شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)– مسابقه جذاب و دیدنی فوتبال بین دو تیم قدرتمند جهان از کشور اسپانیا یعنی بارسلونا و رئال مادرید دیشب برگزار شد. خوب نتیجه بازی فوتبال بارسلونا و رئال مادرید 4 بر صفر به نفع بارسلونا تمام شدکه از نظر حرفه ای فوتبال با آن کاری نداریم و تجزیه و تحلیل آن را به اهلش می سپاریم. اما نکته جالب تبلیغاتی که در این مسابقه فوتبال وجود داشت این بود که بر روی پیراهن رئال مادرید تبلیغ هواپیمایی قطر بود Qatar airways و روی پیراهن بارسلونا تبلیغ هواپیمایی امارات fly emirates نوشته شده بود.
جالب است که در رتبه بندی اخیر خطوط هواپیمایی دنیا از لحاظ کیفیت و… سه کشور سنگاپور ، قطر و امارات دارای بهترین رده بندی در دنیا هستند. سوال این است که قطر با چه امکانات و با چه تدابیری توانسته است که بدین رتبه در جهان برسد؟ آیا وسعت خاک قطر زیاد است؟ که وسعت خاک ایران خیلی بیشتر است. آیا جمعیت قطر باعث این موفقیت شده؟ که جمعیت ایران خیلی بیشتر است. آیا سابقه تاریخی و تمدن قطر باعث کسب این عنوان مهم شده؟ که سابقه تاریخی و تمدن ایران خیلی بیشتر است. من مانده ام که قطر چکار کرده که در زمینه تولید ناخالص ملی و در آمد سرانه و کیفیت هواپیمایی از ایران جلوتر است؟
آیا کسی هست که عالمانه، منصفانه و بطور فنی جواب این سئوال را بدهد؟ واقعا چرا؟ چطور میشود که یک کشور کوچک، بزرگ می شود؟ و یک کشور بزرگ، کوچک می شود؟ آیا مدیریت اینجا حرف اول را می زند؟ اساسا شاید تعریف مدیریت در کشور ما با تعریف مدیریت درآن کشورها تفاوت داشته باشد که اینجوری می شود. و تازه اگر تعریف آنها درست است پس چرا ما یاد نمی گیریم؟ و اگر تعریف ما درست است چرا آنها از ما یاد نمی گیرند؟ هان؟
تو رو خدا توجه کنید. این یک درد بزرگ است. چرا ما با وجود ثروتمند بودن، فقیر هستیم. چطور می شود که قطر و امارات به جایی می رسند که می روند و نام خود را بر روی سینه اروپاییان حک می کنند. قطر و امارات چکار کرده اند که نام کشورشان زینت و تبلیغ روی پیراهن فوتبال بزرگان دنیا می شود و بر سینه آنان نقش می بندد
عزیزان من! دیشب صدها میلیون نفر در سراسر جهان بطور مستقیم مسابقه فوتبال بین بارسلونا و رئال مادرید را با شور و اشتیاق تماشا می کردند و با حرکت بازیکنان در سرتاسر زمین، دائما کلمه امارات و قطر به چشم مردم می افتاد. مردمی که شاید تا همین چند سال پیش هیچ حسابی بر روی این قبیل کشور ها باز نکرده بودند و شناختی هم نداشتند. قطعا خیلی دیگر از شرکت ها و موسسات و برند ها و مارک های معتبر جهانی بوده اند که تلاش کرده بودند و می خواستند دیشب نام شان و نام کشور و محصول شان بر روی پیراهن بازیکنان مطرح جهان آن هم در چنین مسابقه مهم و پر بیننده ای نقش ببندد و بدین گونه تاریخی و ماندگار شوند، اما چرا به امارات و قطر اجازه داده شد که تبلیغات داشته باشند. چرا؟
آیا آنها پول بیشتری داده بودند؟ خوب پول بدهند چه اشکالی دارد؟ ما هم می توانیم پول بیشتری بدهیم و مثلا ماشین پراید را تبلیغ کنیم چه اشکالی دارد؟ اشکالش این است که فقط قضیه کمی خنده دار می شود همین. جالب است نه؟ خوب همه می دانیم که فوتبال یک صنعت است. فوتبال بواسطه جایگاه محبوبیتی که بین مردم دنیا دارد تبدیل به یک صنعت شده است. گردش مالی سالانه ناشی از صنعت فوتبال از گردش مالی بسیاری از شرکت های بزرگ دنیا هم بیشتر و بالاتر است.
