای اجتماعی را باید گونهای جدید از رسانههای اجتماعی بدانیم که امکان دستیابی به نحوه جدیدی از ارتباط و به اشتراکگذاری پیام را در اینترنت فراهم آوردهاند. امروزه میلیونها نفر در گروههای سنی و شغلی مختلف عضو صدها شبکه اجتماعی موجود در فضای مجازی هستند و بخش مهمی از فعالیت روزانهشان در این سایتها سپری میشود.
از اینرو باید گفت اینک یک شبکه اجتماعی یک ساختار اجتماعی است که از گروههای مختلف فردی یا سازمانی تشکیل شده است این شبکههای فرامرزی امروزه به شدت مورد توجه کاربران قرارگرفته اند وهرروز بر میزان کارایی آنها و همینطور علاقمندی هوادارانشان افزوده میشود. شاید مهمترین دلیل موفقیت این شبکهها را باید در برخورداری آنها از رنگ و بوی اجتماعی جستجو کنیم این عامل مهم باعث شده تا کاربران ضمن حضور در محیط آنها نا خودآگاه شکل جدیدی از تعاملات اجتماعی را تجربه کنند که در شرایط عادی در بسیاری از جوامع عملا ممکن نباشد . یکی از مهمترین این شبکههای اجتماعی فیسبوک است . فیسبوک که امروزه به بزرگترین شبکه اجتماعی دنیا تبدیل شده است در سال 2004 شبکه اجتماعی دانشجویان دانشگاه هاروارد بود. دایره کاربران فیسبوک در چند مرحله گسترش پیدا کرد تا اینکه در سال 2006 به همه کاربران اینترنت رسید. در شبکههای اجتماعی عمومی هر نوع کاربری حضور دارد و اغلب دوستان و آشنایان آنلاین را میتوان در آنها پیدا کرد، علاوه بر اینها، شبکههای اجتماعی خاصی نیز وجود دارد که بر محوریت موضوعی مشخص فعالیت میکنند. بهعنوان مثال لست اف.ام (Last.fm) از جمله معروفترین آنهاست که علاقهمندان به موسیقی را گردهم جمعکرده، یا گودریدز (GoodReads) که شبکه اجتماعی مخصوص علاقمندان به کتاب است و فلیکر (Flickr) که وبسایتی برای علاقمندان به عکاسی است.
گاهی نیز فعالیت شبکههای اجتماعی بر محوریت کاربران متعلق به کشور یا زبان یا نژاد یا دین خاصی متمرکز است. مثلا کیو.زون (Qzone) که از بزرگترین وبسایتهای دنیاست، شبکه اجتماعی چینیهاست. درباره طیف گستردهای از موضوعات، شبکههای اجتماعی خاص ایجاد شده است که از طرفداران یک تیم خاص ورزشی تا فارغالتحصیلان یک دانشگاه یا هواداران یک خواننده ومشتریان یک رستوران را شامل میشود . طبق گزارش سال 2009 موسسه تحقیقاتی نیلسون درباره سایتهای شبکه اجتماعی و وبلاگها، دو سوم از جمعیت کاربران اینترنت در کشورهای مورد بررسی، بازدیدکننده شبکههای اجتماعی یا وبلاگها هستند. استفاده از سایتهای شبکه اجتماعی و وبلاگها در اینترنت رشد داشته و به چهارمین مورد استفاده کاربران تبدیل شده است. در سال گذشته در همه کشورهای مورد بررسی بیش از نیمی از جمعیت آنلاین، استفادهکنندگان از این نوع سایتها بودهاند.
