ماراتون بحران

امروزه به تاریخ بحران های آمریکایی بازگشته ایم. بزرگترین بحران کشور ما، جنگ داخلی بود. اگرچه آن مسئله کاملا متفاوت بود (جنگ داخلی در مقایسه با جنگ با ویروسی بی چهره) میزان اضطراب، بلاتکلیفی و ضرر جانی اش با آنچه امروز در اثر کووید-19 می بینیم قابل مقایسه است.

 

شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)|| امروزه به تاریخ بحران های آمریکایی بازگشته ایم. بزرگترین بحران کشور ما، جنگ داخلی بود. اگرچه آن مسئله کاملا متفاوت بود (جنگ داخلی در مقایسه با جنگ با ویروسی بی چهره) میزان اضطراب، بلاتکلیفی و ضرر جانی اش با آنچه امروز در اثر کووید-19 می بینیم قابل مقایسه است.

سخنرانی گتیسبرگ رئیس جمهور لینکلن با همه سادگی و ذکاوتی که داشت، همیشه استانداردی طلایی برای ارائه کلمات قوی و موجز و قدرتمند در زمان بحران باقی خواهد ماند.


این هفته مجددا این بحث تاریخی را خواندم و دوباره از انتخاب کلمات لینکلن و احساسات، قدردانی، همدلی و چشم انداز آینده شگفت زده شدم. در بخش آخر سخنرانی به قسمت مورد علاقه م پرداخت. لینکلن از “تولدی جدید” صحبت کرد. به جای اینکه بگوید ملت بعد از جنگ به حالت قبلی خود برخواهد گشت، تصویری از آمریکایی جدید ترسیم کرد.


وقتی به سال 2020 می رسیم رهبران شرکت ها و مجموعه های غیرانتفاعی نمی دانند چه چیز را چگونه بگویند که مقداری همدلی به جامعه تزریق کنند. مدیران را تشویق می کنم که یکی از بهترین متون لینکلن که به سبک شکسپیر نوشته شده به نام سخنرانی گتیسبرگ را از نظر بگذرانند:


“هشتاد و هفت سال پیش، پدرانمان در این قاره ملتی نو پدید آوردند؛ ملتی که رؤیای آزادی در سر داشت و خود را وقف رسیدن به این خواسته کرده بود که همه انسان‌ها برابر آفریده شده‌اند.


ما اکنون درگیر جنگی داخلی شده‌ایم که دوام آن ملت یا هر ملت دیگری را که همان رؤیاها و همان اهداف را در سر دارد، به بوته آزمایش گذاشته‌است. ما در یکی از میدان‌های نبرد همان جنگ گرد هم آمده‌ایم. آمده‌ایم تا بخشی از آن میدان نبرد را به آرامگاه ابدی کسانی اختصاص دهیم که درست در همین‌جا از جان خود گذشتند تا آن ملت به حیاتش ادامه دهد. این اقدام ما کاملاً مناسب و بجا بود. اما اگر عمیق‌تر بنگریم، ما نمی‌توانیم این زمین را به یاد آنان نامگذاری کنیم، ما نمی‌توانیم به این زمین قداست ببخشیم، ما نمی‌توانیم این زمین را متبرک گردانیم. مردان شجاعی که در اینجا جنگیدند، چه مرده چه زنده، آنانند که به این زمین قداست بخشیده‌اند؛ خیلی بیشتر از آن حدی که تلاش‌های ناچیز ما اندکی از آن بکاهد یا به آن بیفزاید.


جهان اهمیتی نخواهد داد و به یاد نخواهد سپرد که ما در اینجا چه گفتیم، اما آنچه آن‌ها در اینجا انجام دادند را نمی‌تواند به فراموشی بسپارد. بر ما زندگان است که تمام تلاشمان را معطوف به کار تمام‌نشده‌ای بکنیم که کسانی که در اینجا جنگیده‌اند تاکنون چنین شرافتمندانه پیش برده‌اندش. بر ماست که تمام تلاشمان را معطوف به وظیفه خطیری کنیم که بر دوش ماست؛ که از این رفتگان عزیز، جانسپاری برای نهضتی که برایش جانسپاری کردند را بیاموزیم؛ که در اینجا مقرر بداریم که این رفتگان، بیهوده جان نداده‌اند؛ که این ملت، ذیل سایه خداوند، دوباره آزاد متولد شود؛ و اینکه دولت مردم، از طرف مردم و برای مردم از صفحه روزگار محو نشود.”

منبع مرجع: شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)