هفت افسانه رهبری که مدیران را عقب نگه می‌دارد

نویسنده مقاله، بروس تولگان، استدلال می‌کند که هفت باور غلط در مورد رهبری و مدیریت وجود دارد که مانع از پیشرفت و موفقیت رهبران بزرگ در محیط کار می‌شود.

  شبکه اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی‌ ایران (شارا) || نویسنده مقاله، بروس تولگان، استدلال می‌کند که هفت باور غلط در مورد رهبری و مدیریت وجود دارد که مانع از پیشرفت و موفقیت رهبران بزرگ در محیط کار می‌شود.

افسانه ۱: توانمندسازی افراد به معنای رها کردن آنهاست.
واقعیت: توانمندسازی افراد به معنای ارائه راهنمایی، هدایت و حمایت بیشتر از سوی یک فرد با تجربه‌تر است.

افسانه ۲: انصاف به معنای رفتار یکسان با همه است.
واقعیت: عملکرد نسبی است و برخی از افراد بهتر از دیگران عمل می‌کنند.

افسانه ۳: تنها راه قوی بودن، رفتار تند است.
واقعیت: مدیران «مرد خوب» واقعی هر کاری را که لازم است برای کمک به موفقیت کارمندان انجام می‌دهند.

افسانه ۴: اجتناب از گفتگوهای دشوار راهی برای جلوگیری از درگیری است.
واقعیت: مدیر ضعیف بودن این گفتگوها را اجتناب‌ناپذیر می‌کند، در حالی که مدیر قوی بودن به این معناست که حتی سخت‌ترین رویارویی‌ها نیز به ندرت رخ می‌دهد و زمانی که اتفاق می‌افتد، به هر حال آنقدرها هم دردناک نیستند.

افسانه ۵: مدیران از نوار قرمز عقب مانده‌اند.
واقعیت: قوانین اغلب به دلایل خوبی وجود دارند، اما مدیران می‌توانند راه‌هایی برای کار در چارچوب و پیرامون قوانین پیدا کنند.

افسانه ۶: برخی افراد رهبران طبیعی هستند.
واقعیت: مدیریت یک مهارت است که می‌توان آن را با فداکاری و تمرین آموخت.

افسانه ۷: زمان کافی برای مدیریت افراد وجود ندارد.
واقعیت: سرمایه‌گذاری نکردن زمان برای مدیریت پیشاپیش چیزی است که در نهایت بیشترین هزینه را دارد.

نتیجه‌گیری
تولگان استدلال می‌کند که مدیران باید این افسانه‌ها را کنار بگذارند و بر روی توسعه مهارت‌های رهبری خود تمرکز کنند.

این امر به آنها کمک می‌کند تا کارمندان خود را به طور موثرتری مدیریت کنند و به اهداف سازمانی دست یابند.

 

انتهای پیام/