ویژگیهای شبکههای اجتماعی
امروزه جمع کثیری از مردم جهان هستند که از شبکههای اجتماعی به عنوان وسیلهای برای بیان دیدگاهها و گفتمان خود در مورد مسائل مختلف استفاده میکنند. به این ترتیب است که این شبکهها امکان نوعی فعالیت مدنی را برای شهروندان در سطوح مختلف به وجود آورده اند. به این ترتیب شهروندان میتوانند از آن شبکهها به عنوان مکانی جذاب ومنحصر به فرد برای اظهار نظر خود در خصوص مسائل مختلف مرتبط با حوزه شهروندی وشئون زندگی خود استفاده نمایند. به بیان دیگر، شبکههای اجتماعی باعث شده تا مکان جدیدی بوجود آید تا گروههای محروم ودر حاشیه مانده بتوانند به راحتی ابراز هویت کرده وبدین ترتیب هویتهای جدیدی نیز شکل گیرد .این ویژگی مهم در عصر حاضر میتواند به خودی خود بسیار مهم ومفید بوده واز این بابت برای بسیاری گروههای مختلف که به جهات مختلف، از جمله بُعد مکانی، شرایط سیاسی حاکم، ویژگیهای سنتی واجتماعی و محرومیتهای دیگر، نمیتوانند در عرصههای عمومی مشارکت داشته باشند، حائز اهمیت باشد. اکنون به مدد برخورداری از امکانات شبکههای اجتماعی گروههای مختلف این امکان را یافتهاند که به راحتی هویت جمعی خود را به نوعی تقویت کرده واز همه مهمتر در معرض قضاوت دیگران قرار دهند. این امر به خصوص در کشورهایی با وسعت سرزمینی فراوان و تنوع قومیتی، میتواند به شدت مورد توجه قرار گیرد . همانطور که گفتیم از مزیتهای مهم شبکههای اجتماعی امکان انتقال سریع اطلاعات در آنهاست. همچنین این امکان مردم را قادر میسازد که در حین هر کاری از اطلاعات باخبر گردند. همچنین کاربران در هزاران گروه و شبکه اجتماعی میتوانند به راحتی موضوعات مورد علاقه و تخصصی خود را پیدا کنند و در آنها عضو شوند. به نوعی رسانه در اینجا در خدمت مخاطب و در تعامل دقیق با وی قرار دارد. همچنین از منظر اقتصادی شبکههای اجتماعی قادر به ایجاد پول هستند. این کار از طریق حق عضویت یا تبلیغات و همچنین ایجاد رابطه مستقیم بین خریدار و فروشنده امکانپذیر خواهد بود. امروزه نزدیک به 2 میلیارد نفر حداقل عضو یک شبکه اجتماعی هستند. (واحدی فرد سعید – مقاله )
به این ترتیب باید گفت یکی از مباحث بسیار مهمی که به این شبکههای اجتماعی مربوط میشود موضوع حوزه عمومی وقابلیتی است که اینترنت در اختیار کاربرانش قرار میدهدتا جایی که این امر به مجادله بسیاری از صاحب نظران در این خصوص تبدیل شده که آیا اساسا شبکههای اجتماعی میتوانند سازنده حوزه عمومی باشند یاخیر؟ یکی از مهمترین ویژگی شبکههای اجتماعی این است که این شبکهها صرف نظر از محدودیتهای حکومتی عموما برای تمام کاربران باز است که این خود به تنهایی میتواند فضایی ایدهآل برای شکلگیری نوعی حوزه عمومی خاص محسوب شود. در خصوص اهمیت این موضوع باید گفت عموما در پی تشکیل یک حوزه عمومی یک اراده عمومی ممکن است شکل گیرد وهر اراده عمومی ممکن است به یک تغییر اجتماعی ختم شود از اینرو این حوزه به شدت مورد علاقه گروهها ومورد دقت دولتها قرار میگیرد.
ناگفته پیداست تغییرات اجتماعی در واقع نیاز جوامع مختلف، به خصوص جوامع در حال گذار، محسوب میگردند. که البته در این بین نقش رهبران فکری در جامعه پررنگتر میگردد به عبارتی منشأ و هدایتکننده تغییرات اجتماعی، رهبران فکری آن جامعه میباشند اما نکته اینجاست که اغلب شبکههای اجتماعی در خلاء وجودی رهبران فکری و احزاب سیاسی میتوانند به عنوان کنشگری موثر خود نقش هدایت گر را در یک تغییر اجتماعی وحتی آنطور که در انقلابات عربی دیدیم انقلابات اجتماعی را ایفا نمایند. از اینها که بگذریم شاید یکی از دلایل مهم استقبال از شبکههای اجتماعی این است که کاربران اینترنتی میتوانند در این شبکهها برای اغلب نیازهای آنلاین خود پاسخهای مناسبی پیدا کنند. در شبکههای اجتماعی کاربران میتوانند پروفایلهای شخصی برای خودایجاد نمایند پس از آن هر کاربر لیستی از دوستان تهیه میکند و این پروفایلهای شخصی به یکدیگر متصل میشوند و اینچنین یک شبکه کوچک اجتماعی شکل میگیرد.
