گروه دانش روزنامه جامجم مطلبی تحت عنوان”روزنامه نگاری علمی یعنی چه؟” به قلم آقای پوریا ناظمی درج کرده است که جای تشکر و تقدیر دارد که روزنامه های کثیر الانتشار و نشریات پر مخاطب در راستای وظایف حرفه ای که اطلاع رسانی و آموزش های مستقیم و غیر مستقیم و تنویر افکار عمومی است اقدامات موثر و مطالب آموزشی مناسب را منتشر می نمایند تا بهتر بتوانند در این عرصه قدم بردارند. اما از آنجایی که در نظام هستی هر چیزی از نقص نسبی برخوردار می باشد و هیچ چیز و هیچ شخصی نمی تواند تام وکامل ظهور و بروز نماید و به قول فلاسفه جز واجب الوجود بقیه ممکن الوجود می باشند، لذا مطلب ارزشمند آقای ناظمی که به رشته تحریر در آمده ودر معرض دید همگان قرار گرفت از این قاعده مستثنی نیست. ایشان در خصوص تعریف و جایگاه خبرنگار علمی مطلبی را به صورت “از سوی دیگر اگر جامعه علمی نیز متوجه شود که خبرنگار علمی مسوول روابط عمومی آنها نیست که هر چیزی را آنها خواستند مطرح کند، میفهمد نیازش به روزنامهنگاری علمی برای تبلیغات نیست. این مساله اینک در بسیاری از نقاط جهان جا افتاده است، اما سوگمندانه هنوز در ایران بسیاری از نهادها و افراد علمی نگاهشان به روزنامهنگاران نگاه ابزاری و روابط عمومی است” بیان نمودند که در جای خود قابل تامل و درنگ می باشد.
نامبرده بدون توجه به فلسفه وجودی روابط عمومی و تعاریف و دیدگاه های صاحب نظران این عرصه، روابط عمومی را فاقد عقلانیت و تمیز و تشخیص و انتخاب و اختیار دانسته که به مثابه یک ابزار عمل می کند و در واقع از منظر ایشان، آنچه که برای روابط عمومی تکلیف و یا برایش تعیین می شود، روابط عمومی در چارچوب آن اقدام می نماید. مضاف براینکه روابط عمومی از منظر ایشان تبلیغات صرف تلقی می گردد.
به نظر می رسد که نویسنده مطلب در زمینه روابط عمومی دارای اطلاعات کافی و یا مطالعه دقیق نمی باشد و صرفا استباط های شخصی و یا عملکرد عده ای روابط عمومی غیر حرفه ای را ملاک تعمییم و نظرات خود قرار داده است واین در حالی که روابط عمومی به عنوان یک نهاد مدنی اساسا یک رسانه تلقی می گردد و نمی توان امروزه با توجه به تغییرات شگرف و سرسام آوری که در عرصه تکنولوزی اتفاق افتاده است، در فضای اطلاع رسانی و ارتباطی بین روابط عمومی و رسانه جدایی و تفاوت قائل شد.
یک مسئول روابط عمومی در یک نهاد علمی و تخصصی بر اساس وظایف و رسالت حرفه و اخلاقی به مثابه یک روزنامه نگار علمی تلقی می گردد. آیا اگر امروزه که همه کارها و وظایف تخصصی گردیده روابط عمومی می تواند در چارچوب اهداف، وظایف و رسالت تخصصی سازمان، اقدام به فعالیت غیر تخصصی نماید؟ آیا روابط عمومی می تواند در جایگاه اطلاع رسانی و انتقال دانش فنی و دستاوردهای علمی و پزوهشی بدون اشراف و آگاهی اقدام به تولید پیام نماید و در مرتبه بعدی اینکه اطلاعات و رخدادهای علمی و پزوهشی در کمترین زمان ممکن منعکس می گردد و در دهکده شیشه ای همه کس از همه چیز می توانند مطلع باشند؟
روابط عمومی ها می توانند بودها را نبود و واقعیت ها را غیر واقعی جلوه دهند و صرفا به صورت یک ابزار عمل نمایندآن وقت این مطلب می تواند توهین مستقیم به مردم و مشتریان و افکار عمومی تلقی گردد که آنها هم در این معرکه تنها تسلیم صرف روابط عمومی ها می باشند و از خود هیچ عکس العمل و یا واکنش ندارند وآنچه گفته می شود بدون هیچ کم و کاست می پذیرند. این در حالی است که در نظریه پرفسور گرانیک که به ارتباط همسنگ و ناهمسنگ و میزان تاثیرگذاری و مشارکت عناصر ارتباطی اشاره مستقیم گردیده است و در فضای ارتباطی و اطلاع رسانی امروز هیچ عنصری خنثی و یا انفعالی عمل نمی کند بلکه میزان مشارکت جدی و تاثیر و تاثر متقابل نقش آفرین اصلی قلمداد می گردد و در واقع ابزار در دست تصمیم سازان و تصمیم گیران قرار دارد و روابط عمومی نیز یکی از محور های اصلی در عرصه تصمیم سازی و تصمیم گیری است .
بنابراین هرکس و هرچیز در هر جایگاه حقیقی و حقوقی می تواند از رسالت حرفه و اخلاقی خود عدول کرده ودر راستای منافع شخصی تبدیل به ابزار صرف گردد و این مطلب به معطوف یک موضوع و یک مقوله خاص نمی باشد، چه بسا که بسیاری از رسانه ها و یا خبرنگاران در طیف ها ی مختلف اعم از علمی و سیاسی و ورزشی و اقتصادی و یا تخصصی وعمومی در برهه های مختلف از قالب و شخصیت اصلی خود دور شده و تبدیل به یک ابزار صرف تبلیغاتی گردند و عملا رسانه ابزاری در دست قدرتمندان و صحنه گردانان پشت صحنه بوده است و این امر نمی تواند ملاکی برای محکوم کردن رسانه و یا روزنامه نگار تلقی گردد، اصل بر چیز دیگر و حقیقت چیز دیگری است و مسلما لغزش و خطا و اشتباه می تواند در هر جا و هر شکل و صورت بروز نماید.
|
نظر بدهید