شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا)–|| یکی از درختان سایهگستری که ریشه در فرهنگ عمیق انسانی و دیرین ایرانی- اسلامی دارد پرفسور باقر ساروخانی است که با گسترۀ کممانند آثار درخشان و ماندگارش، یکی از چکادهای سرافراز علوم انسانی در حوزههای جامعهشناسی، علوم تربیتی و روانشناسی، خانواده، ارتباطات و فرهنگ، روششناسی و رسانه در سپهر فرهنگی و دانشگاهی ایران عزیز بهشمار میرود.
محمدعلی حضرتی، پژوهشگر و نویسنده در یادداشتی که به مناسبت بزرگداشت «پرفسور باقر ساروخانی» به عنوان «پدر جامعهشناسی ارتباطات در ایران» نوشته و آن را در اختیار ایسنا قرار داده است آورده است: آیین نکوداشت استاد عالیقدر جناب آقای دکتر باقر ساروخانی در زادگاهش قزوین- اگرچه دور و دیر و پس از برگزاری چندین مراسم شایسته در تجلیل و تکریم ایشان از سوی مراکز فرهنگی و دانشگاهی کشور از جمله آیین شکوهمند ۱۹ آبان ۱۳۹۵ در سازمان اسناد و کتابخانه ملی؛ ۱۶ دی ۱۳۹۸ در شانزدهمین کنفرانس بینالمللی روابط عمومی ایران و… – بزرگداشت حکمت و فرزانگی و فرهنگ و فضیلت است.
دانشیمردی کمنظیر که در علم و اندیشه، سر به خورشید میساید و در اخلاق و فروتنی، سایه را شرمسار خویش میسازد. روح زلال و بیآلایش او آیینه را به غبطه وامیدارد و جاریِ خِرد و آگاهیاش در پویایی پیوستۀ خویش، تشنگان معرفت را سیراب کرده؛ چون دریایی آرام و بیکران پذیرای جویندگان اندیشههای گوهرین است.
اگر ابنحوقل جغرافینگار و شهرنامهنویس نامدار، قزوین سدۀ چهارم هجری را این گونه توصیف کرده که: «قزوین را در میان اعمال جبال (شهرهای کوهپایه) همانندی نیست. چه مردم این شهر توانگر و اهل دانش و تحقیقاند و در رشتههای مختلف علم، آگاهی دارند.» هنوز پس از یازده قرن، همچنان قزوین، خاستگاه خِردباوران و اندیشمندانی است که مرزهای دانش را درمینوَردند و دستاوردهای علمیِ نوینی را برای زیستِ بهینۀ انسان در روزگار پر تلاطم کنونی به ارمغان میآورند.
یکی از درختان سایهگستری که ریشه در فرهنگ عمیق انسانی و دیرین ایرانی- اسلامی دارد پرفسور باقر ساروخانی است که با گسترۀ کممانند آثار درخشان و ماندگارش، یکی از چکادهای سرافراز علوم انسانی در حوزههای جامعهشناسی، علوم تربیتی و روانشناسی، خانواده، ارتباطات و فرهنگ، روششناسی و رسانه در سپهر فرهنگی و دانشگاهی ایران عزیز بهشمار میرود.
نگاهی گذرا به کارنامۀ پربار علمی و اجرایی استاد ساروخانی در استمرار راه استاد فقید دکتر غلامحسین صدیقی با بیش از نیم قرن آموزش و پرورش دانشوران فراوان در عالیترین سطوح علمی دانشگاهی؛ بنیانگذاری، حضور و مدیریت نهادهای مهم و اثرگذار فرهنگی (انجمن جامعهشناسی، انجمن فرهنگ و ارتباطات، کمیته بینالمللی خانواده، هیات تحریریه مجلات معتبر علمی- پژوهشی)؛ تألیف و نگارش افزون بر یکصد کتاب و مقالۀ ارزشمند و ماندگار و در عین حال نوآورانه و کاربردی که به بخشی از آنها در ذیل اشاره میکنم گواه صادق مدعای یادشده است:
روانشناسی اجتماعی کار صنعتی در ایران (۱۳۵۷) جامعهشناسی وسایل ارتباط جمعی (۱۳۶۵) فرهنگ علوم اجتماعی (۱۳۶۶) جامعهشناسی ارتباطات، اصول و مبانی (۱۳۶۷) جامعهشناسی خانواده (۱۳۷۰) جُرم و مهاجرت/ با همکاری دکتر محمد آشوری (۱۳۷۱) روشهای تحقیق در علوم اجتماعی ج۱، اصول و مبانی (۱۳۷۲) فرهنگ سه زبانۀ فرانسوی، انگلیسی، فارسی علوم اجتماعی (۱۳۷۵) درآمدی بر دایرهالمعارف علوم اجتماعی در ۲ جلد (۱۳۷۶) طلاق، پژوهشی در شناخت واقعیت و عوامل آن (۱۳۷۷) دریوزگان، پژوهشی در شناخت تکدیگری (۱۳۷۷) روشهای تحقیق در علوم اجتماعی ج۲، بینشها و فنون (۱۳۷۸) فرهنگ جامع جامعهشناسی (۱۳۸۰) نگاهی به جامعهشناسی خانواده در ایران (۱۳۸۲) روشهای تحقیق در علوم اجتماعی، ج۳ روشهای کمی، آمار پیشرفته (۱۳۸۲/ ویرایش و تجدید نظر ۱۳۸۶) اندیشههای بنیادین در دانش ارتباطات (۱۳۸۳) خشونت در سینمای ایران (۱۳۸۴) جامعهشناسی خانواده (۱۳۸۴) ازدواج در ایران، مسائل و تنگناها (۱۳۸۵) مقدمهای بر جامعهشناسی خانواده (۱۳۸۹) جامعهشناسی نوین ارتباطات، رسانهها در جهان امروز (۱۳۹۱) اینترنت، جهانیشدن و هویت فرهنگی جوانان ایران (۱۳۹۱) روشهای تحقیق در علوم ا جتماعی، ج۴ روش فازی (۱۳۹۳) جامعهشناسی ارتباطات در جهان معاصر (۱۳۹۳) جامعۀ همهجایی، درآمدی بر جامعهشناسی ارتباطات (۱۳۹۴) کودکان و رسانههای جمعی، ج۱ مبانی نظری/ج۲ نقد فیلمهای کودکان در رسانه ملی (۱۳۹۴) و… .
نکتهای که دربارۀ استاد فرزانه دکترباقر ساروخانی گفتنی و مایۀ تاسف و دریغ بسیار است، کوتاهی عمدی مجموعۀ به اصطلاح مدیریتی قزوین طی دهۀ ۸۰ و ۹۰ خورشیدی، در خرید خانۀ تاریخی و پدری حضرت استاد است. نگارنده در ۲ دورۀ حضور در ادارۀ کل میراث فرهنگی استان قزوین به اولیای امور و تصمیمگیران تأمین و توزیع بودجۀ سالانۀ نهادهای دولتی استان پیشنهاد کرد خانۀ تاریخی ساروخانی در محلۀ «زرگرکوچه» که واجد ویژگیهای معماری ارزشمند و کمنظیر است و در فهرست ملی میراث فرهنگی کشور هم به ثبت رسیده، خریداری شود و پس از مرمت و احیا به «بنیاد مطالعات و پژوهشهای اجتماعی قزوین» تغییر کاربری یابد. بر اساس وعدهای که داده بودند در این راستا کارشناسی رسمی قیمتگذاری هم صورت گرفت ولی متأسفانه این وعده همچون بسیاری از تعهدات دروغین جامۀ عمل به خود نپوشید و ۲ سال چشمانتظاری و سر دواندن استاد و سایر بازماندگان خاندان ساروخانی با بهانههای اداری تأثیر بسیار بدی باقی گذاشت.
با آن ایده هم بسیاری از چالشهای اجتماعی و فرهنگی استان که در نیمقرن اخیر با دگرگونیهای فراوان همراه بوده و ترکیب جمعیتی قزوین بارها دستخوش تغییرهای بنیادین شده و پیامدهای ناگوار اجتماعی اجتنابناپذیری را به دنبال داشته است؛ پایش و رصد میشد و هم امکان بهرهمندی از حضور بیشتر پروفسور ساروخانی در شهر زادگاهش فراهم میآمد که بیگمان با برکات علمی پژوهشی بسیاری همراه بود.
به هر روی چنین ایده و آرزویی محقق نشد و فرصت کمنظیری از دست شهروندان این استان که صاحبان حقیقی آن هستند رفت. افسوس و دریغ!
با عرض شادباش و تهنیت به حضرت استاد، ضمن آنکه برگزاری این آیین شکوهمند را در آستانۀ روز ملی قزوین فرصتی شایسته برای بازشناسی آثار و اندیشههای والای دکتر ساروخانی بزرگ میدانم و از گردانندگان آن سپاسگزارم، برایشان عمری به بلندای آفتاب آرزومندم تا همچنان سایۀ مهربار این شجرۀ طیبه بر سر اهالی فضل و دانش ایرانزمین به ویژه مردم شریف قزوین پاینده بماند.
منبع: isna
انتهای پیام
|
نظر بدهید