پس از آن کاربران میتوانند با جستوجو در پروفایلهای کاربران و مشاهده مشخصات آنها براساس علایق خود لیست دوستانشان را گستردهتر کنند. اینها ابتداییترین امکانات شبکههای اجتماعی است اما شبکههای اجتماعی در سالهای اخیر تلاش کردهاند، تا امکانات بیشتری در اختیار کاربران خود قرار دهند.
بطوریکه اغلب امکاناتی را که کاربران اینترنتی پیش از این از طریق مراجعه به چندین وبسایت کسب میکردند،اینک میتوانند یکجا ودر شبکههای اجتماعی دریافت نمایند. ازاینرو هرروز شاهد آن هستیم که کاربران بخش قابل توجهی از زمان خود در اینترنت را در شبکههای اجتماعی حضور دارند. بطور خلاصه میتوان گفت اندیشمندان 5 کارکرد مهم را برای فضای مجازی برمیشمارند:
1- ارتباطات:
هدف اولیه مشارکتکنندگان در فضای سایبرنتیک است.
2- تحصیل:
نه تنها تحصیلات رسمی با فضای مجازی دچار دگرگونی میشود، بلکه بسیار فراتر میرود؛ نوعی آموزش لذتبخش که همراه با سرگرمی است ایجاد میشود.
3- تفریح و سرگرمی:
فضای مجازی، تفننی بدیع و هیجانانگیز است؛ چه به طور مستقیم و چه به وسیله ابزار آنلاین تفریح و سرگرمی و چه به وسیله بازیهای رایانهای و البته تلفن ساده و سرک کشیدن در گپهای مورد علاقه. به علاوه، واقعیت مجازیِ مرور انواع هنرها که امکان تجربه آنها در زندگی واقعی وجود ندارد از عوامل جذابیتبخش فضای مجازی هستند.
4- تسهیل امور:
فضای مجازی با امکان ارتباط از راه دور، پژوهش، نامهنگاری، انجام معاملات و حتی کار کردن به تسهیل امور روزانه افراد میپردازد.
5- تجارت الکترونیک:
خرید الکترونیک و بانکداری الکترونیک از جمله مهمترین انواع تجارت الکترونیک جدید هستند که سابق از این با این کیفیت امکانپذیر نبوده است.
اگر به کاربریهای متفاوت فضای مجازی نگاهی بیندازیم، متوجه میشویم که شبکههای اجتماعی مجازی حداکثر در تمامی موارد و حداقل در 4 مورد از این کاربردهای فضای مجازی قادر به ارائه خدمات به کاربران خود هستند. ( همان ) باید توجه داشت که همین ارتباط تعاملی است که همانند ارتباطات سنتی به شکلگیری هویت کاربران در شبکههای اجتماعی کمک میکند ومهمتر اینکه علیرغم بسیاری از تفاوتها شاید مهمترین تفاوت شبکههای اجتماعی مجازی در مقابل اجتماعات سنتی این باشد که دیگر خبری از بسیاری محدودیتها نیست واین چیزی نیست که کاربران هوشمند بتوانند به راحتی از کنار آن بگذرند.
کارکرد شبکههای اجتماعی در عصر جهانی شدن
یکی از اهداف اصلی فرآیند جهانی شدن به عنوان اصلی ترین جریان حاکم بر مناسبات جهانی راباید حذف مرزبندیهای رایج بین دولتها وملتها و شکل گیری جهانی با مرزبندیهای جدید بدانیم که در آن صرف نظر از محدودیتهای زمان و مکان انسانها میتوانند با یکدیگر به تبادل محتوای پیام، داده واطلاعات بپردازند. به این ترتیب در عصر جهانی شدن مرزبندیهای مصنوعی حاکم بین کشورها که مبنای اصلی آن مناسبات ملی و نژادی است و باید آن را محصول حاکمیت دولت-ملتها نامید فرو میریزد و مرزهای جدیدی با ویژگیهای طبیعی جای آنها را میگیرد. این مرزها عمدتا توسط گروههای همسو و نهادها یا افراد دارای منافع مشترک شکل میگیرد و درعین حالی که بسیار سیال وپراکنده هستند به شدت نیز در هم تنیده ومتداخل جلوه میکنند .
