مدیریت بهینه دارایی به کمک سواد رسانه‌ای

فرشاد پرویزیان، کارشناس اقتصاد و رسانه – مدیریت دارایی، نیازمند بهره‌مندی از اطلاعاتی است که کسب و تجزیه و تحلیل می‌کنیم. این داستان در شرایط عدم تعادل اقتصادی، ارزشی صدچندان دارد چراکه اطلاعات دریافتی موجب شکل‌گیری الگوی انتظاری افراد از آینده بازار و متغیرهای اقتصادی است. چنانچه افراد در انتظار افزایش قیمت دارایی‌های سرمایه‌ای باشند، به سرعت دارایی نقد را تبدیل به کالای سرمایه‌ای می‌کنند. همین استدلال توجیه‌کننده تقاضای عجیب و فزاینده نجومی برای خودرو در این روزهای اقتصاد است.

شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)|| به موازات توسعه بازارها و گسترش فعالیت‌های اقتصادی، نقش دسترسی به اطلاعات، حتی چند ثانیه زودتر، شفافیت بازار و پرهیز از رانت اطلاعاتی مورد توجه جدی قرار گرفت و رسانه‌ها برای اطلاع رسانی و جلب مخاطب بیشتر، به پخش اخبار اقتصادی و به کمک کارشناسان اقتصادی، به تحلیل روند، پیش‌بینی و حتی گمانه‌زنی در باره آینده بازارها پرداخته‌اند. در سال‌های اخیر، موضوع دسترسی یکسان اطلاعاتی و یا عدم تقارن اطلاعاتی، موضوع دریافت جوایز نوبل اقتصادی نیز بوده است.


افراد برای حفظ و افزایش قدرت خرید، سبدی مرکب از انواع دارایی‌های نقد، سپرده‌های مدت‌دار، اوراق بهادار، اقلام سرمایه‌ای و سایر دارایی‌های اثربخش دارای ریسک متفاوت، نگهداری می‌کنند. نکته اساسی، چگونگی انتخاب ترکیب یا مدیریت سبد داریی‌ها است که در تکانه‌های اقتصادی، مجموع بازدهی سبد دارایی بیشتر و یا حداقل حفظ شود.

 

مدیریت دارایی، نیازمند بهره‌مندی از اطلاعاتی است که کسب و تجزیه و تحلیل می‌کنیم. این داستان در شرایط عدم تعادل اقتصادی، ارزشی صدچندان دارد چراکه اطلاعات دریافتی موجب شکل‌گیری الگوی انتظاری افراد از آینده بازار و متغیرهای اقتصادی است. چنانچه افراد در انتظار افزایش قیمت دارایی‌های سرمایه‌ای باشند، به سرعت دارایی نقد را تبدیل به کالای سرمایه‌ای می‌کنند. همین استدلال توجیه‌کننده تقاضای عجیب و فزاینده نجومی برای خودرو در این روزهای اقتصاد است.

 

انتظار کاهش ارزش پول ملی، تقاضای بازار را از پول نقد به سمت بازارهای موازی یعنی طلا و ارز هدایت می‌کند و موجب تشدید افزایش قیمت طلا و ارز می‌شود. هنگام شکل‌گیری انتظارات رکودی نیز این روند قابل مشاهده است و در کوچه و بازار، سالخوردگانی را دیده‌ایم که دلارهای خانگی را عرضه کرده و موجب تشدید سقوط قیمت در بازار ارز شده‌اند. این حرکات موثر در بازار، ناشی از الگوهای انتظاری قیمت‌ها برای آینده، ناشی از اطلاعات دریافتی است و بخش مهمی از این اطلاعات از رسانه‌ها دریافت می‌شود.

