گروه دانش روزنامه جامجم مدتی پیش از من خواست تا یادداشتهایی در زمینه روزنامهنگاری علمی بنویسم. زمانی که فکر میکردم چه چیزی باید درباره روزنامهنگاری علمی بنویسم، ایدههای مختلفی به ذهنم خطور کرد. از درس نامهها و تعریفهای کلاسیک گرفته تا تجربههای شخصی. از آنجا که انتشارات موسسه جامجم بزودی کتابی در زمینه روزنامهنگاری علمی منتشر میکند، فکر کردم بحثهای طبقهبندی شده را برای آنجا باقی بگذارم و در این ستونها درباره برخیتعریفها و سوءتفاهمها که به نظرم میرسد و سوالهایی که ممکن است پیش روی همکارانم در این گرایش باشد، بپردازم. به همین دلیل اگرچه این مجموعه به برخی اصول و چالشهای روزنامهنگاری علمی میپردازد، اما یک درس نامه مستقل یا راهنمای جامع برای آن نخواهد بود.
روزنامهنگار علمی کیست؟
شاید ریشه بسیاری از اصلیترین چالشهای موجود در هر رشتهای از همان جایی نشأت بگیرد که مفاهیم به ظاهر بدیهی در آن قرار دارد. تعریف بدیهیات به نظر کاری عبث و بیهوده میآید، اما فراموش کردن همین تعاریف اولیه باعث میشود مشکلات فراوانی به وجود آید.
برای اینکه مشکلاتی که به آن اشاره میکنم مفهومتر شود به موضوعاتی که احتمالا هر روزنامهنگار علمی در ایران ـ و در اغلب نقاط جهان ـ با آن دست و پنجه نرم کرده است، توجه کنید.
ـ شما در مقابل یک دانشمند محترم و جا افتاده و باسابقه قرار گرفتهاید و مشغول پرسش و پاسخ با او هستید. به سوالی میرسید و در جواب شما، آن فرد به جای آنکه پاسخ دقیقی بدهد، به شما میگوید: این سوال خیلی مرتبطی نیست بهتر است از آن بگذرید.
ـ در پایان یک گفتوگو و مصاحبه شخص مصاحبهکننده یا مسوول روابط عمومی آن دانشگاه و موسسه ضمن تشکر از شما محترمانه یا نامحترمانه از شما درخواست میکند متن نهایی گفتوگوی خود را جهت تایید به دفتر ایشان ارسال کنید.
ـ هنگام تهیه گزارش از یک موضوع مثلا محیط زیستی، فناوری یا امثال آن مسوولانی که با آنها تماس میگیرید، به شما میگویند به صلاح نیست در این باره فعلا صحبت شود و بهتر است بعدا صحبت کنیم و ما خودمان به شما اطلاع میدهیم.
ـ مسوول یک موسسه علمی با شما تماس میگیرد و میگوید من یک خبر خیلی ناب و دست اول برای شما دارم و لطف کنید همین امروز در صفحه روزنامه جای دهید. متن خبر را هم برایتان ارسال کردهام و لطفا به همان شکل کار شود.
ـ یک مخترع، نوآور و محقق با شما تماس میگیرد و ضمن ارسال گواهیهایی از ثبت دفتری کارها و طرحهای خود از شما میخواهد گفتوگویی با او انجام دهید و با اینکه تقریبا به هیچ یک از سوالهای شما جواب درست نداده، با قسم و آیه از شما میخواهد مطلبش را کار کنید.
ـ خبری شگفتانگیز را در یکی از سایتهای خبری، رادیو و تلویزیون یا روزنامههای دیگر میبینید و بلافاصله وسوسه میشوید برای عقب نماندن از قافله و متهم نشدن به خبر خوری از سوی مسوولان رسانه خود آن را منتشر کنید.
ـ ….
