شبکه اطلاع رسانی روابطعمومی یران (شارا)–|| جدای از تواناییها و استعدادهای شخصی عکاسان، عکاسی خبری ایران در جهان به چند علت، حرفی برای گفتن ندارد؛ نخست اینکه عکس در دنیای امروزبرای ملل مختلف با زبانهای خاص خودشان معنایی یکسان دارد و به عنوان یک زبان جهانی و مشترک مطرح است و در کشورهای توسعه یافته صاحبان رسانه وقدرت با آگاهی از توانایی ذهن در ثبت تصاویر و قابلیت بیشتر به خاطر سپردن اطلاعات بصری نسبت به کلمات، از عکس به عنوان یک رسانه مستقل و پویا به نحوشایسته استفاده میکنند و به نتایج غیر قابل مقایسهای با کشورما که از آن بیبهره است دست یافتهاند.
چرا که در ایران عکس خبری نه تنها به عنوان یک رسانه مستقل و پویا شناخته نمیشود، حتی در مطبوعات و خبرگزاریهای ما نیز سرویس مستقل و پویای عکس به معنای واقعی و کاربرد حقیقی آن ایجاد نشده است؛ عموم رسانهها از تصاویر کپی شده از رسانههای دیگر استفاده میکنند.
دوم اینکه عکاسی خبری صاحب جایگاه مطلوب، از مطبوعات توانمند و حرفهای سرچشمه میگیرد؛ حال آنکه در مطبوعات ما به علت عدم شناخت کافی و حرفهای از عکس برخورد خوبی با عکس نمیشود.
عامل دیگر، توجه بیش از حد صاحبان رسانهها به جریان انتقال پیام از طریق واژگان و نوشتار در چارچوب تیترها، لیدها، خبرها و گزارشها ی جنجالی است که این امر موجب شده تا از اهمیت و نقش عکس خبری غفلت شود.
غفلت از اهمیت نقش عکس و نگاه اقتصادی مدیران مطبوعات تا به آنجا رسیده است که بهراحتی یک عکاس حرفهای را کنار میگذارند و عکاسانی با دستمزدهای پایینتر از حد واقعی را استخدام میکنند؛گاه این نگاه اقتصادی تا آنجا پیش میرود که مطبوعات ما به استفاده از عکسهای مجانی آژانسهای عکس بسنده میکنند.
علت دیگر موفق نبودن عکاسی خبری کشورمان این است که مخاطبان مطبوعات ما، مخاطبان حرفهای نیستند و تنها تیترهای جنجالی مجابشان میکند تا مطلبی را بخوانند.
شاید برخی عکاسی مستند ما را صاحب جایگاه معرفی کنند که در این بخش هم با مشکلات چشمگیری روبهرو هستیم. عکاسی مستند شامل مجموعهای از عکسها است که آغاز تا پایان یک رویداد را روایت میکند و به نمایش میگذارد؛ در زمینه عکاسی مستند تنها به یک تک عکس یا دو عکس و یا مجموعه عکسهای داستانی کاملا ناقص که در حد چند فریم خلاصه میشود؛ همچنین عکس مستند ما از نگاه، بینش بصری، خلاقیت و داستانی که باید در یک مجموعه باشد، بیبهره است؛ به این معنا که اگر عکسها کنار هم قرار بگیرند بهطور قطع بیان کننده یک داستان خوب خبری و مستند نیستند.
عکاسان ما فقط دانش، تک عکس گرفتن و عکس خوب گرفتن را دارند؛ عکاسی مستند قلب فتوژورنالیسم در جهان است، در حالی که روزنامههای ما از ظرفیت چنین گزارشهایی به معنای واقعی و به جای آن استفاده نمیکنند.
بهطور قطع فضای سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه، در این وضعیت بیتأثیر نیست. عکاسان خبری ما، مصونیت و آزادی عمل یک عکاس در کلاس بینالمللی را ندارند؛ یک عکاس برای عکاسی در خیابان هم با هزار و یک مشکل روبهرو میشود…
امروز همه با یک موبایل عکاسند و نه تنها در طبیعت، بلکه در خیابان و حتی از حریم شخصی مردم هم عکاسی میکنند؛ نتیجه کارشان هم میتوان در فضای مجازی مشاهده کرد؛ کسی هم کاری به کارشان ندارد.
منبع: www.akkasee.com
نظر بدهید