این پدیده مهم امروزه به مدد حاکمیت شبکههای اجتماعی هر روز بیش از پیش پررنگتر شده وجوامع بیشتری را تحت تاثیر قرار میدهد بطوریکه بیم آن میرود در آیندهای نزدیک به مدد تکنولوژیهای ارتباطی ودر راس آنها شبکههای اجتماعی به تدریج حکومتها قدرت انحصاری خود را درتصمیمگیری واعمال نظر کاملا از دست داده و قدرت از حوزه حکومت به حوزه عمومی و مردم به عنوان کنشگران اصلی انتقال یابد.این موضوع به همان اندازه که برای دولتها نگران کننده محسوب میشود میتواند برای مردم جذاب باشد و بیشک باید پذیرفت که، تأثیرگذاری و نقش وسایل ارتباط جمعی در مسایل و قضایای سیاسی از مسلمات جهان امروز است و بخش بزرگی از رهبری سیاسی، اطلاعرسانی در مورد مسائل داخلی و جهانی، معرفی سیاستمداران، ایجاد دگرگونی در ساختارهای مستبدانه دولتها و… به عهده صاحبان این ابزارها است و اینگونه محتویات سیاسی این وسایل، حجم بزرگی از ذهنیت شهروندان در مورد مسائل سیاسی را به وجود آورده و سازماندهی میکند. به این ترتیب بخشی از نظریهپردازان پا را فراتر نهاده و معتقدند این رسانهها موجب جابه جایی قدرت از دولت ملی به بازیگران غیردولتی، فرا یا فروملی، شکستن انحصار کنترل و مدیریت دولتها برحجم عظیم اطلاعات، خدشه در سلسله مراتب قدیمی، پخش و اشاعه قدرت میان گروهها و افراد، غیرملی شدن و غیرسرزمینی شدن اقتصاد و سیاست، و… و در نهایت فرا رسیدن پایان عمر دولت- ملت هستند.» (صدوقی، 1380: 48) لذا میتوان به تعبیری وسایل ارتباطی نوین جهانی را به عنوان بسترساز تحقق شتابان و بیوقفه پروسه جهانی شدن دانست.
در این بخش با توجه به اهمیت وجایگاه شبکههای اجتماعی به عنوان شکل نوین رسانههای جمعی سعی خواهیم کرد تا برخی از مهمترین کارکردهای این رسانه پویا و اثر گذار را در عصر جهانی شدن را با توجه به ماهیت پدیده جهانی شدن در سه حوزه اقتصادی، سیاسی وفرهنگی مورد بررسی قرار دهیم.
الف: حوزه اقتصاد
اقتصاد را باید از مهمترین و اولین حوزههای مرتبط با پدیده جهانی شدن بدانیم که اگر چه امروزه هرچه بیشتر حوزههای دیگر مرتبط با این پدیده برجسته میشوند اما همچنان عامل اقتصاد به عنوان رکن مهم جریان جهانی شدن از جایگاه ویژهای برخوردار است.از اینرو دور از ذهن نیست که شبکههای اجتماعی در این حوزه نیز بتوانند نقش مهم و اثرگذاری ایفا نمایند. برخی از مهمترین این کارکردها عبارتند از:
1- تبلیغات هدفمند اقتصادی
شبکههای اجتماعی، یکی از راههای مهم برای امور مربوط به تبلیغات به شمار میآیند؛ اعضای شبکههای اجتماعی در صفحات مربوط به خودمیتوانند درباره علایق خود صحبت کنند و این به شرکتهای تجاری اجازه میدهد که بر اساس همین دانستهها، برای آنها آگهی بفرستند.