وقتی که امارات و قطر یک چنین سرمایه گذاری در این صنعت می نمایند، طبیعی است که چیزی نمی گذرد و سری میان سرها در می اورند و به نان و نوای خوبی در این صنعت می رسند که همه و همه به نفع مردم کشورشان تمام می شود و بدین جهت در رتبه بندی های مختلفی که توسط موسسات بین المللی صورت می گیرد برای خود عزت و عظمتی می ابند و جای پای خوبی باز می کنند و روز بروز فاصله خود را از ما و امثال ما بیشتر و بیشتر می نمایند تا جایی که آنقدر از ما پیش می افتند که آرزو می کنیم روزی مثل آنها شویم. مگر نه اینطور است؟
در گذشته می خواستیم به پای اروپا و آمریکا برسیم که نشد. بعدها گفتیم به پای ژاپن برسیم که نشد بعدها گفتیم به پای مالزی برسیم که نشد و حالا باید آرزو کنیم که مثل امارات وقطر و ترکیه شویم که احتمالا نمی شود که نمی شود!؟!؟! کافی است بجای آنکه فکر کنیم کسی دارد تشویش اذهان عمومی می نماید و سیاه نمایی می کند فکر کنیم که چرا واقعا این همه فاصله در رشد و توسعه بین ما و برخی همسایگان مان اتفاق افتاده است؟!؟! فقط کمی فکر کنیم. همین.
هواپیمایی قطر و هواپیمایی امارات چکار کرده اند که در دنیا از لحاظ کیفی مقام آورده اند؟ پرسنل خوب دارند؟ پس اشکال پرسنل هواپیمایی ما چیست؟ واقعا چرا؟ جالب است داستان کوتاه دردناکی را که واقعیت دارد برایتان بازگو نمایم. چند سال پیش با یک هواپیمایی ایران می رفتم مشهد برای سخنرانی که در یک همایش، مقاله ای را ارائه بدهم. توی هواپیما از آقای مهماندار خواهش کردم که یک لیوان آب به بنده بدهند. ایشان رفت و لیوان آبی برایم آورد و من هم تشکر کردم. حدود نیم ساعت بعد به عنوان یک بشر که ممکن است گرسنه اش بشود تشنه اش بشود؟!؟! دوباره تشنه ام شد و از آن آقای مهماندار هواپیمایی ایران ایر خواهش کردم که یک لیوان آب به من بدهند. می دانید چه اتفاق خجسته ای افتاد؟ آقای مهماندار رو کرد به من و گفت: تازه آب خوردید؟!؟!؟! باور بفرمایید دنیا بر سرم خراب شد که آخه این چه تربیتی است؟ چه نوع مهمانداری است؟ گفتم عموجان تعریف مهماندار یعنی اینکه مهماندار قربون صدقه مسافر برود تا به خیر و خوشی و سلامتی و رضایت، به مقصد برسد. غیر از این ، مهماندار کارکرد دیگری ندارد که؟!؟!؟ اگر هواپیما خالی از مسافر باشد وجود مهماندار چه توجیهی دارد و به چه دردی می خورد وقتی مسافری در کار نیست. با وجود مسافر است که مهماندار موجودیت و تعریف پیدا می کند و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل و این می شود که هواپیمایی امارات و قطر می شوند آقای دنیا و ما همچنان اندر خم یک کوچه ایم؟ تمام.
آنان که دستی در عرصه روابط عمومی و ارتباطات و تبلیغات و مشتری مداری دارند، نیک می دانند که کاری که امارات و قطر، دیشب در بازی فوتبال میان بارسلونا و رئال مادرید انجام دادند کاری مدیریتی، هوشمندانه و مبتنی بر آینده نگری بوده است که قطعا آثار و برکات فرهنگی اقتصادی و اجتماعی بسیاری را برای این دو کشور به ارمغان خواهد آورد و این یعنی صنعتی شدن و این یعنی زنده بودن و این یعنی اقتدار و بس.
حسن خسروی – مدرس دانشگاه و مولف کتاب روابط عمومی و ارتباطات
منبع مرجع: شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)
نظر بدهید