شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)– یکی از جامعترین نظریهها برای خلاقیت و نوآوری سازمانی و فناورانه نظریه سیستم اجتماعی فنی است. مبانی اولیه این نظریه را مؤسسه تحقیقاتی تاویستاک عرضه کرده و هالدمن، فرانیس و پمور از پیشگامان آن هستند.
این نظریه یک چارچوب نظری جامع برای تجزیه و تحلیل رابطه بین خلاقیت و نوآوری سازمانی و خلاقیت و نوآوری فناورانه فراهم میکند و به مثابه ابزار مناسبی برای تحلیل فرایند مدیریت تغییر، به منزله یک فرایند یادگیری سازمانی، مورد استفاده قرار میگیرد.
همچنین نظریه نظام اجتماعی فنی مبانی نظری مناسبی برای طراحی دوباره سازمانها به مثابه فرایند توسعه سازمان با فرایندهای یادگیری عرضه میکند.
در این نظریه سازمانها به منزله سیستم باز در نظر گرفته میشوند. یعنی با محیط رابطه متقابل و تعاملی پویا دارند و فرایند تولید، تحت یک الگوی تغییرات اقتصادی- اجتماعی، بین سازمان و محیط انجام میشود. رشد و توسعه اقتصادی، فناورانه و اجتماعی وضعیت پیچیدهای ایجاد میکند و تعاملات بین سازمان و بازار و عوامل محیطی در یک حالت معاملهگرانه انجام میشود.
محیط سازمانها همواره پیچیده تر میشود و تغییر و تحولات با شتاب فرایندها رخ میدهند در نتیجه سازمانها برای سازگاری ناگزیر به سمت انعطافپذیری و خلاقیت و نوآوری بیشتر روی آورند.
بنا بر نظریه نظام اجتماعی فنی هر سازمان از دو نظام اجتماعی و فناورانه تشکیل شده است. به عبارتی نظام سازمان شامل دو خرده نظام اجتماعی و فناورانه است. نظام اجتماعی عبارت است از منابع انسانی سازمان که در یک مجموعه سازمانی و در قالب یک نظام اجتماعی با یکدیگر کار میکنند. این نظام اجتماعی، نظام فناورانه را که شامل نظامهای اطلاعاتی و ابزارها و فنون (فناورانه سخت افزاری و نرم افزاری) است بکار میگیرد تا یک محصول یا خدمت، که برای محیط ارزشمند باشد، تولید و عرضه کند (Pasmore، 1988: Trist ، 1982 )
این دو نظام اجتماعی و فناورانه همواره با یکدیگر در ارتباط متقابل و متعامل هستند و بسوی تعاملی پویا در رابطه محیط- سازمان پیش میروند. تغییر در یک جنبه نظام بطور مستقیم بر رابطه اش با نظام دیگر تاثیر میگذارد. توانایی هر یک از این دو نظام برای تطابق و سازگاری، بیانگر این نکته مهم است که سازمان همواره برای هماهنگی با تغییرات محیطی شرایطی انعطافپذیر ایجاد میکند.
نظریه نظام اجتماعی فنی، چارچوب نظری مفیدی برای ارزشیابی مفاهیم وسیع نظام فناوری اطلاعات فراهم میکند (Shanic & Sena، 1994) تطابق و سازگاری میان نظامهای اجتماعی و فنی حاکی از آن است که فناوریهای اطلاعاتی جدید در ایجاد رابطه مطلوب و درک نیازها و خواستههای مشتریان سازمان مؤثر بودهاند.
این تطابق و سازگاری بین نظام اجتماعی و فنی ایجاب میکند که یک تعادل بین فنآوری اطلاعاتی جدید با نظام اجتماعی برای هماهنگ کردن نیازهای فناوری اطلاعاتی جدید وجود داشته باشد. (Clark & Staunton، 1989)
ورود فناوری اطلاعاتی جدید در سازمان، فرایند توسعه نظرات جدید و ایدههای خلاق را درباره فرایندهای اجتماعی و فنی برمی انگیزد که با راهبردها و فرایندهای بازرگانی مرتبط است. این دیدگاه با فلسفه جبر فناوری مغایر است. بر اساس این فلسفه، فناوری تعیین کننده نظام اجتماعی است و گزینههای سازمانی نمیتوانند نقش تعیینکنندهای در چگونگی رابطه نظامهای اجتماعی و فناوری داشته باشند. (Turnery Lawrence، 1965)
سوان و کلارک بیان میدارند که فرایندهای شناختی و تصمیمسازی در فرایند خلاقیت و نوآوری و گزینههایی که ایجاد میکنند، حائز اهمیتاند (1992، Swan & Clark) پرسش عمده در این خصوص این است که پارادایم (الگو) حیات سازمانی چگونه فرایند تصمیمسازی در خلاقیت و نوآوری سازمانی و فناورانه را تحت تاثیر قرار میدهد “ویک” میگوید: افراد فناوری و سازمان را مطابق با ادراکات و چارچوبهای استدلالی خود طراحی میکنند (1990، Weick). چایلد و لاوریج (Child & Loveridge) نیز این نظریه را عرضه کردهاند.