2- ارتباط مستقیم با مشتری
بسیاری از شرکتهای تجاری با بهرهگیری از فضای شبکههای اجتماعی میتوانند با ایجاد حساب کاربری و صفحات شخصی در آن شبکهها، با سایر کاربران وبخصوص مشتریان خود و نیز سایر شرکتها ارتباط مستقیم تری برقرار نموده و امور تجاری خود را پیش میبرند.
3- رفع محدودیتهای تجاری
شبکههای اجتماعی بخصوص وقتی صحبت از دادهها ومحصولات دیداری و شنیداری باشد میتوانند مکان مناسبی باشند تا شرکتهای مختلف وحتی افراد به راحتی کالاهای خود را در معرض دید وعرضه به مشتریان قرار دهند بدون آنکه محدودیتهای دولتها مانع از آن باشد.
ب: حوزه فرهنگ
بیشترین مناقشه در خصوص شبکههای اجتماعی وهمینطور پدیده جهانی شدن اغلب برسر مباحث فرهنگی است .این شاید مهمترین وجه اشتراک این دو پدیده باشد! با این حال نباید از انصاف به دور باشیم که هم شبکههای اجتماعی وهم پدیده جهانی شدن در این حوزه بسیار موثر بودند . اما مهمترین کارکردهای شبکههای اجتماعی در حوزه فرهنگ کدام است:
1- امکان برقراری ارتباطات مجازی مستمردر مقابل ارتباطات حقیقی
شبکههای اجتماعی موجب شکل جدیدی از ارتباطات بین فردی در مقابل شیوههای سنتی شده است .این امر اگرچه میتواند معایبی را در پی داشته باشد اما به خودی خود موجب گستردهتر شدن دامنه ارتباطات افراد شده است وبی شک میتواند با قابلیت مهم به اشتراک گذاری اندیشهها در ارتباطات چند بعدی در نهایت، به رشد فکری و تکامل دستهجمعی کاربران کمک کند.
2- گسترش ارزشهای انسانی و اخلاقی در گستره جهانی
اگرچه به علت پررنگ بودن دیگر ویژگیها وکارکردهای شبکههای اجتماعی، بعد ارزشی آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است، اما بهجرأت میتوان گفت که این مهم یکی از قابلیتهای اساسی شبکههای اجتماعی است که تاکنون حتی از سوی منتقدین آن مورد غفلت قرارگرفته است . شبکههای اجتماعی به ما این امکان را میدهند تا در عرصه جهانی ارزشهای دینی، اعتقادی، انسانی و اخلاقی خود را به نحو مطلوبتری منعکس نماییم . این فرصتی بی نظیر است بخصوص وقتی دریابیم بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی افرادی هستند که میتوانند در صورت تبلیغ صحیح ارزشهای اخلاقی و انسانی، تحت تأثیر قرار گیرند.
3- ایجاد محتوا و پیام توسط اعضا
بر خلاف سایر رسانهها که معمولا مخاطبان، فاقد ارتباط تعاملی با منبع پیام ( رسانه ) بوده و در تولید محتوا وپیام نقش چندانی ندارند،شبکههای اجتماعی این امکان را به کاربران میدهند تا با به اشتراک گذاری مطالب، علایق واندیشههای خود بتوانند دیگران را مخاطب خود ساخته ودر مقام یک تولید کننده پیام، نقش تأثیرگذاری برمخاطب خود داشته باشند .این امر جایگاه کاربران را در فرآیند ارتباط گسترش داده وبه این ترتیب شبکههای اجتماعی بیش از هر رسانه دیگری میتوانند با پیشرفت تکنولوژیک حاضر به برتریهای سایر رسانهها ی موثر بر فرهنگ جوامع همچون تلویزیون، شبکههای ماهواره ای ویا سینما که از قوه شنیداری و دیداری بهخوبی بهره میبرد، خاتمه دهند.
