ضرورت موقعیت‌یابی و جهت‌یابی جامعه ارتباطی کشور

 مهدی باقریان رئیس انجمن متخصصان روابط‌عمومی ایران – متاسفانه هیچ روند و ادبیات نوظهوری در مورد مسئولیت و رهبری فکری جامعه ارتباطی کشور، دانش و مدیریت اعتبار آن به عنوان یک فرآیند مردم‌مدارانه و دلباخته‌ی پیشرفت و رفاه مردم وجود ندارد؛ روشی که می‌تواند بر روند “عادلانه” و “انسانی‌شدن” بیش از پیش ساختارها و فرایندهای اجرایی جامعه تاثیر بسزایی بگذارد...

 شبکه اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی ایران (شارا)|| کنش و نقش تاثیرگذار جامعه ارتباطی یک کشور در تحولات مختلف آن جامعه نه تنها اجتناب‌ناپذیر و غیرقابل‌انکار است بلکه تأثیر زیادی بر سیاست‌ها و تصمیم‌های اجتماعی و سیاسی دارد. وظیفه یک تحصیلکرده‌ی روشنفکر فقط ارایه آموزش‌های آکادمیک نیست او در برابر مردم جامعه‌اش به‌طور قطع مسئولیت سنگینی دارد و نمی‌تواند در برابر اتفاق‌های ریز و درشت اطراف و اکناف جامعه‌اش بی‌تفاوت باشد و عافیت‌طلبی پیشه کند.
 
 بله متوجه هستم نزدیک شدن به مباحث اجتماعی و سیاسی به دلایل مختلف از جمله فقدان امنیت شغلی و نگرانی از برخوردهای امنیتی، محروم شدن از حقوق شهروندی، به‌رسمیت نشناختن اعتراض‌های بحق مردم، نشنیدن و نادیده انگاشتن اندرزهای سازنده و مدبرانه و لج‌بازی‌های ایدئولوژیک حتی از نگاه ارتباطی و تخصصی و میان‌داری برای کاستن بحران می‌تواند احساس ترسناکی داشته باشد، اما به‌طور قطع بخش مهمی از زندگی یک انسانِ ارتباطیِ متعهد به آرمان‌هایِ انسانی است. در غیر این‌صورت علم و کنش ما هیچ کمکی به بهتر شدن زندگی مردم نمی‌کند و آموزش‌های ارایه‌شده در دانشگاه‌ها و کلاس‌ها چه بسا دردی از جامعه دوا نکند و حتی انتقال خط‌مشی این‌چنینی به دانش‌پذیران مضر هم باشد و به تربیت و آموزش افرادی بینجامد که هیچ ارتباطی با جامعه ندارند و صرفا در پی منافع خویش هستند.
 
 عملکرد سرآمدان جامعه ارتباطی کشور بر اساس معیارهایی اندازه‌گیری می‌شود که انتظار می‌رود هم در عرصه سیاسی و هم در عرصه اجتماعی خردمندانه، مردم‌مدارانه و حرفه‌ای‌گرایانه باشد. این موضوع، تقاضاها و درخواست‌های جدیدی را برای مدیریت سپهر ارتباطی جامعه ملتهب امروز ما ایجاد کرده است؛ جایی که این وظیفه به‌طور فزاینده‌ای در حیطه وظایف افراد نخبه این حوزه که با بودجه و امکانات همین مردم تحصیل کرده‌اند قرار می‌گیرد اما ترجیح دادند سکوت کنند و متاسفانه همچنان به سکوت خود ادامه می‌دهند و حتی، و حتی از تحلیل حرفه‌ای و تخصصی رخدادهای امروز گریزان و ناتوانند و غیرمسئولانه رفتار می‌کنند.
 
 متاسفانه هیچ نشان، روند و ادبیات نوظهوری در مورد مسئولیت و رهبری فکری جامعه ارتباطی کشور، دانش و مدیریت اعتبار آن به عنوان یک فرآیند مردم‌مدارانه و دلباخته‌ی پیشرفت و رفاه مردم وجود ندارد؛ روشی که می‌تواند بر روند “عادلانه” و “انسانی‌شدن” بیش از پیش ساختارها و فرایندهای اجرایی جامعه تاثیر بسزایی بگذارد و این روند جهانی بویژه بعد از قتل “جورج پری فلوید جونیور” توسط پلیس آمریکا (که سزای جنایتش را هم دید) و رویداد سلامت‌محور کووید-19، ابعاد جهانی وسیعی پیدا کرده و همه حوزه‌ها بویژه حوزه “ارتباطات انسانی” را به سرعت درنوردیده و اکنون تبدیل به یک حوزه‌ی تثبیت‌شده برای تحقیق شده است.
 
 مطالبه امروز جامعه ارتباطی کشور در عملکرد سرآمدان و اعضای آن نهفته است – نحوه عملکرد آنها و نحوه کردار و رفتار آنها در تار و پود تحولات اجتماعی و سیاسی کشور بویژه موقعیت سرنوشت‌ساز و ویژه‌ای که میهن عزیز ما در آن قرار گرفته‌ است. با این حال، نقطه عزیمت و برداشت فعلی ما این است که عملکرد امروز این جامعه، به‌غایت غیراخلاقی، غیرحرفه‌ای، غیرتخصصی، غیرانسانی و سزاوار ملامت و سرزنش است.
 
 با تکیه بر عملکرد این افراد، ما استدلال می‌کنیم که تداوم و گسترش چنین رفتارهایی می‌تواند رهبری فکری و سوابق آموزشی و اخلاقی شایسته ایشان را نیز با یک پرسش و علامت سوال بزرگ مواجه ‌کند و آن اینکه علم و دانش ایشان قرار است اساسا چه دردی از دردهای جامعه ما را دوا ‌کند. بنابراین منطق زیربنایی آموزش‌های دانشگاهی می‌تواند نمادین، منفعت‌طلبانه و جاه‌طلبانه باشد و وظایف آن‌ها می‌تواند کم وبیش بر حوزه ارتباطات به عنوان یک “شغل خاص” متمرکز شود اگر در این زمینه هم موفق بوده باشند.
 

28 آبان 1401

#زمستان_روابط‌عمومی