شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا)–|| شرکتهایی که بهدرستی مدیریت نمیشوند و کیفیت مدیریت در آنها پایین است، بهشدت در زمینه پیشبینی آینده ضعف دارند و نهتنها نمیتوانند آینده خودشان را بهدرستی پیشبینی کنند بلکه درک درستی از تحولات آینده در سطح کلان اقتصادی نیز ندارند. حالآنکه شرکتهایی با مدیریت مطلوب قادرند با دقت بسیار بالایی وضعیت خود و کلیت اقتصاد و بازارهای ملی و بینالمللی را پیشبینی کرده و از قبل برای آینده برنامهریزیهای منسجم و درستی داشته باشند.
آنها میتوانند بهخوبی و با دقت بالا جنس و ابعاد تقاضای آینده را پیشبینی کنند، آنها بهطور دقیق میدانند که با توجه به شرایطی که در آینده خواهند داشت به چه تعداد نیرو و با چه کیفیتهایی نیاز دارند و وضعیت بازار نیروی کار در آینده چگونه خواهد بود و به چه میزان بودجه برای جذب و نگهداشت استعدادهای برتر و نیروی انسانی تعیینکننده در آینده نیاز است. شرکتهای دارای مدیریت منسجم و خوب بهخوبی میدانند که سرمایهگذاریهای آینده، چه در سطح شرکت و چه در سطح کلان و ملی، به چه میزان باید باشد و این سرمایهگذاریها به موفقیت در استفاده از کدام فرصتها منتهی خواهند شد.
ارزش و اهمیت مدیریت خوب در شرکتها و تاثیر غیرقابلانکار آن بر قدرت پیشبینیکنندگی شرکتها هنگامی بیشتر نمایان میشود که ما به وضعیت نابسامان و نامطلوب شرکتهایی نگاه کنیم که از مدیریت مطلوبی برخوردار نیستند و همین ضعفهای مدیریتی است که از توان آنها برای پیشبینی آینده و استفاده از فرصتهای آتی میکاهد. اغلب شرکتهای خانوادگی بهخصوص آنهایی که مدیران ارشدشان را اعضای خانوادهای تشکیل میدهند که مالک شرکت نیز هستند، نمادهای مدیریت ضعیف و ناکارآمد محسوب میشوند.
در چنین شرکتهایی، مدیران ارشد شرکت بهواسطه عضویت در خانوادهای خاص به مقام مدیرعاملی یا عضویت در هیاتمدیره میرسند، نه بر اساس لیاقت و توانمندیهای مدیریتیشان و ناگفته پیداست که بهجز در مواردی استثنایی، خروجی چنین وضعیتی چیزی غیر از کاهش کیفیت مدیریت شرکتها نخواهد بود.
مترجم: سید حسین علویلنگرودی
منبع: MIT Sloan Management
https://donya-e-eqtesad.com
|
نظر بدهید