4- حذف مرزهای جغرافیایی و تبادلات گسترده فرهنگی
امروزه بی اغراق باید شبکههای اجتماعی را مهد تمدنها و فرهنگهای مختلف بشری بدانیم این شبکهها با بهرهگیری از امکان حضور زبانهای مختلف در ساختار خود، فرصت حضور طیف گسترده ای از افراد جامعه را فراهم میکنند . این امکان فرصت مناسبی برای کاربران است تا بتوانند فرهنگ حاکم بر جامعه خود را به معرض دید دیگران بگذارند. ازاین طریق این رسانهها به مکانی تبدیل میشوند که کاربران میتوانند با فرهنگها و آداب و رسوم کشورهای دیگر آشنا شوند واینجاست که ضمن شکل گیری نوعی تبادل فرهنگی حق انتخاب کاربران در شبکههای اجتماعی برای انتخاب بهترین شاخصهای فرهنگی در سطحی گسترده میتواند عامل مهمی درارتقای سطح فرهنگ عمومی جامعه محسوب شود .
ج: حوزه سیاست
مباحث مرتبط با سیاست یکی از ابعاد مهم مورد نظر کارشناسان وتحلیلگران در فرآیند جهانی شدن است وجالب اینکه شبکههای اجتماعی نشان دادند که با توجه به اهداف وعلایق کاربران آنها میتوانند در حوزههای سیاسی بسیار مورد استفاده قرارگیرند.مهمترین این جنبهها عبارتند از:
1- انتشار آزاد و سریع اخبار و اطلاعات وافزایش قدرت تحلیل کاربران
شبکههای اجتماعی باعث شده تا امکان انتشار اخبار بدون هرگونه سانسور توسط کاربران میسر گردد. این تهدیدی جدی بخصوص برای رسانههای دولتی محسوب میشود اگر چه این مزیت میتواند با امکان تکثیر اطلاعات مخدوش و نادرست مورد نقد قرارگیرد لیکن گستره کاربران به عنوان کنشگران فعال رسانهای وانتشار گسترده اخبار امکان مقایسه و تحلیل اطلاعات را برای مخاطبان میسر میسازد.این امکان مهم میتواند در دراز مدت به ارتقای خرد نقادانه جامعه کمک نماید .
2- شکلگیری خرد جمعی در انبوه اطلاعات
دستیابی به خرد جمعی شاید یکی از مهمترین اهداف گروههای پیرو دموکراسی وآزادیهای فردی واجتماعی باشد یکی از ویژگیهای مهم شبکههای اجتماعی کمک به حصول این هدف دیرین در تاریخ بشری است. منظور از خرد جمعی جریان پویای تفکر در اندیشه انبوه کاربران است که به واسطه به اشتراک گذاری اندیشهها وتقویت قدرت پردازش دادهها به تدریج در جامعه گسترش مییابد .
3- امکان بیان آزادانه آرا و آشنایی با افکار دیگران
شبکههای اجتماعی به کاربران خود این امکان را میدهد که صرف نظر از سانسورها وممانعتهای دولتی آرا واندیشههای خود را – با هویت حقیقی ویا حتی مجازی – بیان نمایند وبه راحتی ضمن دریافت بازخوردهای مرتبط از آرای دیگران نیز بطور شفاف آگاه شوند . این ویژگی منحصر به فرد عملا در دیگر رسانهها لا اقل به این گستردگی وجود ندارد.
4- سازماندهی آزادانه گروههای سیاسی واجتماعی
همانطور که از نام شبکههای اجتماعی برمیآید شبکه سازی وایجاد گروههای هم عقیده از مهمترین ویژگیهای این رسانهها محسوب میشوند .با بهرهگیری از امکانات گسترده شبکههای اجتماعی بطور آن لاین کاربران میتوانند با بیان ایدههای خود وگردهم آوری افراد هم عقیده گروههای سیاسی واجتماعی متنوعی را در فضای مجازی شکل دهند که چه بسا در فضای حقیقی امکان آن وجود نداشت.بیشک اگرچه این گروهها در فضای مجازی شکل گرفته و رشد میکنند لیکن در واقع میتوانند تاثیرات شگرفی را در فضای حقیقی جامعه ایجاد نمایند.