اگر تاکنون در هر یک از شرایط بالا قرار گرفته و به سوالها، درخواستها و وسوسههای اشاره شده پاسخ مثبت دادهاید، به طور جدی باید به مرور جایگاه خود به عنوان روزنامهنگار علمی بپردازید. همه این درخواستها و وسوسهها از آنجا ناشی میشود که بسیاری از مردم جایگاه روزنامهنگار علمی را نمیشناسند و گاه خود روزنامهنگارهای علمی نیز این جایگاه را فراموش میکنند.
پس پرسیدن سوال خبرنگار علمی کیست و پاسخ دادن به آن حداقل بخشی از مشکلات ما را رفع میکند.
روزنامهنگاری علمی شاخه و گرایشی از روزنامهنگاری است. روزنامهنگار یا ژورنالیست علمی ابتدا یک ژورنالیست است و در این مقام فرقی میان او و یک ژورنالیست عمومی، سیاسی، ورزشی و… وجود ندارد. حوزهای که او پوشش میدهد حوزه علوم است که با اندکی تساهل ریاضیات، فناوری، محیط زیست و تحقیقات پزشکی (و نه سلامت به معنی عمومی و تبلیغ رژیم غذایی و مشاوره روانشناسی و آشپزی و…) را دربرمیگیرد. درباره این زمینه تخصصی در یادداشت بعدی مفصلتر خواهم نوشت، اما در اینجا فقط تاکید میکنم که روزنامهنگار علمی، روزنامهنگار است. از همان شیوهها و روشهای روزنامهنگاری استفاده میکند، ابزارهای او با ابزارهای همکارانش یکسان است، در نشریات مکتوب، الکترونیکی، تصویری و صوتی کار میکند و بسته به نوع نیاز، محصولات و سرویسهای مختلفی را به جامعه تحویل میدهد. روزنامه نگاری علمی یک کار تمام وقت است و کسی که این کار را انجام میدهد یک شغل صاحب احترام به نام روزنامهنگاری دارد.
نکته بسیار بسیار مهمی که هم از سوی جامعه علمی و هم از سوی خبرنگاران بارها و بارها فراموش شده و نتیجهاش فاجعهبار بوده، این است که این جایگاه فراموش میشود. گاه یک روزنامهنگار علمی، زمانی که مقابل یک دانشمند مینشیند، احساس میکند در برابر یک پیر و مرشد نشسته است و سوال کردن از او، اصرار بر گرفتن پاسخ و نقد کردن او گناهی کبیره و نشانه بیحرمتی است. فراموش نکنید اگر شما یک روزنامهنگار علمی باشید (این اگر بسیار مهم است و گاه افرادی بدون آمادگی لازم از این عنوان استفاده میکنند) مقابله شما با یک برنده جایزه نوبل علمی، مقابله یک دانشآموز و علاقهمند با یک استاد و یک ابرقهرمان نیست، بلکه مقابله و ملاقات دو فرد حرفهای از دو دنیای متفاوت است. شما اگر کارتان را درست بلد باشید و یک روزنامهنگار حرفهای علمی باشید، در این ملاقات نه تنها خود را در موقعیت پایینتر حس نمیکنید بلکه اعتماد به نفس برای سوال کردن و پرسیدن را به دست میآورید. از سوی دیگر اگر جامعه علمی نیز متوجه شود که خبرنگار علمی مسوول روابط عمومی آنها نیست که هر چیزی را آنها خواستند مطرح کند، میفهمد نیازش به روزنامهنگاری علمی برای تبلیغات نیست. این مساله اینک در بسیاری از نقاط جهان جا افتاده است، اما سوگمندانه هنوز در ایران بسیاری از نهادها و افراد علمی نگاهشان به روزنامهنگاران نگاه ابزاری و روابط عمومی است ـ که البته گاه باید بخش عمده تقصیر را به گردن خود روزنامهنگارانی انداخت که چهره خود و صنف خود را تخریب میکنند. طبیعی است دانشمندی متخصص که مثلا قرار است با او درباره روشهای جدید درمان ایدز صحبت شود، وقتی ابتدای صحبت با این سوال مواجه میشود که لطفا دستاورد خود را معرفی کنید، بسادگی درمییابد شخص مقابل او حتی زحمت مطالعه چند خط از آن دستاورد را هم به خود نداده است و در نتیجه کوچکترین اعتمادی به مطلبی که او مینویسد نخواهد داشت و میخواهد متن را پیش از چاپ بخواند تا اعتبارش از دست نرود.
