چکیده
بازاریابی یک عمل بحرانی است که به شرکت ها در مراحل بقای آنها کمک می کند. در دو دهه گذشته فرض غالب در دنیای تجارت بر این اساس بوده است که توجه به نقش بازاریابی در فرایند مدیریتی ،معطوف به فهمیدن نقش مهم بازاریابی در شرکت کردن کمپانی ها در یک رقابت موثر و مفید است. اینکه فعالیت بازارابی باید در مراحل ابتدایی از طریق فرایند های مدیریتی آغاز شود ،به یک باور عمیق تبدیل شده است. برای دنبال کردن همزمان سود و منفعت ،تصمیم گیرندگان باید از استراتژی های بازاریابی گوناگون منطقی و کنترل فرایند در یک مجموعه متفاوت از واحد های عملیاتی ،دلالت می کند.
علاوه بر این استفاده از تکنولوژی برای تغییر دادن شرایط رقابتی موجب پیچیده تر شدن فعالیت های بازاریابی به عنوان یک فعالیت بحرانی شده است.همچنین بازاریابان باید در فرایند طراحی برنامه ها و تدوین استرتتژی بازاریابی مناسب به فاکتور ها ومعیارهای چند گانه ای که ناشی از نوع محصول یا طبقه آن،نوع بازار و وسعت آن، فعالیت های رقبا و شرایط مالی و محیط داخلی شرکت است،توجه ویژه داشته باشند همین امر انتخاب استراتژی را برای بازاریابی به یک امر مهم و تاثیر گذار تبدیل کرده است.
در این تحقیق سعی شده است تا با تبیین این استراتژی ها توضیح داده شود و سپس با چند مثال چند راه را که می توان با آن استراتژی ها را انتخاب کرد نشان دهیم.
مقدمه
استراتژی یک برنامه واحد،همه جانبه و تلفیقی است که محاسن یا نقاط قوط اصلی سازمان را با عوامل و تغییرات محیط مربوط می سازد و به نحوی طراحی شده است که با اجرای صحیح آن از دست یابی به اهداف اصلی سازمان اطمینان حاصل می شود.
در فرهنگ عمید استراتژی را به معنی علم اداره کردن عملیات و حرکت ارتش در جنگ آورده شده است. آندره بوفر استراتژی را اساس و اصول راهنما،فلسفه و اندیشه عملی و تجربی تعریف کرده است.
کوئین می گوید:”استراتژی عبارت است از الگو یا طرحی هدفمند که اهداف،سیاست ها و زنجیره های عملیاتی یک سازمان را در قالب یک کل به هم پیوسته با یکدیگر ترکیب می کند.”
اگر استراتژی به درستی تنظیم شده باشد،در تخصیص و هدایت منابع سازمانی به صورت یگانه و بالنده و بر پایه توانمندی ها و نارسایی های نسبس درون سازمان ،دگرگونی های محیطی پیش بینی شده و حرکت های اقتضایی در مقابل رقبای هوشمند موثر خواهد بود و در حقیقت استراتژی با نگاه به تحولات محیطی تنظیم و اجرا می گردد. فهمیدن استراتژی و اثر بخشی یک موسسه کار ساده ای نیست. باید دانست موسسه چکونه شکل گرفته و با تهدیدات و فرصت ها چگونه برخورد نموده است. صرف نظر از اینکه سازمان به صورت یک ارگانیزم در ارتباط متقابل با عوامل مختلف درونی و بیرونی است، به این علت که در آن به طور مداوم تصمیماتی در مورد آینده اتخاذ میشود،عدم اطمینان و پیش بینی آینده صعوبت کار را افزایش می دهد.
| ||||
