شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)– خبر در قرن آینده باید با پیشرفتها ارتباط داشته باشد چرا که چنین پیشرفتهایی نه تنها سازمانهای روزنامهنگاری را دوباره شکل میدهند بلکه انتظارات مخاطبان و فعالیتهای روزنامهنگاری را نیز مجدداً تغییر میدهند. ما باید این تغییرات و خبر امروز را بفهمیم تا بدانیم که چه در پیش روی خواهیم داشت. کاملاً مشخص نیست که آیا میتوانیم خبر را به طور کامل درک کنیم یا نه؟
چه عاملی پوشش خبری انفجار اکلاهاما را این چنین جذاب کرده است؟ این جذابیت نه به دلیل گزارشهای تحقیقی آن بود نه به دلیل اطلاعاتی که اگر چه سریع بود ولی در ابتدا صحت چندانی نداشت. خبر فقط انتقال اطلاعات نیست. خبر در آن واحد هم نمایانگر و هم سازنده اجتماعی است با تجربه مشترک. روزنامهنگارانی که اصرار دارند خبر فقط اطلاعات نیست، آن را نوعی هنر دراما و بُعد آیینی ارتباطات میدانند (کاری 1989 ص 18). رون فرانک (Reaven Frank) مسئول خبر ان.بی.سی گفته است که بیشترین قدرت تلویزیون در انتقال اطلاعات نیست بلکه در انتقال تجربه، شادی، غم، شوک یا ترس است و اینها از مواردی است که خبر را با آن پر میکنیم. (اپستین ص 39). پس هر گاه خبر را هنر دراما بینگاریم، قدرتش را نیز برگرفته از احساسات مشترکی که از قبل وجود داشته است، ارزشها و درگیری مخاطب با اتفاقات خواهیم دانست.
در اکلاهاما، فرصت درگیر ساختن مخاطب با صحنه کاملاً مشخص است. آیا این کار لزومی داشت؟ انفجار اکلاهاما چه از نظر محلی و چه از نظر ملی فاجعه بود. پوشش خبری نه تنها اطلاعات را منتقل کرد بلکه در انتقال آن مبالغه نیز کرد و تمام مخاطبان آن کشور را با این مصیبت شریک کرد و به این ترتیب، مایه تسلی خاطر مجروحان و اطمینان خاطر وحشتزدگان را فراهم آورد. روزنامهنگاران، ما را در مراسم تشییع قربانیان این فاجعه ملی حاضر ساختند و ما (مخاطبان)، همراه با آنان که خود شاهد ماجرا بودند گریستیم و ستودیم.
هر گاه ما کاربرد آیینی خبر را برای همیشه مد نظر داشته باشیم، این بینش از آینده را که دیگر هیچ جاذبهای در خبرهای کلی وجود نخواهد داشت و مردم به جستجوی خبری خواهند رفت که مطابق با سلیقه شخصی آنها تنظیم شده باشد، بعید خواهیم شمرد. همه مردم علاقه خاصی به دانستن خبر روز دارند اما این بدان معنا نیست که این خبر فقط برای خود آنها، جذابیت خاصی داشته باشد.
همانطور که سهیم شدن در خبر مهم است، نحوه ارائه و پخش آن نیز نقش مهمی دارد. خبر از طریق صدای انسان و با حضور خود او در رادیو و یا تلویزیون ارائه میشود. حضور زنده انسان در تلویزیون چه در زمانی که خبرهای مهم را پخش میکند و چه در زمانی که ماجراهای اخلاقی مورد توجه عام مانند ترور جان اف کندی، ماجرای واترگیت، ماجرای کلارسی توماس، بحثهای ریاست جمهوری، زمین لرزه و المپیک را بیان میکند، باعث تأکید بیشتر بر روی این اتفاقات میشود. این لحظات برای روزنامهنگاران تلویزیونی مانند میدان نبرد برای سربازان تعلیم دیدهای است که فقط برای محک زدن شجاعت و جسارتی که سالها برای کسب آن آماده شدهاند، نمیجنگند.
اخبار محلی، حداقل دو ویژگی از ویژگیهای انسان را در بر میگیرد. اول این که بشر بیمار میشود و میمیرد. ما عمیقاً نگران بیمار شدن و مردن هستیم. آن دسته از رسانههای همگانی که برنامههایی در مورد سلامتی و بدن ما تهیه میکنند مخاطبان فراوانی دارند. دوم این که بیشتر دیدگاههای قوی مربوط به هنجارهای اخلاقی و اجتماعی است و حس تمییز درست و غلط یا حق و ناحق را دارد حتی اگر نتواند آن را به درستی تعریف کند. اما برنامههایی که نشاندهنده خیانت به اعتماد عمومی، خیانت به مردم بیگناه و دیگر معیارهای اخلاقی زیر پا گذاشته شده باشند، مخاطبانی دائمی خواهند داشت.
روزنامهنگاران به سختی باور میکنند که برای سرگرمکننده هستند. آنان ترجیح میدهند به عنوان کسانی شناخته شوند که حقایق و موضوعات مهم را در اختیار مردم قرار میدهند. مطمئناً همه مردم مایلند به اخباری که از تلویزیون کسب میکنند اعتماد کنند ولی آیا این اعتماد توانسته است آنها را از روزنامه روگردان کند؟
در مورد این گفته که اخبار تلویزیونی از امتیازات سرگرمی برخوردار است، بحثهایی از این قبیل وجود دارد که اخبار تلویزیونی باید از تمام تواناییهای خود بهره بگیرد تا علائق مشترک را به طور انسانی به نمایش درآورد. تا زمانی که پاسخی از طرف مردم برای این گونه به نمایش در آوردن علائق مشترک وجود داشته باشد جایی برای مخاطبان عمومی اخبار نیز که به انواع گوناگون ارائه میشود وجود خواهد داشت. این امر، شامل به نمایش درآوردن مسائلی مانند دموکراسی سیاسی نیز میشود.
|
نظر بدهید