پایداری و مسئولیت پذیری سازمانی
شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)–|| متداولترین شیوه به تصویر کشیدن پایداری، از طریق سه دایرهای که دارای همپوشانی هستند انجام میگیرد، که نماینده اقتصاد، جامعه و محیطزیست هستند. نقطه هم پوشانی وسط شکل مذکور به عنوان منطقه پایداری خوانده میشود. این تعریفی بسیار ضعیف است چرا که بیشتر حاکی از نوعی توازن میان این سه است نه تجدید نظری اساسی (و شاید افراطی) در مورد اتفاقاتی که در دنیا میافتند؛ اگر توازن، سیاره ما را نجات میداد و فقر را از بین میبرد، سالها پیش به فکر ایجاد این توازن میافتادیم. عدم وجود هرگونه محدودیت یا مقیاس در این مدل، به آن معناست که شما میتوانید در هر چه که بخواهید مسائل اقتصادی، اجتماعی و محیطی را شناسایی کنید و ادعا نمایید که مطابق با توسعه پایدار است.
دل ناشناختهتر “تخممرغ سرخ کرده”، بسیار معنادارتر است. در این جا پایداری به صورت شرایطی تعریف شده که در آن اقتصاد در محدوده تعیین شده توسط ارزشهای اجتماعی مثل برابری، عدالت و آزادی عمل میکند و اجتماع در چارچوب محدودیتهای بومشناختی سختگیرانهای شکوفا میشود که جهان طبیعی برای آن تعیین کرده است. این مدل چارچوبی بسیار محکمتر برای مدیریت و اندازهگیری پیشرفت به سوی پایداری بهدست میدهد. البته که دایره سادهای که محیط زیست خوانده میشود، مسائل زیست محیطی را به خوبی نشان نمیدهد و حتی تعریف یک جامعه عادلانه و برابر، از آن هم پیچیدهتر است.
برای درک سادهتر این مفهوم، میتوان آن را از طریق ﻧﻪ اصل که در ادامه به آنها پرداخته میشود، تشریح کرد. این اصول دارای سه ویژگی هستند:
باعث ارائه تعریفی بسیار دقیقتر از پایداری و مسئولیتپذیری میگردند.
میتوان آنها را در فرایندهای تصمیمگیری روزمره مدیریتی، در تصمیمگیریهای عملیاتی و سرمایهگذاری شرکت، یکپارچه کرد.
دارای قابلیت ﻛﻤﻲ و اندازهگیری شدن هستند.
اصول نه گانه پایداری و مسئولیتپذیری سازمانی
۱- اخلاقیات[۲]
شرکتهای اخلاقی، استانداردها و اقداماتی منصفانه و صادقانه را در قبال تمامی ذینفعان شرکت ایجاد، ترویج و تثبیت میکنند، و اتخاذ چنین رویکردی را نیز میان سایر ذینفعان (از جمله شرکای کسبوکار، توزیعکنندگان و ﺗﺄمینکنندگان) ترغیب مینمایند. برای تبعیت از این اصل، شرکت باید بر حقوق بشر و داشتن تنوع در محیط کار، ﺗﺄکید نماید، تا اطمینان حاصل کند که با کارکنان به طور مناسبی رفتار می شود.
شرکت های اخلاقی، استانداردهای رفتاری سطح بالایی را در قبال تمام کارکنان و ارگان ها تدوین می کنند، و سیستم های اثربخشی را برای کنترل، ارزیابی و گزارش دهی در مورد نحوه انجام کسب وکار، به کار می گیرند. همچنین گزارش کردن خشونت های اخلاقی به مقامات ذیصلاح ترویج می گردد.
شرکت های اخلاقی، به تدوین نظامنامه های مربوطه پرداخته، برنامه های آموزش اخلاقیات را اجرا می کنند، و برنامه های بین المللی حقوق بشر را به رسمیت می شناسند.
۲- نظام راهبری[۳]
این اصل انعکاس تعهد به مدیریت اثربخش و با وجدان تمام منابع است، و مسئولیت امانتداری هیئت مدیره و مدیران شرکت را برای تمرکز بر منافع تمام ذینفعان، به رسمیت می شمرد. این وظیفه دارای اهمیت اولیه است و بر منافع و علایق مدیریت ارجحیت دارد. شرکت از فعالیت منصفانه تبعیت کرده و تلاش می کند که سرمایه مالی و انسانی را تقویت کرده و آن را با منافع تمام ذینفعان متعادل نماید.
