شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)– با توجه به این که اساساً روابط عمومی فرآیندی دو طرفه ارتباطی است، کار پایش ورصد و تحلیل رسانهها به نوعی این دو طرفه بودن را معنیدار میسازد. در واقع به هیچ شکل دیگری پیام دو طرفه در ارتباطات جمعی معنادار نمیشود.
به عنوان نمونه وقتی از طریق رسانه تلویزیون پیامی منتشر میشود باید سنجش نگرش افکار عمومی نسبت به آن پیام نیز انجام شود تا متوجه شویم پیام منتشر شده در چرخه ارتباطات چند درصد اثربخشی داشته و اگر لازم شد آن را تصحیح، تکمیل و یا حتی تکذیب شود.
در کشور ما تحلیل افکار عمومی از پیچیدگی هایی نیز برخوردار است، چرا که اصولاً ما مبنای مشخصی برای سنجش افکار عمومی نداریم. در واقع شاید بتوان گفت یکی از شاخصها و بهترین مبناها، رفتار رأی دادن مردم در عرصه انتخابات است. که موضوعاتی نظیر رضایتمندی و عدم رضایت را نشان میدهد.
در واقع اطلاعات منتشر شده در این موضوع عموماً ناقص است و فقط به این که در کدام شهر چه تعداد افراد شرکت داشتند و میزان آراء باطله و چنین جزئیاتی پرداخته میشود. اما تحلیل درست افکار عمومی زمانی تحقق مییابد که مثلاً در یک شهرستان که کارخانه تولیدی وجود دارد میزان مشارکت جوانان و رأی آنها به کاندیدای الف یا ب درصد زن یا مرد بودن رأیدهندگان و … در نظر گرفته شود.
اگر اطلاعاتی مناسب وجود داشته باشد روابط عمومیها در برنامهریزیهای خود میتوانند از آن استفاده کنند. در حالی که فقدان چنین اطلاعاتی منجر میشود آگاهی نیز وجود نداشته باشد. وقتی مردم در حوزههای مختلف نظیر ترافیک و استفاده از کمربند ایمنی رعایت نمیکنند. علت اصلی نگرش مخاطبان است که در چرخه ارتباطات دو طرفه میتوان با تحلیل افکار عمومی از این نگرش مطلع شد و نسبت به تغییرواصلاح این نگرش اقدامات مناسب را انجام داد.
|
نظر بدهید