روابط عمومی و منافع ملی

صرفنظر از تمام این اختلاف ها، آنچه در اراده سیاسی مردم متبلور شده را می توان بیش از هرچیز نشان دهنده خواست و برداشت مشترک عموم مردم تلقی کرد

 

روابط عمومی و منافع ملی


شارا، مسعود طوفان، کارشناس ارشد روابط بین الملل – بی تردید منافع ملی را باید یکی از محورهای مهم درک سیاست های دولت آقای روحانی تلقی کرد، تلاش برای تامین منافع ملی کشورها در نظام بین الملل البته موضوع تازه ای نیست، اما چیزی که برای تازه و جالب خواهد بود ادبیات تازه دولت است که خود را متعهد به حفظ منافع ملی می داند و این به معنای کاربرد تازه این مفهوم در ادبیات رایج سیاسی دولتمردانی است که می خواهند این مفهوم کلیدی را هم در سیاست داخلی و هم خارجی محور قرار دهند.
در گفتمان دانشگاهی، منافع ملی با شاخصه هایی همچون تولید ثروت، امنیت و نفوذ جهانی شناخته می شود و این اواخر ارزش های نظیر اعتبار و پرستیژ بین المللی نیز با عنوان قدرت نرم مورد توجه قرار گرفته است، به این ترتیب منافع ملی را حاصل جمع منافع جزئی و پراکنده افراد و احزاب، دسته جات و گروه های جامعه می دانند که در قالب مواضع و سیاست های یک دولت به منظور کسب قدرت و اعتبار جهانی متبلور می شود.
رییس جمهور روحانی خوب می داند که منافع ملی ایران با این مولفه ها یعنی ثروت و قدرت ملی محقق می شود و برخورداری یک کشور از نفوذ و اعتبار بین المللی از مسیری غیر از لفاظی های توخالی و خیال پردازی می گذرد، ادبیات به کار رفته توسط رییس جمهور در جریان رقابت های انتخاباتی و نیز پس از انتخابات حاکی از اهتمام وی به محور قراردان منافع ملی به عنوان مبنای جهت گیری های آتی دولت دارد.
در این میان بایستی از جایگاه تازه روابط عمومی ها در تامین منافع ملی سخن گفت، گفتمان تازه دولت فضای مناسبی را برای طرح نقش تازه روابط عمومی به عنوان یکی از بازیگران تاثیرگذار در سیاست داخلی ایجاد نموده است. اگر کسب اعتبار، تصویر سازی و ارتقای وجهه بین المللی را نیز از اهداف مهم دولت ها در صحنه دیپلماسی عمومی بدانیم؛ نقش روابط عمومی در عرصه سیاست خارجی و نظام بین الملل نیز آشکار می شود.
بی شک توجه روابط عمومی ها در تامین منافع ملی فراتر از تامین منافع افراد، گروه ها و محافل سیاسی می تواند دوران تازه ای از نقش سازنده روابط عمومی را در خدمت رسانی به کشور رقم بزند، جای این است که متخصصان روابط عمومی نقش راهبردی روابط عمومی را در فضای جدید تبیین نموده و به بدنه مدیریت کلان روابط عمومی القا نمایند، این گفتمان قاعدتا باید از ادبیات مرسوم و شعارهای توخالی فراتر رود و وضعیتی را ایجاد نماید تا کارگزاران روابط عمومی ذهنیتی روشن از وظایف و تعهدات خود در رابطه با تامین منافع همه جانبه کشور در عرصه داخلی و بین المللی داشته باشند.
اما یکی از مهمترین دشواری های روابط عمومی در پیگیری این هدف، درک متفاوت و گاه متضاد از منافع ملی است، واقعیت این است که در تفسیر منافع ملی طیف متنوعی از عقاید و سلایق و نظرات به چشم می خورد و وفاق و اجماع آشکاری بر روی آن میان گروه ها و افراد از جریات سیاسی وجود ندارد ، به عنوان مثال عده ای تحریم های بین المللی را عین نعمت و دروازه ای برای استقلال و خودکفایی کشور تلقی می کنند و در شعارهای شان حتی خواستار افزایش تحریم ها هستند، نوع نگاه به غرب چگونگی و کیفیت ارتباط با آن و نیز مسائل فرهنگی و هنری از دیگر نکات بسیار بحث برانگیز و متناقض است که هنوز لاینحل مانده است.
به نظر می رسد صرفنظر از تمام این اختلاف ها، آنچه در اراده سیاسی مردم متبلور شده را می توان بیش از هرچیز نشان دهنده خواست و برداشت مشترک عموم مردم تلقی کرد که به عنوان صدای مردم از صندوق های رای بلند شد و این خواست عبارت است از حفظ موجودیت، امنیت و پرستیژ ملی دوم حفظ ارزش های مذهبی و اجتماعی و بالاخره توسعه اقتصادی و رفاه اجتماعی، این همان صدایی است که روابط عمومی باید بشنود و به آن متعهد بماند، این نقشه راه روابط عمومی ها است.