شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا)–|| اهمیت نظاممند بودن ارتباطات به قدری زیاد است که بخش مهمی از وظایف مدیریت را «وظایف ارتباطاتی» مدیر دانستهاند.
اگر تفاهم و توافق و ارتباط متقابل مدیران با روابطعمومیها و همچنین روابطعمومیها با همکاران و سایر مخاطبان دچار خدشه شود، بحرانی پدید میآید که ورشکستگی و سقوط نتیجهی قهری آن است.
لذا با توجه به همین مقدمه کوتاه باید تاکید کنیم شفافسازی مسایل و مشکلات، از جمله ضرورتهای خدمترسانی در جایگاه روابطعمومی است و پنهان نگاه داشتن و کوچک تلقی کردن آنها منجر به ترغیب نشدن دستاندرکاران برای شفافسازی مشکلات و در نهایت رسیدگی نکردن و حل نشدن آنها میشود.
انکار امکان یا واقعیت بحران یا مشکل که معمولا با نوعی خودفریبی و فرار از واقعیت آمیخته است، یکی از موانع عمده در مسیر شناخت بحران یا مشکل و مقابله صحیح و به موقع با آن است.
بسیاری از مدیران و روابطعمومیها از پذیرش حتی امکان وجود بحران یا مشکل در سازمان خود بیم دارند و همواره با صدور تکذیبیه و انواع روشهای دیگر سعی در پرده افکندن بر روی واقعیت نازیبا و کوچک شمردن و پنهان کردن مشکل بروز یافته دارند، در حالی که نفی امکان بحران یا مشکل و نپذیرفتن وقوع آن، هیچ کمکی به سازمان نخواهد کرد.
این تلاش نافرجام همواره با توسل به دروغ همراه میشود و ریشههای اعتماد کارکنان و مخاطبان را میسوزاند، بنابر این مسئولان روابطعمومی و مدیران سازمان باید با عزمی راسخ و حمایت جدی از روابطعمومیها آنان را در مسیر زمینهسازی برای تامین نیازهای عینی و ذهنی کارکنان و سایر مخاطبان و جلب اعتماد عمومی به عنوان بزرگترین سرمایه اجتماعی خدمتگزاران و توسعه کشور یاری کنند و آنان را از درافتادن در ورطه دروغ و صدور تکذیبیههایی که به وضوح ، نادرستی آن در میان کارکنان و مخاطبان حس میشود مصون نگه دارند.
ما امروز به مدیران و روابطعمومیهایی نیاز داریم که شجاعت پذیرش خطا و ناراستیها را داشته باشند و خود را از شیوههای زشت منفور مشاطگی و اسارت و بندِ زیبا جلوهدادنِ زشتیها رهانده و با اتکا به فلسفهی مدیریت نو و پویا، با ارتباط موثر و کارآمد با کارکنان و مردم، نیازهای واقعی آنان را بشناسند و به طور شفاف برای برطرف کردن مشکلات و تامین نیازهای صحیح ساز و کارهای مناسب و شایستهای را طراحی و اجرا کنند.
روابطعمومیها باید تلاش کنند تا صدای کارکنان و مردم در سازمان به خوبی شنیده شود و دیوار بیاعتمادی میان کارکنان و مردم و مدیران شکل نگیرد و چنانچه شکل گرفته با برطرف کردن موانع، کوتاه و کوتاهتر و در نهایت برداشته شود.
فراموش نباید کرد تا زمانی که مشکل یا بحران در سازمان وجود دارد، نپذیرفتن وجود مشکل و صدور تکذیبیهها و انکارهای مکرر نه تنها دردی از سازمان را درمان نخواهد کرد بلکه جدا شدن از مسیر صداقت و راستی و توسل به دروغ ، فاصله میان کارکنان و مردم و مدیران را زیادتر و دامنه بحران را گستردهتر خواهد کرد و «اعتماد»؛ این بزرگترین سرمایهی اجتماعی سازمان را از بین خواهد برد.
بنابر این روابطعمومیهای شجاع، بحران یا مشکل را انکار یا تکذیب نمیکنند و به جای آن ساز و کارها و زمینههای لازم را برای برطرف شدن مشکلات و بحرانها طراحی و اجرا میکنند.
۸ بهمن ۱۴۰۰
|
نظر بدهید