شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا)–|| یکی از مطالب مهمی که پیرامون نقش، جایگاه و وظایف روابطعمومی مطرح میباشد، این است که روابطعمومی در مرکز یک چند ضلعی ارتباطی وجود دارد که مدیران، کارکنان، مردم، سایر سازمانها، مشتریان، رسانهها و … هر کدام یک ضلع این چند ضلعی را تشکیل میدهند و روابطعمومی باید ضمن ارتباط متقابل با آنان و روشنگری پیرامون عملکرد سازمان متبوع، کاستیهای سازمان و عملکردهای آن را شناسایی کند.
با شناخت کاستی ها وظیفه روابط عمومی پایان نمی یابد بلکه باید مکانیزمی را طراحی و اجرا کند که بتواند از طریق مجاری ایجاد شده برای ارتباط همه مخاطبان، حرف ها، گلایه ها، انتقادها و پیشنهادهای آنان را به خوبی شنیده، دریافت و ثبت کرده و با ترجمه آنها به زبان قابل فهم برای مدیران و مسئولان سازمان ، تا حصول نتیجه پیگیری نماید و از سوی دیگر پاسخهای منطقی سازمان را به زبان قابل فهم برای مردم و مخاطبان ترجمه کرده و در مجموع ، اجزای سازمان متبوع را در برابر پرسش ها و ابهام های مطرح، پاسخگو سازد.
یک روابطعمومی شایسته، همواره گلایه ها، شکایتها و پیشنهادهای مردم و سایر مخاطبان را به عنوان یک فرصت بهبود برای سازمان تلقی میکند و به دنبال شناخت نقاط قوت و ضعف سازمان، بدون گریز از واقعیتها و پنهانکاری ضعفهاست و به صورت واقعگرایانه تلاش میکند تا با رفع کاستیها ، بین سازمان و مخاطبانش تفاهم حاصل نماید.
چالش ارتباطی روابط عمومی
بیتردید هر چه آگاهی ، دانش، بینش، مهارتها، سعه صدر و توانمندی روابط عمومی در این جریان ارتباطی بیشتر باشد، بهتر و زودتر میتواند سیاستگذاری ارتباطی سازمان را در دست گرفته و بین سازمان و مخاطبانش تفاهم برقرار نماید و هر چه از این توانمندیها بیبهره باشد به شکلهای مختلف در این جریان ارتباطی اختلال ایجاد میشود و خسارتهای گوناگونی را به مردم، سازمان و جامعه وارد میسازد.
یکی از چالش هایی که به طور معمول برخی از روابط عمومی های کشور ما با آن روبرو هستند از یک سو نحوه برخورد روابطعمومیها با مسایل و مشکلات مردم و از سوی دیگر نحوه ارتباطشان با مدیران ارشد سازمان است.
چالشی که بسته به میزان دانش، بینش، مهارت و در مجموع توانمندی روابطعمومیها نتایج متفاوتی عاید و تجربه شده است.
هنگامی که یک سازمان رسالت واقعی خود را خدمتگزاری به مردم و مردممداری بداند و ارتباط متقابل روابطعمومی با مدیر ارشد و سایر مدیران سازمان، مبتنی بر اعتماد متقابل و صداقت و درستی استوار باشد، به دنبال طرح گلایهها، شکایتها، انتقادها و پیشنهادهای مردم، کارشناسان، مشتریان و مخاطبان، روابطعمومی با ابتکار عمل از این فرصت برای ارتقای آگاهیهای خود و مدیران سازمان بهره میبرد و در راستای وظایف حساس خود، با جاری ساختن اطلاعات به دست آمده از سوی مجاری متعدد ارتباطی که همواره به سوی همه مخاطبان باز است، در سازمان جریان اصلاحی را ایجاد و هدایت میکند تا با اصلاح نقایص و کاستیها، سازمان متبوع را به سمت رسالتها و اهداف اصلیاش بازگرداند.
در این میان چگونگی دریافت دادهها، تحلیل آنها و انتقال اطلاعات از مردم و مخاطبان به مدیران ارشد و سایر مدیران و نوع این ارتباطات اهمیتی مضاعف مییابد.
قسمت دوم و پایانی (https://t.me/mardomdaran/10261)
نظر بدهید