شرکت دستیابی به ماموریت خود را همراه با توجه به نیازهای ذینفعان گوناگون دنبال می کند. ﻣﺄموریت شرکت باید به طور روشن بیان شده و کاملاً درک شود، و در آن منافع کلیه ذینفعان به رسمیت شناخته شود. معیارهای استراتژی و عملکرد شرکت بایستی متناسب با ﻣﺄموریت آن تعیین شوند. ﻣﺄموریت، استراتژی، خط مشی ها، اقدامات و رویه ها، باید به طور روشن و کامل به اطلاع کارکنان برسند. فرایندهای تصمیم گیری در شرکت، کاﻣﻼ در برگیرنده این اصل است.
شرکت هایی که به اصل نظام راهبری توجه می کنند، به ارزیابی عملکرد مالی و غیرمالی مدیرعامل و مدیران ارشد پرداخته، و ساختار هیئت مدیره آن ها نماینده طیف گوناگونی از دیدگاه های ذینفعان است.
۳- شفافیت[۴]
در حالی که اصل نظام راهبری به مسائل مدیریت داخلی شرکت مرتبط می شود، اصل شفافیت به انتشار اطلاعات برای ذینغعان شرکت ارتباط دارد. شرکت های شفاف از طریق ارتباطاتی باز و منصفانه، به افشای کامل اطلاعات در مورد عملکرد گذشته، حال و در صورت امکان آتی شرکت، به سرمایه گذاران و وام دهندگان فعلی و بالقوه می پردازند.
شرکت های شفاف، ذینفعان خود را به طور گستردهای به رسمیت می شناسند. شرکت هایی که به این اصل توجه می کنند، نسبت به ذینفعان داخلی و بیرونی خود پاسخگو هستند، و هم نیازهای اطلاعاتی و هم نگرانی های آنها در مورد ﺗﺄثیر فعالیت شرکت بر زندگی آنها را درک می کنند.
۴- روابط کسب وکار[۵]
شرکت ها باید از طریق برخورد با ﺗﺄمین کنندگان خود به عنوان شرکایی ارزشمند و بلندمدت، دعوت به همکاری و مشارکت نیروهای با استعداد آنها، دریافت ایدهها و نظرات شان، و جلب وفاداری این شرکا، به ایجاد روابطی دوجانبه با آنها دست بزنند. شرکت ها بر ایجاد روابط بلندمدت با ثبات با ﺗﺄمین کنندگان، به شرط کیفیت، عملکرد و رقابت پذیری، ﺻﺤﻪ می گذارند. شرکت ها به انتخاب ﺗﺄمین کنندگان، توزیع کنندگان، شرکای سرمایه گذاری مشترک، شرکت های تحت لیسانس، و سایر شرکای کسب وکار، نه فقط براساس قیمت و کیفیت، بلکه براساس عملکرد اجتماعی، اخلاقی و زیست محیطی دست می زنند.
شرکت هایی که به این اصل متعهد هستند، اهداف مشخصی را برای همکاری با کسب وکارهای بومی، محروم و یا تحت مالکیت گروه های اقلیت، تعیین می کنند. همچنین آنها از قدرت خرید خود استفاده می کنند تا ﺗﺄمین کنندگان را ترغیب به بهبود اقدامات اجتماعی و زیست محیطی خود نمایند.
۵- بازگشت های مالی برای سرمایه گذاران و وام دهندگان
شرکت از طریق ارائه نرخ رقابتی بازگشت سرمایه گذاری و حفاظت از داراییهایش، به جبران سرمایه ﺗﺄمین شده از طرف سرمایهگذاران و وام دهندگان می پردازد. استراتژی های شرکت، ترغیب کننده رشد و تقویت کننده ارزش بلندمدت برای سهامداران میباشد. باید منافع و علایق سرمایه گذاران و وام دهندگان شناسایی شوند، و لازم است که شرکت مکانیزم های رسمی را برای تسهیل گفتگوی مداوم با سرمایه گذارانش ایجاد کند. اگرچه بهبود نتایج مالی، ماحصل طبیعی خلق ارزش برای مشتریان، کارکنان و سایر ذینفعان است، با این حال شرکت متعهد به ایجاد تعادل میان منافع و علایق تمامی ذینفعان خود می باشد.
