این رویه متناقض البته اعتراضاتی را نیز به همراه داشت و در تازهترین واکنشها سیدعلی اکبر طاهایی استاندار مازندران با ارسال نامههای جداگانه به رحیمی، مشایی،عزیزی و محمدنجار به این امر اعتراض کرد.
یک ماه پس از اینکه دولت در مصوبهایاعلام کرد که«به منظور افزایش ظرفیتهای اطلاع رسانی هدفمند در مجموعه استان ها» ادارات روابط عمومی استانداریها به «اداره کل» ارتقا می یابد، در ابلاغیهای متناقض، این اداره ها را در دفاتر استانداران ادغام کرد.
این رویه متناقض البته اعتراضاتی را نیز به همراه داشت و در تازهترین واکنشها سیدعلی اکبر طاهایی استاندار مازندران با ارسال نامههای جداگانه به رحیمی، مشایی،عزیزی و محمدنجار به این امر اعتراض کرد.
ابلاغیههای متناقض
مصوبات دولت در زمینه روابط عمومی استانداریها که یکی در اواخر فروردین و دیگری در اواخر اردیبهشت به تصویب هیات دولت رسیدهاند، به وضوح تناقضات صورت گرفته در این زمینه را نشان میدهد. در بند 12 مصوبه مورخ 26 / 1 /1391 ابلاغی از سوی معاون اول رئیس جمهور به صراحت آمده بود: «به منظور افزایش ظرفیت های اطلاع رسانی هدفمند در مجموعه استانها، ادارات روابط عمومی استانداریها به اداره کل ارتقا می یابد.» اما حدود یک ماه پس از این مصوبه، ضمن اینکه اداره کل روابط عمومی تشکیل نشد، ابلاغیه عجیبی به سراسر کشور رسید. چارت جدید سازمانی استانداریها مورخ 30/ 2/ 1391 ابلاغ شد که بر اساس آن عملاجایگاه مستقل واحد روابط عمومی در استانداریها حذف و در قالب «دفتر استاندار و روابط عمومی» قرار گرفت!
روابط عمومیها و معضل اطلاع رسانی
اینکه روابط عمومیها دارای چه جایگاهی هستند و مصوبه اخیر چه پیامدهایی دارد، ارتباط مستقیمی با نحوه اطلاع رسانی دولت دارد. میتوان به جرات اعتراف کرد که بیاهمیت بودن فعالیتهای اطلاع رسانی و عدم ارتباط جدی کابینه و وزارتخانههای مختلف با رسانههای خبری ضمن اینکه یکی از مهمترین معضلات دولت احمدینژاد به حساب می آید، فعالیتهای دستگاههای روابط عمومی ادارات و وزارتخانههای مختلف را نیز به سطح بسیار پایینی تنزیل داده است. این مسئله تا آنجا ادامه پیدا کرد که حتی قبل از ابلاغ مصوبه اخیر، در بسیاری از دستگاههای دولتی ادارات روابط عمومی با حوزه ریاست آن مجموعه ادغام شده و در اغلب موارد بخش اعظمی از نقش اطلاع رسانی این مجموعهها عملا از بین رفت. مشکلات و معضلات زیادی که در حوزه تنقیح و اجرای قوانین، انتصابات و برکناریها و حتی گزارش فعالیتهای انجام شده مجموعههای اجرایی طی چند سال گذشته وجود داشت، همگی نشاندهنده این ضعف وسیع پاسخگویی رسانهای و فعالیتهای اطلاع رسانی بوده است. این معضل اطلاع رسانی البته مختص روابط عمومیها نبوده و میتوان گفت که ریشه در ضعف شدید فعالیتهای اطلاع رسانی دولت دارد. این روند به جایی کشیده شد که حتی محمد رضا رحیمی و شمس الدین حسینی در کسوت سخنگویی ارتباط اندک پیشین را با مجموعههای رسانهای و اطلاع رسانی به حد اقل ممکن رساندند.
ساماندهی یا تضعیف روابط عمومیها؟
در حالی که پس از مصوبه فروردین ماه دولت، بسیاری بر این عقیده بودند که بر اساس این مصوبه جایگاه روابط عمومیها ارتقا یافته و سطح روابط عمومی مجموعههای مختلف اجرایی در وزارت خانهها و معاونتهای رئیسجمهور به «مرکز» ارتقا مییابد، این مصوبه بیش از یک ماه دوام نیاورد! ابلاغیه دوم آنها در خصوص ادغام روابط عمومی استانداریها در دفتر استانداران و همچنین عدم ابلاغ مصوبه پیشین ضمن اینکه مصوبه پیشین را بیاعتبار کرد، عقب گرد محسوسی در این زمینه هم به حساب میآید. چه آنکه تاکنون به صورت رسمی حذف روابط عمومی استانداریها ابلاغ نشده بود.
|
نظر بدهید