مسئولیت‌ اجتماعی در زیست جمعی

محمد امامی – هنگامی که شنیدم استاد عزیز و دوست بزرگوارم جناب آقای محمدعلی چراغی از پیشکسوتان مخابراتی که افزون بر درخشش در عرصه‌های ادبیات و فرهنگ و روابط‌عمومی، در عرصه‌ی ایفای مسئولیت‌ اجتماعی در زیست جمعی خود نیز درخشیده‌اند، بسیار مسرور شدم.

شبکه اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی‌ ایران (شارا) || در جامعه‌ی پیچیده و پر مشغله‌ی امروزی، که هر فردی افزون بر دغدغه‌های تامین معیشت و اداره‌ی اقتصادی خانواده، مشغله‌های متعدد دیگری بر سر او آوار می‌شود، دقت نظر به مسئولیت‌های اجتماعی و ایفای چنین نقش‌هایی، از جمله ویژگی‌های ارزشمند و پراهمیتی است که فقط افراد معدودی به آن توجه دارند


هنگامی که شنیدم استاد عزیز و دوست بزرگوارم جناب آقای محمدعلی چراغی از پیشکسوتان مخابراتی که افزون بر درخشش در عرصه‌های ادبیات و فرهنگ و روابط‌عمومی، در عرصه‌ی ایفای مسئولیت‌ اجتماعی در زیست جمعی خود نیز درخشیده‌اند، بسیار مسرور شدم.

و صد البته که از چنین فرهیختگانی جز این انتظار نمی‌رود که در زیست جمعی خود همچون شمع بسوزند و روشنگر راه اجتماع باشند و به حکم وظیفه از کوشش خالصانه و ارزشمند این عزیز بزرگوار برای تشکیل و تاسیس کتابخانه و روشن کردن چراغ آگاهی و جریان آگاهی‌بخشی در مجتمع مسکونی خود سپاسگزارم و امید دارم با بیان این تجربه‌های ارزشمند و کارآمد و اثربخش و بهره‌مندی از آن، هر یک از ما بتوانیم منشا آثار خیر و نیکو و پسندیده‌ای در زیست اجتماعی خود باشیم.

بدیهی است انزوا و گوشه‌گزینی و انفعال در دوران بازنشستگی، شایسته‌ی فرهیختگان نیست و بهره‌مندی از کوله‌باری از دانش و تجربه و فضایل، کمترین وظیفه و از جمله فرصت‌های گرانبهایی است که شهروندان می‌توانند همواره مدنظر داشته باشند. به‌ویژه آن‌که این دانش، تجربه و فضایل در عرصه‌ی آگاهی‌بخشی به جریان بیفتد و و نورافشانی و آگاهی‌بخشی را در زیست اجتماعی ما به یک سنت حسنه و باقیات‌الصالحات تبدیل و ماندگار کند.

دهم اسفند ۱۴۰۲
مردم‌داران ایران

 


 

جناب آقای امامی گرامی، که در مهر و معرفت، انسانِ تمامی
بنده شرمنده ی محبت شما و دلبسته ی عنایت شما هستم.
این همه لطف و بزرگواری شما، در حد�’ این بنده ی کمترین نیست.
لطف شما بیشتر از حد�’ ماست
لطف خدا شامل حال شماست

این سخن حضرت سعدی شنو:
مس درم ما، نظرت کیمیاست*

بنده ی ناقابل، در زندگی شخصی و اجتماعی و اداری، هرکاری کنم، آن را وظیفه می دانم و قاعده و قانون ظبیعت و کاینات همین است.
از کجا آمده ام؟ آمدنم بهر چه بود؟به کجا می روم؟
از سویی دیگر، اگر حرکتی نکنیم و حرکتی در دیگران برنینگیزیم، چه کنیم؟


به قول اقبال لاهوری:
موجیم، که آسودگی ما عدم ماست.
گستاخی است اگر بخواهم افزون بر فرمایش های شما سخنی بگویم، جز آن که به منظور تشویق دیگران، همان گونه که نظر حضرت عالی نیز چنین است، چند نکته بیفزایم که:


۱- پیشنهاد دادن، کاربردی یا گونه های دیگر، هرکس شاید که بتواند، بررسی و عملی کردن یک پیشنهاد مثبت، مهم تر است.