۶- مشارکت در جوامع محلی و توسعه اقتصادی[۶]
شرکت ها دریافته اند که بهبود شرایط و منابع جوامع محلی و زندگی آنها، در بلندمدت هم به نفع خود شرکت و هم به نفع آن جوامع محلی است که شرکت در آنها فعالیت می کند. بنابراین، شرکت به ایجاد روابط دوجانبه سودآور میان سازمان و جامعه می پردازد، و در آن به فرهنگ، بستر اجتماعی و نیازهای جامعه محلی توجه میکند. شرکت نقش فعالانه و مشارکت جویانه ای را برای تبدیل جامعه به محلی بهتر برای زندگی و انجام کسب وکار، ایفا می نماید.
شرکت هایی که برای مشارکت با جوامع محلی و توسعه اقتصادی ارزش قائل هستند، به همکاری با فعالان و سازمان هایی در جامعه می پردازند که به دنبال تقویت استانداردهای بهداشت، آموزش، ایمنی، و توسعه اقتصادی هستند.
۷- ارزش محصولات و خدمات
این اصل مستلزم این است که شرکتها، روابط و تعهدات خود را با مشتریان مشخص نمایند. پایبندی به این اصل، شرکتها را بر آن می دارد که به نیازها، آمال و حقوق مشتریان و مصرف کنندگان نهایی احترام بگذارند، محصولات و خدماتی با ارزشی در سطح بالا را عرضه کنند، و به رضایت مندی مشتری، راستی و ایمنی، متعهد باشند. همچنین، شرکتها برنامه هایی را برای ارزیابی ﺗﺄثیرات محصولات و خدماتشان بر ذینفعان خود، به اجرا درمی آورند.
۸- اقدامات استخدامی[۷]
شرکتها باید در مورد نوع اقدامات مدیریتی که خواهان پیگیری آنها هستند، تصمیم گیری نمایند. پذیرش این اصل به معنای این است که شرکتها آن نوع برنامه های مدیریتی را در پیش می گیرند که توسعه شخصی و حرفه ای کارکنان، تنوع، و توانمندسازی را ترویج می کنند. شرکت ها با کارکنان به مثابه شرکایی ارزشمند در کسب و کارشان برخورد می کنند، و به حقوق آنها برای داشتن شیوه های کاری عادلانه، حقوق و مزایای رقابتی، و محیط کاری ایمن و دوستدار خانواده، احترام می گذارند.
در واقع، شرکتهایی که این اصل را می پذیرند، میدانند که توجه به کارکنان و سرمایه گذاری روی آنها، در بلندمدت به نفع کارکنان، جامعه و خود شرکت است. بنابراین، شرکتها برای جلب رضایت مندی کارکنان تلاش می کنند و به استانداردهای بین المللی، ملی و صنعتی در مورد حقوق بشر احترام میگذارند. بدین منظور آنها به ارائه برنامه هایی مانند جبران حقوق و مزایا، اختصاص زمان برای خانواده در طول روز و فرصت های توسعه مسیر شغلی می پردازند.
۹- حفاظت از محیطزیست[۸]
برای تبعیت از این اصل، شرکت ها باید به تعریف تعهد خود نسبت به محیط زیست بپردازند. برای شرکتهای خودانگیخته، این امر به معنای تلاش برای حفاظت و احیای محیط زیست و ترویج توسعه پایدار از طریق محصولات، خدمات، فرایندها و سایر فعالیت های شان است. شرکت ها باید متعهد به حداقل کردن مصرف انرژی و منابع طبیعی، و کاهش میزان ضایعات و انتشار گازهای گوناگون، باشند.
در پایین ترین سطح، شرکت به تمامی قوانین فعلی بین المللی، ملی و محلی، و استانداردهای صنعتی در مورد انتشارات و ضایعات، پایبند است. شرکت همواره در تلاش است که در میزان کارآیی استفاده از تمام انواع انرژی، کاهش در مصرف آب و سایر منابع طبیعی، و کاهش میزان انتشار مواد خطرناک به هوا، آب و خاک، بهبود مستمر داشته باشد. همچنین به تعهد خود برای حداکثرسازی تولید و استفاده از مواد بازیافتی و دارای قابلیت بازیافت، افزایش دوام محصولات خود و حداقل سازی بسته بندی ها، پایبند باشد.
منبع: کتاب “نقش بازاریابی در پایداری و مسئولیت پذیری سازمان“
[۱] Organizational sustainability and responsibility
[۲] Ethics
[۳] Governance
[۴] Transparency
[۵] Business relationships
[۶] Community involvement and economic development
[۷] Employment practices
[۸] Protection of the environment
https://weblogibc-co.com
نظر بدهید