 

 اطلاعات درست یا اشتباه، در شرایط اطمینان و یا حتی بی‌اطمینانی به رسانه، موجب شکل‌گیری نوعی از الگوی انتظاری در جامعه و در نتیجه تغییر روند مدیریت سبد دارایی‌ها خواهد شد. به عبارت صریح، رسانه‌ها هرآنچه منتشر می کنند، در همه حوزه‌ها، به‌ویژه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و بین الملل، تاثیر مشخص بر روند حرکت بازار دارد. این تاثیر به خصوص در بورس و روند قیمت سهام، قابل مشاهده و پژوهش علمی است. رسانه، با پخش اخبار و اطلاعات حتی غیر اقتصادی، در شکل‌گیری الگوهای انتظاری قیمت برای آینده و در نتیجه بر تصمیم‌گیری و مدیریت اقتصادی موثر است. حتی بی‌اعتمادی به رسانه موجب شکل‌گیری الگوی انتظاری دیگری خواهد شد. مجموعه این تاثیرات در شرایط اعتماد یا بی‌اعتمادی و نیز نقش دیرینه رسانه در آموزش و نیز جلب مشارکت اجتماعی، بیانگر تاثیر بی‌بدیل رسانه در اقتصاد است.


نقش دیگر و البته قدیمی‌تر رسانه بر اقتصاد، استفاده از تاثیر تبلیغات و آگهی‌های تجاری رسانه‌ها بر روند خرید و فروش در بازار است. مجموعه این شرایط ما را به سمت برنامه‌ریزی دقیق برای اقتصاد مدیریت در رسانه و یا همان «اقتصادِ رسانه» هدایت می‌کند.


مخاطب به انواع قاب‌ها و مدیوم‌های رسانه‌ای دسترسی دارد. مراجعه به شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی به شدت گسترش یافته است. ارزانی، سهولت، بی‌تکلفی و تعاملی بودن این شبکه‌ها، کانال‌ها، گروه‌ها، و اخیرا صفحات شخصی با امکان پخش زنده تصویری، تا حد زیادی هیمنه پخش زنده رسانه سنتی، یعنی تلویزیون را دچار سوال جدی کرده است.

 

دست‌اندرکاران تلویزیونی باید بپذیرند، دیگر دارای قدرت انحصاری پخش زنده تصویری و ارتباط با مخاطب نیستند. هرچند شاید شیوه محافظه‌کارانه یعنی توسل به فیلترینگ را در پیش بگیرند و همه این تغییرات که در چارچوب مطالعات ارتباطات اجتماعی و مدیریت رسانه قابل برسی و تحلیل است، باید به طور جدی از حیث تاثیر بر اقتصاد نیز نگریسته شود. اگر بدانیم اطلاعات دریافتی بر شکل‌گیری الگوی انتظاری و رفتار ما در بازار تاثیر می‌گذارد، تلاش می‌کنیم تا اطلاعات صحیح و دقیق از رسانه‌های معتبر کسب کنیم.

 

مراجعه به رسانه‌هایی که به هر علت و با هر هدفی، اطلاعات اشتباه منتشر می‌کنند، به طور فزاینده‌ای بر فعالیت اقتصادی و دارایی‌های ما تاثیر می‌گذارد. این خود بیانگر اهمیت صدچندان سواد رسانه‌ای در حیات اقتصادی ماست. در این شرایط به هر کانالی مراجعه نمی‌کنیم، هر نوشته آمیخته با اشتباه را نمی‌خوانیم و البته بازنشر نیز نمی‌کنیم. به عبارت صریح، بی‌سوادی رسانه‌ای موجب کژرفتاری و کژمنشی در مدیریت اقتصادی، حتی در سطح فرد و خانوار خواهد شد. در دوران پساکرونا نیز موضوع تاثیر رسانه بر اقتصاد وجود دارد. هنگامی‌که تولید از رکود خارج شود و حرکت چرخ‌های اقتصادی سرعت یابد، موضوع سواد رسانه‌ای بیش از پیش، اهمیت دارد.

 

رسانه‌های معتبر هم‌اکنون باید برای افزایش سواد رسانه‌ای مخاطبان تلاش کنند. این به مفهوم لزوم درک دقیق مدیریت بحران، مدیریت صحیح رسانه، پرهیز از شیوه‌های محافظه‌کارانه و توجه به نیازهای اطلاعاتی جامعه بویژه در حوزه اقتصاد است. رسانه‌های سنتی بدانند صرفا آن‌ها مصلحت مخاطب را تشخیص نمی‌دهند و در صورت کوتاهی، مخاطب همچنان به سراغ رسانه‌های رقیب و بعضا منتشرکننده اطلاعات نادرست یا آمیخته به دروغ خواهد رفت.
 

منبع: عصر اقتصاد