هشت واژه پرکاربرد در روابط عمومی و بازاریابی

هنگامی که درباره محصول یا خدمت تان می نویسید، می توانید به آسانی دچار عادات ناپسندی شوید. این قابل درک است. از این گذشته، نهایتا شما امیدوار هستید که گزارش مطبوعاتی روابط عمومی، پیشنهادی که به سردبیر برای چاپ مقاله داده اید، بروشور، بازاریابی ایمیلی یا وبسایت شما نظر مخاطبان را جلب کند و آنها را به سمتی که می خواهید معطوف نماید. بنابراین شما باید با کلمات خود مخاطبان را تحت تاثیر قرار دهید.

 


شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا) هنگامی که درباره محصول یا خدمت تان می نویسید، می توانید به آسانی دچار عادات ناپسندی شوید. این قابل درک است. از این گذشته، نهایتا شما امیدوار هستید که گزارش مطبوعاتی روابط عمومی، پیشنهادی که به سردبیر برای چاپ مقاله داده اید، بروشور، بازاریابی ایمیلی یا وبسایت شما نظر مخاطبان را جلب کند و آنها را به سمتی که می خواهید معطوف نماید. بنابراین شما باید با کلمات خود مخاطبان را تحت تاثیر قرار دهید.


اما این روزها، هم مطبوعات و هم مصرف کنندگان به طور یکسان به همه مشکوک هستند چراکه می دانند که در معرض شدید بازاریابان قرار دارند. برخی صفات هستند که بیشتر مورد استفاده می شوند و دیگر معنای خودشان را از دست داده اند و دیگر هیچ جذابیتی ندارند. استفاده از این واژه ها بیشتر شبیه کپی کاری های خلاف قانون است. بنابراین باید پیش از استفاده از این واژه های اشباع شده درباره زمینه فعالیت روابط عمومی و آینده بازاریابی خودتان بیاندیشید:


پیشگامی (یا پسرعموهایش، دستیابی به موفقیت و آخرین دستاورد): محصولات بسیار کمی وجود دارند که پیشگام باشند و در واقع برای نخستین بار به بازار عرضه می شوند، یا بازار جدیدی ایجاد می کنند که سابق وجود نداشته است. برای مدل تی فورد، ماشین تحریر، آی پاد و نان تکه کن شاید این واژه مناسب باشد.


انقلابی: آیا محصول یا خدمت شما با یک انقلاب شروع شده است؟ مطمئنا نه!


پیشرفته: به نظر می رسد این واژه تقریبا برای هر چیزی استفاده می شود. «تکنولوژی پیشرفته.» «مواد پیشرفته.» «فرآیندهای پیشرفته.» به طوری که امروز احساس می شود این واژه نیز ارزش خود را از دست داده است.


Bleeding edge: این عبارت بیشتر در صنایع تکنولوژی کاربرد دارد. ظاهرا زمانی که واژه cutting edge کارایی خود را از دست داد، بازاریابان از Bleeding edge استفاده کردند.


پیشرو بودن: بدون اینکه شما رهبری در تحقیقات و توسعه یک ایده یا محصول جدید را داشته باشید، احتمالا بهتر است که از این واژه استفاده نکنید. می توانید به واژه پیشگامی نیز در بالا نگاه کنید.


اختصاصی: بدون اینکه کالا یا خدمت تنها در اختیار یک نفر قرار داشته باشد، اختصاصی نیست.


منحصر به فرد: همه ما فکر می کنیم که برابر با ویژه است. اما یک رویکرد بهتر این است که بگذارید خواننده شما در دریافت اطلاعات مزایا و معایت کالا و خدمت شما این احساس را بکند که منحصر به فرد است. آشکار است اگر تنها این واژه را به کار ببریم و کالا و خدمت مان همانطور که هست باقی بماند، هیچ کاربردی برای متقاعد کردن مخاطبان ما نخواهد داشت.


بهترین: مشابه واژه منحصر به فرد است، که بهتر است اجازه بدهید مشتریان شما خودشان تشخیص بدهند آیا بهترین است یا خیر. به جای اینکه بگویید ما در فلان و فلان و فلان بهترین هستیم، بهتر است نقل قولی از مشتری تان بیاورید که او این را تایید کند.


من باید در همین جا برای نخستین بار اعتراف کنم که بارها و بارها در سال های گذشته از این واژه ها استفاده کرده ام و گاهی اوقات نیز گریزی به آنها می زنم. اما همانطور که می دانید باید پیش از استفاده از هر کدام از این واژه ها در مورد صحت حرفتان دقت کنید.


منبع مرجع: شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)