سوان و کلارک (1992) اظهار میکنند هنگامی که اعضای سازمان، دانش کمی درباره مسائل سازمانی و فناورانه داشته باشند و نظرات شان در باره نوآموزیها مخالف باشد، مشکلاتی بوجود میآید. بنابراین دانش و شناخت درباره فرایند نوآوری حائز اهمیت بسیاری است. دانش سازمانی همانند دانش فناورانه برای تصمیمگیری درباره خلاقیت و نوآوریهای فناوری ضروری است.
الگوی تفکر نظام اجتماعی فنی، امکان بوجود آمدن نوعی یکپارچگی بین نظریه روابط معاملهگرانه (سازمانها به عنوان نظامهای باز)، نظریههای نوآوری سازمانی و فناورانه (سازمانها به منزله نظامهای اجتماعی فنی) و نظریههای طراحی تغییر و توسعه سازمانی (سازمانها به منزله نظامهای یادگیرنده و تکاملی) را بوجود میآورد و به نقش فناوری اطلاعات و تاثیر آن بر نظام اجتماعی و فناورانه نیز میپردازد.
فناوری اطلاعات فرصتهایی را برای تغییرات بنیادی در سیستم اجتماعی ایجاد میکند. هنگامی میتوان بر سنتگرایی سازمانی غالب شد که مدیران و سایر اعضای سازمان بطور هوشمندانه فرصتهایی برای ایجاد شرایط بهینه ساختن نظامهای اجتماعی و فناورانه فراهم آورند. فناوری اطلاعات باید طراحی دوباره فرایندهای تجاری و دگرگونی در ساختار، فرهنگ، سبک رهبری و گروهها و افراد را تسهیل نماید و به این ترتیب در کیفیت زندگی کاری نقش مؤثری دارد. نظریه نظام اجتماعی فنی بر قابلیتها و ظرفیتهای خود یادگیری سازمانها به منزله موتور پیشرفت مستمر تاکید میکند.
نظریه نظام اجتماعی فنی که سازمانها را به مثابه سیستمهای باز در نظر میگیرد به محیط و تقاضای بازار، توجه میکند. اهمیت محیط و تقاضای بازار در کار سازمان و استمرار آن است که یک راهبرد بازرگانی فعال را توسعه داده و سازمانی انعطافپذیر و خلاق و نوآور میپروراند. بنابراین عواملی نظیر کاهش پیچیدگی محیط، نوآوریهای فناورانه و تقاضای بازار نیروهای قدرتمندی هستند که بر الگوی کلاسیک و سنتگرای سازمانی غلبه میکنند و سازمان را بسوی کار گروهی و انعطافپذیری و خلاقیت و نوآوری با یادگیری اصول خود سازماندهی سوق میدهند.
نظریههای تغییر، بر مبنای گروه، فرایندهای یادگیری و تغییر روشمند ایجاد شدهاند Beer؛ 1987، Beckhard، 1990، Argyris، (1987 &Walton) بر اساس نظریههای تغییر اجتماعی فنی، طراحی سازمانها بر اساس این ترکیب خیلی مهجور و دور از ذهن است و خلاقیت و نوآوری فقط هنگامی متحقق میشود که همه اعضای سازمان در شکل دهی موقعیت کاری خود نقش داشته باشند و بتوانند طی فرایند تغییر، فرایند یادگیری را تجربه کنند و بتوانند طی فرایند تغییر، فرایند یادگیری را تجربه کنند. بونسترا و ونیک معتقدند که فرایندهای خلاقیت و نوآوری سازمانی و فناورانه و غلبه بر سنتگرایی سازمانی و هدایت فرایند تغییر، نیازمند چارچوبی نظری برای فهم روابط بین راهبرد، فناوری و سازمان است.
نظریه جدید نظام اجتماعی فنی چنین چارچوبی را ایجاد میکند. این نظریه برای طراحی دوباره سازمانها و همچنین توسعه آنها بوسیله فرایندهای یادگیری یک بنیان نظری فراهم میکند؛ اگرچه توسعه بیشتر نظریه نظام اجتماعی فنی مورد نیاز است، بویژه در زمینههای توسعه راهبردی و موارد مرتبط با موانع تغییر و تاثیرات ایجاد شونده در طی فرایند تغییر.
|
نظر بدهید