شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) || به نظر میرسد بخشنامه اخیر آقای محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور، بهجای پرداختن به آسیبها و مشکلات ساختاری و ریشهای روابط عمومیها، بیشتر بر ساختارهای مدیریتی تمرکز کرده است. دولت بهجای حل اساسی و ریشهای مشکلات و چالشهای جدی که روابط عمومیها با آن مواجه هستند، صرفاً به دنبال رفع موانع اطلاعرسانی است و روابط عمومی را در همین حد تعریف میکند. متأسفانه، برداشت آنها از روابط عمومی صرفاً به اطلاعرسانی محدود است و نه چیزی بیشتر.
این نگرش ناقص و برداشت محدود به روابط عمومی باعث شده است که بسیاری از ظرفیتها و قابلیتهای این حوزه نادیده گرفته شوند. روابط عمومی تنها به اطلاعرسانی خلاصه نمیشود؛ بلکه نقشهای مهمتری مانند برقراری ارتباط مؤثر با مخاطبان، مدیریت افکار عمومی، ایجاد و حفظ تصویر مثبت از سازمان و ارتقای مشارکت اجتماعی را نیز در بر میگیرد. بیتوجهی به این نقشها میتواند منجر به کاهش اعتماد عمومی، ضعف در ارتباط با رسانهها و در نهایت ناکارآمدی روابط عمومیها در انجام وظایف خود شود.
علاوه بر این، تمرکز صرف بر ساختارهای مدیریتی و عدم توجه به اصلاحات ساختاری مورد نیاز، میتواند خلاقیت و نوآوری در واحدهای روابط عمومی را محدود کند. منوط کردن انتصاب رؤسای روابط عمومی به تأیید دبیرخانه شورای اطلاعرسانی ممکن است به تمرکز قدرت در نهادهای مرکزی منجر شده و انعطافپذیری در تصمیمگیریهای اجرایی را کاهش دهد. همچنین، نگرانیهایی وجود دارد که انتخاب مدیران بر اساس روابط خاص یا عضویت در گروههای مشخص صورت گیرد مانند اولویتدادن به روزنامهنگاران که پیشتر نیز چنین مواردی مشاهده شده است. این امر میتواند به تضعیف استقلال و کارآمدی روابط عمومیها بینجامد.
برای دستیابی به اهداف مورد نظر و بهبود عملکرد روابط عمومیها، ضروری است به مسائل ساختاری و ریشهای توجه شود و اصلاحات لازم در ساختار و فرآیندهای تصمیمگیری صورت گیرد. این اصلاحات باید شامل بازنگری در جایگاه و نقش روابط عمومیها، تقویت استقلال و خلاقیت آنها و ارتقای توانمندیهای حرفهای باشد. تنها در این صورت است که روابط عمومیها میتوانند نقش مؤثرتری در سازمانها ایفا کرده و به بهبود ارتباطات بین سازمان و جامعه کمک کنند.
تا زمانی که روابط عمومی به عنوان زیرمجموعهای از دفتر مدیریت، که یک واحد اجرایی است، فعالیت کند، نه اصلاحات ساختاری ممکن خواهد بود و نه اصلاحات مدیریتی. حتی چنین واحد تخصصی ضعیفی نیز قادر به انجام اطلاعرسانی مطلوب و موردنظر دولت نخواهد بود. برای دستیابی به اهداف سازمانی و بهبود فرآیندهای ارتباطی، لازم است روابط عمومی به صورت یک واحد مستقل و قوی سازماندهی شود. این استقلال میتواند به تسهیل انتقال اطلاعات، افزایش شفافیت و ارتقای تعامل با ذینفعان منجر شود. در غیر این صورت، عدم تغییر ساختار فعلی ممکن است به تداوم مشکلات موجود و عدم تحقق اهداف مورد نظر بیانجامد.
در نتیجه، دولت باید نگرش خود را نسبت به روابط عمومی تغییر داده و آن را بهعنوان یک واحد استراتژیک، کلیدی، مسقل و حرفهای در سازمانها به رسمیت بشناسد، نه صرفاً بهعنوان یک ابزار اطلاعرسانی. این تغییر نگرش میتواند به بهبود عملکرد روابط عمومیها، افزایش اعتماد عمومی و ارتقای تصویر سازمانها در جامعه کمک کند.
در مجموع، نقاط ضعف ساختاری مانند تمرکز بیش از حد بر تصمیمگیریهای مرکزی، بیتوجهی به بازنگری در نام و جایگاه شورای اطلاعرسانی دولت و نادیدهگرفتن تنزل جایگاه روابط عمومیها بهعنوان واحدهای مستقل در دولتهای قبلی، از موانع اصلی تحقق اهداف این بخشنامه بهشمار میروند. تا زمانی که به این مسائل بنیادی پرداخته نشود، دستیابی به اهداف مورد نظر دشوار خواهد بود و روابط عمومیها نمیتوانند نقش مؤثر و واقعی خود را در سازمانها ایفا کنند. بنابراین، ضروری است با اصلاح ساختارها و تقویت جایگاه روابط عمومیها، زمینهای فراهم شود تا این واحدها با استقلال و خلاقیت بیشتر به بهبود ارتباطات سازمانی و افزایش اعتماد عمومی کمک کنند.
انتهای پیام/
<div id=”div_eRasanehTrustseal_24429″></div>
<script src=”https://trustseal.e-rasaneh.ir/trustseal.js”></script>
<script>eRasaneh_Trustseal(24429, false);</script>
با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرام ما بپیوندید:
نظر بدهید