شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)، سخن سردبیر- برای دانشی که بنیان های آن هنوز در ادبیات ما پیدا نشده و کاملا از غرب وارد شده، چه نهادی باید معادل های مناسب را برای کلمات آن معرفی کند؟
این سوال شاید برای افرادی که در دانش های وارداتی کار می کنند مطرح باشد و برای دانش روابط عمومی بیش از هر کدام از این دانش ها مطرح است. و هیچ شکی نیست که امروز برای واژه سازی در حوزه روابط عمومی نمی توان به فرهنگستان تکیه کرد. این متخصصان حوزه روابط عمومی هستند که باید بر سر واژه ها و معادل های مناسب به اجماع برسند.
در این حوزه انجمن ها و نهادهای آکادمیک می توانند نقش خود را به خوبی بازی کنند اما دامنه فعالیت های آنها به برگزاری جلسات و دوره های آموزشی ختم می شود و متاسفانه کمیته های تخصصی هنوز در این نهادها کمتر جایی یافته اند.
سه عنصر اساسی که باید در این فضاها و به ویژه فضاهای انجمنی کنار همدیگر بیایند عبارتند از:
1. نیروی های متخصص آکادمیک (مثل: اساتید دانشگاه و مدرسان دوره های آموزشی)
2. نیروهای اجرایی روابط عمومی (مثل: مدیران روابط عمومی و کارگزارانی که در مصدر امور هستند.)
3. دانشجویان و علاقه مندان جوان
این سه عنصر باید در کنار هم جمع شوند و فعالیت های روابط عمومی را در این حوزه به پیش ببرند. در واقع عدم حضور هر یک از این سه رکن باعث می شود که انجمن ها و کمیته های تخصصی آنها به اندازه کافی پویایی لازم را جهت پیشبرد اهداف شان نداشته باشند.
نیروهای متخصص آکادمیک به تنهایی، نمی توانند پروژه های تحقیقاتی را با سرعت به پیش ببرند. در بسیاری از مواقع این افراد می دانند که باید چه کاری انجام دهند اما با خود می اندیشند که باید فعالیت هایشان در سطوح بالاتر انجام شود. به همین دلیل رخوت می گیرند. به عنوان مثال وقتی یک استاد می تواند گروهی از دانشجویان را برای انجام یک پیمایش مدیریت کند، هیچ وقت خودش اقدام به پر کردن پرسشنامه نمی کند. لذا دوری دانشجویان از نیروهای متخصصان آکادمیک باعث می شود برخی کارها انجام نشوند و اگر هم کاری انجام می شود بسیار کند و حتی در زمینه های بسیار ساده آن نظیر پرکردن پرسشنامه و فیش برداری ضعیف است.
گاهی اوقات دانشجویان به تنهایی می خواهند فعالیت هایی را شکل دهند اما به دلیل عدم وجود مرجعیت علمی و حضور مدیر دانشمندی که بتواند آنها را در مسیر صحیح هدایت کند، در مسیر قرار نمی گیرند. نتیجه این اقدامات یک سری فعالیت های خام می شود که یا به سرانجام نمی رسد و یا بار بسیار کمی دارد. دانشجویان کسانی هستند که توانمندی زیادی دارند اما تجربه های مدیریتی در آنها وجود ندارد و لذا دلیل بسیاری از فعالیت ها برایشان روشن نیست. حضور مدیران و اساتید می تواند به فعالیت های آنها شکل دهد. هرچه این حضور با برنامه و هدفمند انجام شود نهایتا به اقدامات مفید بیشتری ختم می شود.
مدیران نیز به تنهایی کارایی زیادی نخواهند داشت. نمونه فعالیت های علمی و آکادمیک آنها نشان از عدم توانمندی آنها در ارائه آثار فاخر دارد. در واقع آنها قدرت و پتانسیل و سرمایه را در اختیار دارند اما ذهن شان به طور آکادمیک سازماندهی نشده است. لذا توسط اساتید دانشگاه به رسمیت شناخته نمی شوند.
مساله زبان انگلیسی و سه رکن روابط عمومی
روابط عمومی از بدو فعالیتش با دغدغه ای به نام ترجمه روبرو بوده است. واژه های موجود در زبان انگلیسی روز به روز با ترجمه های دانشجویان و اساتید و کارگزاران روابط عمومی وارد ادبیات این حوزه می شود اما هیچ استانداردی برای بررسی آن وجود ندارد. این مساله متاسفانه در هیچ یک از نهادها به طور مشخص پیگیری نشده و نتیجه آن چیزی است که شاهد آن هستیم.
در واقع مساله ترجمه می تواند توسط کمیته ای در دانشگاه پیگیری شود و این کمیته پس از تعریف معادل های مناسب در آثار روابط عمومی آنها را به تفکیک مورد بررسی قرار دهند و معادل های پیشنهادی را در آثاری که این موارد را رعایت نکرده اند به طور ضمیمه ها یا در قالب نشریه هایی منتشر کنند.
روابط عمومی در این مصاف باید از سه نیروی اساتید، مدیران و دانشجویان استفاده کند. به ویژه این مساله به دلیل خلائی که در بحث ترجمه در کشور وجود دارد از اهمیت بسزایی برخوردار است. امروز در حوزه ترجمه و مترجمان هیچ نهاد رسمی و انجمن و صنفی وجود ندارد و همین امر به فعالیت های پراکنده و دور از هم منجر شده است.
در همین راستا اخیرا در اقداماتی برای سازماندهی مترجمین در انجمنی به نام انجمن ملی مترجمین در حال شکل گیری است. قرار است روز اول اردیبهشت، مصادف با بزرگداشت سعدی، سخنور پر آوازه ایران زمین، مکانی را پیشنهاد دهند تا پس از حدود 30 سال که ترجمه به شکل گسترده ومتنوع در بعد از انقلاب در کشور آغاز شد، انجمنی ملی برای مترجمین برپا شود.
این افراد امیدوارند این کار سترگ با یاری دلسوزان فرهنگی به ثمررسیده و با تاسیس انجمن ملی مترجمین ایران به نابسامانی های این حرفه پایان داده شود یا پایان دادن به این مشکلات آغاز شود.
شاید بتوان گفت ترجمه اولین حرفه در ایران است که علیرغم اهمیت جهانی آن هیچ انجمن یا اتحادیه ای ندارد تا از حق وحقوق دست اندرکاران ترجمه دفاع کند و شکل گیری این انجمن می تواند کورسویی در تاریکی این حوزه از دانش ایرانی باشد.
نظر بدهید