5- توسعه سطح مشارکتهای اجتماعی در جامعه
عدهای براین باورند که شبکههای اجتماعی به دلیل ماهیت مجازی خود از گسترش فعالیتهای بشری در فضای حقیقی میکاهند اما در عمل شاهد آن هستیم که شبکههای اجتماعی در واقع به بستری کارآمد در جوامع برای گسترش حضور اجتماعی تبدیل شده است . به مدد شبکههای اجتماعی، همواره اعضای به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به شرکت در فعالیتهای واقعی در زندگی اجتماعی ترغیب میشوند. این امر باعث شده تا برخی شبکههای اجتماعی جدید دقیقا با هدف افزایش مشارکتهای اجتماعی راهاندازی شوند . این امر با حضور موثرتر شهروندان در مسائل اجتماعی میتواند به تدریج رنگ وبوی سیاسی یافته وبه افزایش مطالبات جمعی از دولتها تبدیل شود.
نکته مهم: علاوه برآنچه ذکر شد شبکههای اجتماعی بطور ویژه ازکارکردهای دیگری نیز در حوزه سیاسی برخوردارند که شاید بتوان گفت رنگ وبوی سیاسی تری داشته وحتی مورد توجه بیشتر احزاب، گروهها وجریانات سیاسی قرار میگیرد. از اینرو این شبکهها بسیار مورد توجه دولتها قرار میگیرد وحتی در برخی از کشورها اقدام به فیلتر نمودن این شبکهها در فضای اینترنت میشود برخی از این کارکردها عبارتند از: بسیج عمومی تودهها، جهتدهی افکارجمعی مطابق سلایق گروهی، امکان نظارت گسترده بر عملکرد و کارکردهای سازمانهای دولتی وغیر دولتی، تقویت نهادهای مدنی، ترغیب شهروندان به مشارکت گسترده سیاسی وارتقای سطح مطالبات مردمی،تحریک احساساتملی وسیاسی جامعه در مواقع خاص بخصوص بحرانها، آشکار ساختن ارتباطات پشت پرده در جریانات سیاسی، انتقال گسترده مطالبات مردم به دولتها، گسترش و نهادینه ساختن پلورالیسم سیاسی، تبیین وترویج دیدگاههای احزاب مختلف خارج از ضوابط دولتی، ترویج دموکراسی خواهی و…
نتیجه
از ویژگیهای اصلی جهانی شدن کوچک شدن فاصلهها وفشردگی در مفهوم زمان ومکان بود وشبکههای اجتماعی به عنوان یکی از اصلیترین ابزارهای رسانهای در عصررسانههای نوین کمک کرد تا این مفهوم هرچه بیشتر نهادینه شود. همچنین در عصر جهانی شدن جهان به سمتی رفت که مفهوم دولت، حاکمیت ومرزهای جغرافیایی معنای سنتی خود را از دست دادند وتلاش شد تا این مفهوم القا شود که جهانیان در دهکدهای کوچک به نام جهان! زیست میکنند . شبکههای اجتماعی در تحقق این رویا بسیار مفید بوده وهستند .همچنین شبکههای اجتماعی با تمرکززدایی از قدرت از طریق گسترش تعامل آگاهانه شهروندان باهم و با سازمانهای دولتی یا مردم نهاد باعث شدند تا چرخهای جهانی شدن هرچه سریعتر به حرکت درآیند ودنیا هرچه بیشتر طعم انحصارزدایی از دولتها را بچشد . این چنین در عصر حاضر و با گسترش امکانات جدید رسانهای، سیاستمداران مجبور هستند صادقتر باشند.
همچنین جنبشهای اجتماعی جدید ومتنوعی هم که در جهان شکل میگیردو هدف اکثرآنها کوششی هماهنگ و متمرکز برای نیل به هدف یا اهدافی مشترک است، به نوعی متأثر از شبکههای اجتماعی هستند. این جنبشهای جدید، شکلی از فعالیت مدنی و سیاسی محسوب میشوند که با رویکردی عمدتا عقلانی در حال گسترش و یا نمو هستند .
لذا میتوان پذیرفت ظهور شبکههای اجتماعی در ادامه فرآیند جهانی شدن وگویی همزاد با آن است واین دو شاید دو روی مختلف یک سکه باشند که هر کدام بدون حضور دیگری تا حد زیادی ناقص ودر راستای اهداف شکلی ومحتوایی خود ناکامل هستند.
(ثانی، رضا – مقاله)
|
نظر بدهید