بنده، همان گونه که به عرض رسید، در مجتمع ۱۵۶ واحدی مسکونی مان، در سال حضور، پیشنهاد کتابخانه دادم. سرانجام پس از دوسه سال، رئیس هیآت مدیره برج، که خود اهل مطالعه و فرهنگ بود، از اهالی نظرسنجی کرد و نجار آورد و پس از سه چهار ماه کتابخانه ای زیبا و آبرومند، بنا نمود و کتاب های اهالی را نیز گرد آورد. کار جناب فرجی رئیس هیآت مدیره برج ستودنی است.

۲- بنده و بانویی از همسایگان برج مجاور، دکتر اعظم خادم، به اتفاق، کتاب ها را به اقتضای موضوع، تفکیک و دسته بندی کردیم و در قفسه ها چیدیم و ثبت و بر اساس طبقه بندی دیویی، کد گذاری کردیم و کتابخانه شکل گرفت و رفت و آمد.

۳- دانش آموزان و دانشجویان می آیند درس شان را در کتابخانه می خوانند. دوسه تن دانشگاه قبول شدند.

۴- بعضی ها در کتابخانه تدریس خصوصی برگزار می کنند.

۴- بنده به بعضی ها خوشنویسی آموزش می دهم.

۵- دو کتاب نسخه خطی سده ی نهم زا که تز دکترای ادبیات بانو دکتر خادم بود، با پیشنهاد ایشان، به اتفاق، تصحیح کردیم.

۶- با همت و همکاری بانو دکتر خادم، یک مجموعه ی غزلیات بنده گردآوری و ویرایش و چاپ شد.

۷- کتابخانه، به منزله ی یک امتیاز و برند برای مجتمع مسکونی ماست، مشاوران املاک، خریداران آپارتمان را می آورند و کتابخانه را به عنوان یک آبشن و امتیاز، به رخ می کشند و مشتری جلب می کنند.

۸- از برج های مجاور نیز افرادی با معرفی هیآت مدیره هاشان، به کتابخانه ی ما می آیند.

۹- از کتابخانه، شاید، مهم‌تر آن که،
ساکنان را شناسایی کرده ام، هرکس به کتابخانه آمده، مشخصاتش را گرفته ام؛ تخصص ها و مشاغل و..، چندین استاد دانشگاه و دانش آموختگان مقاطع دکترا و فوق لیسانس. در این زمینه مدیر اجرایی ساختمان که تصادفا مخابراتی و همکارمان است، نیز برای شناسایی صاحبان تخصص، کمک کرده است.


۱۰- و بر این اساس
از ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲، استادانی را برای اجرای کنفرانس های هفتگی دعوت کردم و تا هفته ی نخست اسپند جاری، ۴۲ اجلاس هفتگی بی وقفه برگزار کرده ایم.
 

موضوعات:
روان شناسی، فلسفه، عرفان، فلسفه هنر، آموزش احیای قلب، موسیقی، موانع توسعه ی صنعتی، ادبیات فارسی و عربی، شعر و شاعران ایرانی و عرب، نقد کتاب، نقد فیلم، بیماری ها، مخابرات، ارتباطات مخابراتی و اجتماعی، خوشنویسی از منظر ادبیات، هنر و ریاضیات، حقوق و مراجع قضایی،
این شیوه ی کار فرهنگی، در همه ی مجتمع های مسکونی قابل اجراء است.

از خدا خواهیم توفیق ادب
با ارادت و احترام: م.ع.چ. ۱۰ اسپند ۱۴۰۲