هوش هیجانی (IQ) در روابط عمومی

در واقع هوش هیجانی جزو مواردی است که نه تنها در این چند سال بلکه مطمئنا در طی سال های آینده بحث هوش هیجانی کاربردی خواهد بود و در زندگی شخصی هم شاید حتی بیش از زندگی کاری بتواند مفید واقع شود. در این نوشتار آن را به صورت یک مبحث عمومی ارائه می کنیم و اگر یادداشت های ما را در شارا دنبال کنید در ادامه به صورت تخصصی تر و در رابطه با روابط عمومی به آن می پردازیم.

4 Ways to Go Beyond the Press Release in a Post Panda World image panda bear 1113tm pic 106 300x199


شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا) بحث هوش هیجانی یکی از مباحثی است که چند سالیست در روابط عمومی های جهان مورد توجهد قرار گرفته و در این نوشتار به آن می پردازیم.


در واقع هوش هیجانی جزو مواردی است که نه تنها در این چند سال بلکه مطمئنا در طی سال های آینده بحث هوش هیجانی کاربردی خواهد بود و در زندگی شخصی هم شاید حتی بیش از زندگی کاری بتواند مفید واقع شود. در این نوشتار آن را به صورت یک مبحث عمومی ارائه می کنیم و اگر یادداشت های ما را در شارا دنبال کنید در ادامه به صورت تخصصی تر و در رابطه با روابط عمومی به آن می پردازیم.


یکی از مواردی که سال ها پیش در سازمان ها جهت استخدام اعضای سازمان مورد استفاده قرار می گرفته است، بحث آی کیو یا بهره هوشی بود. یعنی سازمان ها می آمدند و می گفتند ما برای اینکه بتوانیم کارکنان خوبی را استخدام کنیم باید افرادی را انتخاب کنیم که دارای بهره هوشی بالایی هستند. شاید همین الان هم شما ببینید در سازمان های مختلف برای مصاحبه یک فرمی که درون آن یک سری سوالات هوش است را در اختیار مصاحبه شونده قرار می دهند. اما به مرور زمان به این نتیجه رسیدند که شاید بهره هوشی تنها عامل تعیین کننده در موفقیت افراد در شغل نباشد. در زندگی شخصی هم شما زیاد دیده اید که وقتی مدرسه از یک پسر شیطان لجباز شکایت می کند به والدینش، می گوید این خیلی هوشش خوب است، اصلا نیم ساعت به مطالب کتاب گوش می دهد همه مطالب را یاد می گیرد. اما وقتی می پرسید که پس چرا با همکلاسی هایش درگیر می شود، می گوید نمی دانم!


این همان گمشده ای بود که سازمان ها دنبالش بودند. سازمان ها در ادامه گفتند که ما دیگر آی کیو را نمی توانیم به عنوان یک معیار اساسی برای انتخاب کارمندان در نظر بگیریم. کتابی با عنوان «Why smart people do dall things» نوشته شد، به این معنا که چرا افراد باهوش کارهای احمقانه انجام می دهند؟ مبحثی تحت عنوان «حماقت گروهی» مطرح شد. یعنی افراد باهوش وقتی که در سازمان ها دور هم جمع می شوند به جای اینکه بتوانند مفید واقع شوند، جاهایی درد سر بوجود می آورند.


تا اینجا هیچ صحبتی از روابط عمومی نیست. در واقع شاید هم بتوان گفت که روابط عمومی با اینکه با این مساله روبروست اما به دلیل نوع فعالیت های ارتباطی اش کمتر به آن می پردازد. اینکه افرادی در سازمان ها پیدا می شوند که از آن هوش و ذکاوتشان برای دور زدن قوانین استفاده می کردند.


پس از آن مبحثی تحت عنوان «هوش هیجانی» یا EQ مطرح شد. در مبحث ای کیو نکاتی مطرح می شود که نه تنها روابط عمومی را بلکه زندگی افراد را تغییر می دهد. یعنی وقتی که از خیلی چیزها خسته هستید، اما با آشنایی با این مبحث و مرور مباحثی که وجود دارد، چه از لحاظ آسایش و چه از لحاظ موارد اقتصادی به آن حدی که می خواهید می رسید. در واقع هوش هیجانی مساله ای است که در ارتباط مستقیم با روابط عمومی (از نگاه ارتباطات انسانی) است. برای شروع هوش هیجانی باید میان دو ذهن تفاوت قائل شویم. یک ذهن خردگرا، دوم ذهن هیجانی.


ذهن خردگرا همیشه به ما می گوید: دو ضربدر دو می شود چهار تا. این همان ذهنی است که در تصمیم گیری های منطقی از آن استفاده می کنیم. اما ذهن هیجانی، آن ذهنی است که خیلی به سرعت روی ما تاثیر می گذارد. به عنوان مثال زمانی شما به یک بازار برای خرید می روید. می گویید من آمده ام که یک دست کت و شلوار بخرم. از قبل راجع به آن فکر کرده اید که تا چه محدوده قیمتی این کت و شلوار را خریداری می کنید. اما وقتی که وارد پاساژ می شوید، چشمتان به مغازه های دیگر می افتد. در نهایت، دو ساعت بعد که از پاساژ خارج می شوید، می بینید وسایل زیادی برای فرزندتان خریده اید و کلی لباس برای همسرتان خرید کرده اید و آن کت و شلواری را که می خواسته اید خریداری کنید نخریده اید! این در واقع همان ذهن هیجانی ماست که با دیدن یک ویترین جذاب، ما را به این سمت سوق می دهد که خریدی را که در منطق ما نبود و در ذهن خردگرای ما به آن توجه نشده بود انجام دهیم.


روابط عمومی از این هوش هیجانی هیجانی در مکان های زیر استفاده می کند:
1. رای گیری ها
2. تغییر ایده افراد در جهت منافع سازمان و افراد
3. نمایشگاه ها
4. کنفرانس های خبری و مطبوعاتی
5. همایش ها و گردهم آیی ها


روابط عمومی باید بداند که افراد از نظر هوش هیجانی و هوش خردگرا در چه وضعیتی هستند و باید ضمن این هیستیری توده ای را به خوبی بشناسد و در موقعیت های مناسب از آن استفاده کند.
آیا شما تجربه ای در این خصوص دارید؟ اگر اینچنین است آن را برای ما در شارا در میان بگذارید.

منبع مرجع:  شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)