روزنامهنگار علمی قرار نیست دانشمند باشد. این نکته را هیچ وقت فراموش نکنید. ما دانشمند نیستیم و قرار هم نیست دانشمند شویم. آینده ما و موفقیت و پیشرفتهای بعدی، ما را به روزنامهنگاران علمی موفقتری تبدیل میکند.
آیا چون ما دانشمند نیستیم پس آیا حق نداریم از دانشمندان سوال کنیم؟ به عبارت دیگر آیا دانشمندان موظفند به ما پاسخ دهند؟ بله! آنها موظفند به شما پاسخ دهند. اینکه ما دانشمند نیستیم به معنی این نیست که آگاه نیستیم. یک روزنامهنگار علمی خوب برای یک پرونده خوب و یک مقاله موفق شاید ماهها وقت صرف کند، با دهها نفر مصاحبه کند و صدها مقاله بخواند. گاه حجم اطلاعاتی که یک روزنامهنگار علمی برای نوشتن یک مقاله 2 تا 4 هزار کلمهای جمع میکند به قدری زیاد است که از دل آن بانک اطلاعاتی کتابی ترویجی نوشته میشود. روزنامهنگار علمی اگرچه دانشمند نیست، اما چون در کار خود متخصص است، زمانی که به بحث با یک دانشمند مینشیند آنقدر آماده و مطلع است که گاهی نفر سوم نمیتواند متوجه شود کدام یک از آنها متخصص آن رشته هستند. این توانایی با دانستن تئوری و در عین حال کار سخت به دست میآید.
دانشمند هم موظف به پاسخگویی به خبرنگار است. غیر از مواردی که محدودیتهای حقوقی ـ مانند قوانین قرنطینه خبر که از سوی ناشران مقالات علمی معتبر و ژورنالهای اصلی اعمال میشود ـ مانعی حقوقی ایجاد کند. (در این صورت باز هم دانشمندان به شرط قبول امانتداری و عدم انتشار پیش از پایان قرنطینه خبر از سوی روزنامهنگاران با آنها صحبت میکنند. در جوامعی که عمده اقتصاد از درآمدهای مالیاتی تامین میشود و چرخش آزاد قدرت وجود دارد، دانشمندان برای آنکه بتوانند بودجه خود را تامین کنند باید با مردم حرف بزنند. دقت کنید اگر فاصله دانشمندان و مردم بیشتر شود، ممکن است در انتخابات بعدی کاندیدایی که به مردم قول میدهد از بودجه پژوهشی به جای مالیات مستقیم مردم کم میکند، رای بیاورد. بدین ترتیب دانشمندان کسب و کار خود را از دست میدهند. پس باید مردم در جریان اهمیت کار آنها باشند. اما دانشمندان زبان حرف زدن با مردم عادی را در عمده اوقات بلد نیستند و نیاز به مترجمی دارند که به زبان آدمیزاد برای مردم حرفهای آنها را ترجمه کند. این مترجم روزنامهنگار علمی است. اگرچه تنها وظیفه او ترجمه نیست. او مواظب است حرفهای اشتباه را منتقل نکند و مورد سوءاستفاده قرار نگیرد. در عین حال او به روندهای جاری در جهان علم نظاره میکند. مطالعه دائم او در تماس بودنش با بخشها و گرههای مختلف شبکه پیچیده علم به او این توانایی استثنایی را میدهد تا دید وسیعتری نسبت به جهت
نکته
