شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)– اگر از اغلب عکاسان تازهکار و آماتور بپرسیم مثلاً میخواهیم از انسانی عکس بگیریم که پشتسر او دریا یا جنگل و نظایر آنها قرار گرفته است، محل قراردادن انسان در این تصویر کجاست؟ به احتمال زیاد جواب میدهند: در وسط عکس، اما این نظریه صحیح نیست. برای عکسبرداری پرتره ممکن است که هنوز این روش مورد قبول قرار گیرد، ولی در عکسهای زیبا و هنری باید محل دیگری را برای موضوع انتخاب کرد.
به وسیله دو خط موازی فرضی باید کادر عکس را از لحاظ طولی به سه قسمت مساوی تقسیم کرد. همچنین با دو خط موازی دیگر نیز کادر عکس را از نظر عرضی تقسیم کرد.
به این ترتیب کادر عکس به 9 قسمت مساوی تقسیم میشود. درضمن چهارخط مذکور همدیگر را در نقاط D و C، B و A قطع میکنند که بهتر است سوژه در یکی از این چهار نقطه قرار گیرد. درضمن اگر زمین و آسمان یا انتهای درختان و ابرها روی خط مستقیمی به هم میرسند این خط باید به یکی از دو خط افقی فرضی – که ذکر شد – منطبق شود. همچنین اگر سوژه اصلی را یک ستون یا درخت یا انسان و نظایر آن تشکیل میدهد، آن را باید منطبق به یکی از دو خط عمودی فرض کرد. قوانین مربوط به کادربندی در عکاسی با قوانینی که در نقاشی به کار گرفته میشود یکسان است و میتوان آنها را در کتابهای مربوط به نقاشی ملاحظه در عکاسی عمل کرد، و درصورت درنظر گرفتن آنها تصاویر زیبایی خواهید داشت.
الف) تصویر نباید به قسمتهای مساوی تقسیم شود، همانطور که در توضیحات فوق اشاره شد اغلب عکسهایی که از مناظر گرفته میشود، خط افقی یا عمودی تصویر در وسط عکس گنجانده میشود. ولی این عمل باعث میشود که کانون جاذبه در عکس پدید نیاید و نگاه بیننده در عکس سرگردان شود و به موضوع خاصی معطوف نشود. حال باید خط تقسیمکننده تصویر را کمی بالاتر یا پایینتر از مرکز عکس قرار دهیم تا دو بخش عکس باهم تفاوت پیدا کند و چشم به فضای بزرگتر معطوف شود. این مسئله در عکسهای عمودی نیز لازم الاجرا است و خط عمودی نیز باید کمی عقبتر یا کمی جلوتر از مرکز عکس قرار بگیرد.
ب) در عکس باید نقطه جاذبهای وجود داشته باشد و اگر شما کاغذ سفیدی را درنظر بگیرید، این کاغذ به خودی خود کشش و جاذبهای را برای بیننده و دقت او به فضای سفید ایجاد نمیکند. اما اگر در همین صفحه نقطه کوچک سیاه رنگی رسم کنیم، در اولین نگاه بیاختیار و بدون مقاومت و به سادگی نظر بیننده به این نقطه جذب میشود. بنابراین میتوان گفت که عکاس میتواند نگاه بیننده را در اختیار خود بگیرد و به هر جا که مایل است بکشاند. توانایی در به وجود آوردن یک نقطه جاذبه و کشش را باید با تمرین و عکس گرفتن از موضوعات متفاوت با ابعاد مختلف به دست آورد.
ج) نقطه کانونی عکس: هر نقطهای که در تصویر وجود داشته باشد و نظر بیننده بلافاصله با آن معطوف شود، نقطه کانونی عکس نامیده میشود. هر تصویر باید حداقل یک نقطه کانونی داشته باشد. البته باید درنظر داشت که نقطه کانونی حتماً نباید به صورت نقطه باشد، بلکه میتواند به صورت خط، تصویر دو بعدی یا سهبعدی، کوچک یا بزرگ باشد. استفاده صحیح از نقاط کانونی و به کار بردن دقیق و حسابشده آنها در تصویر اهمیت زیادی در گیرایی و جاذبه عکسهای زیبا و جالب دارد. در مواقعی که توجه بیننده عکس به چندین موضوع کوچک و بزرگ در یک محل جلب میشود، عبارت فضای کانونی بیشتر از نقطه کانونی مصداق پیدا میکند.
د- نگذارید چشم بیننده از عکس خارج شود. دقت کنید که خطوطی که چشم بیننده را به داخل عکس جذب میکنند، نباید طوری باشد که چشم را از عکس خارج کنند، به عبارت دیگر نقطه برخورد و جمعشدن خطوطی که در تصویر هستند، باید به نقطه کانونی یا فضای کانونی تصویر ختم شوند.
هـ- توازن را در تصویر حفظ کنید. در تصاویر معمولاً موضوعها نسبت به دوری و نزدیکی، کوچکتر و بزرگتر هستند و به همین سبب به عکس عمق میبخشند. ما باید از این کوچکی و بزرگی موضوعها در عکس استفاده کنیم. به خاطر داشته باشید، برای کمک به زیبایی تصویر باید توازن را در سطح عکس حفظ کنیم.
به علت وجود نقطه کانونی در زمینه یکنواخت عکس نگاه بیننده بلافاصله به طرف وی جلب می شود
عکس فوق دارای پیش زمینه (گلها ) میان زمینه (کوهها ) و پس زمینه (ابرها ) می باشد. و از لحاظ کادر بندی عکس کاملی محسوب می شود
تهیه و تنظیم: سیدمحمود دادمرزی
نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است
|
نظر بدهید