شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)– ظاهراً شباهتهای زیادی وجود دارند: هم گوگل و هم یاهو غولهای تکنولوژی هستند که ظاهراً هردو از آغاز به کار اینترنت در عرصه حضور داشته اند- هردو آنقدر باسابقه و قدیمی هستند که لوگوی مربوطه خود را توسط سازندهای تهیه کردهاند که در یک گاراژ عجیب در کالیفرنیای شمالی با کورآیدی سروکار داشت.
اما آنچه ذکر شد در واقع چیزی درباره طرح مذکور نمیگوید. محصول پایانی یاهو، پاسخ قرن بیست و یکم یاهو به مونا لیزا بوده است، اما شک دارم که عکس العملها به این مسئله یکسان بوده باشد.
وقتی که مسئله طراحی مجدد لوگو مطرح است، آنچه که برای طراحی لوگوی جدید انجام شده است در مقایسه با زمان و نحوه رونمایی از لوگوی جدید کم اهمیت است.
سالهای فناوری همانند سالهای سگی هستند
پژوهشگران عرصه برند، عمر برندها را همانند عمر انسان فرض میکنند: که دارای تولد، کودکی، نوجوانی، ازدواج (ادغامها و استحصالها)، شراکت (توسعه برند)، پیر شدن (افت در سهم بازار) و مرگ میباشند.
یاهو که در سال 1994 آغاز به کار کرد، در واقع چهار سال از گوگل جلوتر بود که در سال 1998 کار خود را شروع کرد. در دنیای فناوری، چهارسال حداقل یک نسل به حساب میآید. بنابراین مسلماً وقتی که گوگل در شرف مرحله ازدواج یا مشارکت است، یاهو به مرحله پیری گام نهاده است، مقطعی که در آن، و در سال 2012 مدیریت خود را به مدیر سابق گوگل، ماریسا مایر سپرده است.
بیایید رو راست باشیم: بازگشت مجدد، آنهم در اواخر عمر و در دوره پیری عجیب و غریب است. از سوی دیگر، ایجاد تغییرات حائز اهمیت و بزرگ در «مقاطع» ازدواج و مشارکت برندها به کندی صورت میگیرد.
این تمام چیزی است که در حال انجام است
در سال 2013، جمع آوری اطلاعات پیرامون افراد (یک نوع) چیز جدید بود، بنابراین شکی نیست که یاهو هم سوار قطار جمع آوری اطلاعات شد. این شرکت 29 نسخه از لوگوی خود را منتشر نمود- دلیل این کار هنوز هم برای من مبهم است. بر این باورم که جامعه از این که یاهو در این زمینه این گونه عمل نمود هنوز هم سرگردان است. اما مایر اعلام کرد که او و یک تیم اواخر هفته گذشته مشغول کار روی لوگوی جدید بودهاند. مثل این است که خیلی سرگردان بودهایم و بالاخره فهمیدم که برای یک مهمانی کسل کننده و خوابآور دعوت نشدهایم.
از سوی دیگر، گوگل، تغییراتش را به روشی ایجاد نمود که حسی از اورگانیک بودن را در خود دارد. دودلهای گوگل- انیمشینهای شادی که اغلب همراه با لوگوی شرکتها و موسسات در صفحه خانگی گوگل ظاهر میشوند، از زمان ظهور گوگل وجود داشتهاند.
بنابراین معرفی لوگوی جدید به صورتی که با انیمیشنهای دودل پیشین گوگل همخوانی داشته باشد کار هوشمندانهای بود؛ شاید من از سایر افراد خنگتر باشم، اما به نظر من این لوگوی نو چیز جدیدی نداشته است! فقط برایم جالب است که این ایده جالب جگونه به ذهن شان رسیده است و چرا رنگ «e» پایانی در واژه گوگل بسیار روشن انتخاب کرده است.
رونمایی ایدهآل
هر دو شرکت رسماً از طریق کانالهای وبلاگی و ویدئویی تغییرات در لوگوهای شان را اعلام نمودهاند، اما اینجا جایی است که شباهتها به پایان میرسند. پست وبلاگی مایر یک درخواست منطقی، را از طریق توضیح قدم به قدم و همراه با جزییات گزینههای طراحی ارائه میدهد که فقط برای یک مهندس خوب و قابل فهم میباشد. ویدئو نیز به شکلی مشابه ریاضیگونه است (آخبار کوتاه: آمریکاییها از ریاضی وحشت دارند)، این ویدئو همراه با موسیقیای است که به شکلی عجیب همانند این است که در حال پخش در یکی از فروشگاههای شرکت گپ در حدود سال 1999 با صدایی بلند پخش میشده است.
در این بین، پست گوگل که توسط معاون مدیریت محصولات و رئیس بخش تجارب مشتریان پست شده است، احساسی بوده و از حضور پرسنل خالی است، و ویدئو به شکلی ساده ترجمهای چندرسانهای از این پیام است (اگرچه این ویدئو حسی تا حدودی مثل جدول زمانی آتشین سلطه رو به آغاز دنیای دکتر ایول (Dr Evil) است). این ویدئو فریادی وحدت بخش برای هر جایی است که گوگل در آنجا حاضر است یا بدانجا گام مینهد.
یاهو در زمانی که موتور جستجوی برتر بود، هیاهوی زیادی از هدف و مقصد خود را به پا کرد، و این رونمایی همه چیز بود جز آنچه که باید باشد.
از سوی دیگر، گوگل از روز نخست در حال رشد بوده است، بنابراین لوگوی جدید این شرکت فقط حسی از یک تکرار را داشت؛ و حتی بیانیه معرفی این لوگو هم همگام با این طرح بود.
در پایان، تغییر تنها رویه گوگل است.
منبع
http://theconversation.com/why-did-googles-logo-rollout-go-smoother-than-yahoos-47083
منبع مرجع: شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)
نظر بدهید