روزنامهنگار علمی مانند هر روزنامهنگار دیگری 2 وظیفه عمده به عهده دارد. نخست تشخیص خبر و موضوعاتی که برای جامعه مهم است یا باید مهم باشد و مورد توجه قرار گیرد و انتقال درست، بیطرفانه، کامل، شفاف و معنیدار و قابل فهم و البته جذاب آنها به مخاطب و دیگری نظارت بر حوزه تخصصی خود. برای انجام این وظیفه روزنامهنگار علمی مانند دیگر همکارانش از تکنیکها و روشهای مختلف استفاده میکند، برای شناخت صحت و اهمیت خبر از منابع عمومی و شخصی استفاده میکند، بسته به اهمیت و عناصر خبری موضوع قالب مشخصی از گزارش و گفتوگو تا خبر کوتاه یا مقاله و پرونده را برای ارائه آن انتخاب میکند، با دبیران و سردبیران رسانه خود درباره انتشار آن بحث میکند و با آنها به توافق میرسد و با استفاده از سبکهای مختلف محصول خود را آماده و ارائه میکند. در بخش دوم هرجا احساس کند موضوعی یا حوزهای یا اتفاقی از فرم خارج شده است تذکر میدهد نسبت به آینده یا سرعت روندها و جهتگیری آنها هشدار میدهد و حوزه مورد نظر خود را نقد میکند. برای این کار او هم مانند همه همکارانش نیازمند وصل شدن به دنیای اطلاعات است. به قول آرتور سیکلارک که میگفت من بدون آب و غذا میتوانم زندگی کنم، اما بدون اطلاعات هرگز، یک روزنامهنگار علمی موظف است ـ نه اینکه میتواند بلکه باید ـ تا حد امکان اخبار حوزه خود را دنبال کند، مجلات و نشریات دیگر را زیرنظر داشته باشد، منابع مستقلی برای خود از جامعه علمی حوزه مورد فعالیتش دست و پا کند، خود را با مفاهیم و همچنین زندگینامه چهرهها و داستان روندها و همینطور تاریخ و فلسفه علم آشنا کند. اطلاعات عمومی خود را در زمینههایی که تاثیر مستقیم بر مسیر علم دارند، مانند جامعهشناسی، تاریخ، فرهنگ، اندکی سیاست و اقتصاد و البته ادبیات، افزایش دهد. فیلمها و مجموعههای مستند علمی را تماشا کند و حتی از دیدن فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی که به نوعی به موضوع او مربوط میشوند، غافل نشود.
منبع: روزنامه جام جم
از سوی دیگر، محصول ما فقط برای حفظ بازار دانشمندان نیست. روزنامهنگار علمی اهمیت و جایگاه علم را به میان مردم میآورد. از علم بار زدایی میکند و آن را از برج عاج بیرون آورده و به زندگی روزمره مردم پیوند میدهد. به طور غیرمستقیم تفکر علمی را در جامعه توسعه میدهد و نه تنها دست به ترویج علمی میزند که با توسعه تفکر علمی، به توسعه همهجانبه یک کشور کمک میکند. اگر دانشمند صاحب حرفهای است که محصول او علم است، روزنامهنگار علمی آگاهی، درک، علاقه و توجه علمی را در جامعه تولید میکند.
روزنامهنگاری علمی کار سادهای نیست و از آن مهمتر کار دست دومی نیست. اگر روزنامهنگار سیاسی به نقد و تحلیل عملکرد نقشآفرینان عرصه سیاست میپردازد و به همین دلیل نظرات یک روزنامهنگار سیاسی برای سیاستمداران گاهی از نظر مشاوران معتمدشان با ارزشتر است، روزنامهنگاران علمی نیز به انتقال اخبار و در عین حال نظارت بر عملکرد نقشآفرینان عرصه علمی میپردازند. عرصهای که نه تنها بسیار دشوار است که در عین حال یکی از هیجانانگیزترین و پرکششترین عرصههای جهان امروز را تشکیل میدهد. عرصهای که بیش از هر چیز دیگر بر کمیت و کیفیت زندگی ما در حال و آینده تاثیر دارد و توسعه یک جامعه در گرو آن است.
اما علمی که قرار است روزنامهنگار علمی آن را گزارش کند، چیست؟ برای یافتن پاسخ این پرسش منتظر مطلب بعدی صفحه دانش در روزنامه جامجم باشید.
گیری تحقیقات داشته باشد.
|
نظر بدهید