شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا)–|| طبیعت و ماهیت فعالیت و کارهای روابطعمومی به خصوص روابطعمومی سازمانهایی که سر و کار مستقیم با مردم دارند- به نحوی است که نتیجه فعالیت و عملکرد آن، در معرض مشاهده و قضاوت افکار عمومی قرار گرفته و مردم بسیاری از آن آگاه میشوند. پس، طبیعی است اگر کوتاهی، خطا و خلافی صورت پذیرد به سرعت، همه مطلع میشوند و اعتبار و صلاحیت آن سازمان، مدیرانش و نهادهای بالادستی آن، زیر سوال میرود.
*نقش روابطعمومی آگاه*
شاید بعضیها فکر کنند روابطعمومی-به عنوان یک علم و هنر و فن وارداتی- کاربرد و تاثیر چندانی در بهتر شدن شرایط سازمان، جامعه و مخاطبان مورد نظر آن ندارد، ولی اگر به تاریخ کاربردهای روابطعمومی در جهان نگاهی بیفکنیم و به روابطعمومی، به عنوان مشاور، اتاق فکر، تصمیمساز برای مدیران و موثر در شناخت ویژگیهای مخاطبان و عاملی برای نفوذ و تغییر نگرش آنان بنگریم درمییابیم نقش و تاثیر حضور موثر و کارای یک روابطعمومی آگاه، غیرقابل انکار خواهد بود.
روابطعمومی به عنوان یک حرفه و دانش با کارکردهایی چون اطلاعرسانی، نظرسنجی، مشاوره، سخنگویی مدیریت، منبع اطلاعات سازمانی، مرجع مراجعان و برقرارکننده و گسترشدهنده ارتباطات و مناسبات انسانی در داخل سازمان و بین سازمان و مخاطبان بیرونی آن محسوب میشود و برای دستیابی به نتیجه بهتر در جهت اهداف سازمان، میبایست با پیشرفت علم و تکنولوژی و رواج شیوههای نوین ارتباطی، مرتب پوست بیندازد و از تحول و به کارگیری ابزارها و شیوههای جدید ارتباطی هراسی نداشته باشد.
*گوشی برای شنیدن*
روابط عمومیها را به سه نوع تحلیلگر، توجیهگر و تبیینگر میشناسند. اگر مدیران نسبت به قابلیتها و کارکردهایهای فعالیت روابطعمومی، آگاه باشند و مدیران روابطعمومی کار بلد و آشنا با ظرایف کار ارتباطی را به کار گرفته باشند، میتوان انتظار یک روابطعمومی تحلیلگر موفق را از آن سازمان داشت؛ یک روابطعمومی که به جای بیان موضوع یا توجیه درست و نادرست فعالیت سازمان متبوع خویش، پیش و بیش از همه، گوشی برای شنیدن حرفهای مخاطبان و مردم خواهد بود و تلاش میکند با رصد کردن خواستههای مردم و مخاطبان و انتقال آن به مدیران، آنها را در تصمیمسازی و تصمیمگیریهای درست و به نفع مصالح مردم یاری کند. در این صورت است که این روابطعمومی، قادر خواهد بود از پس هر بحرانی برآید و علاوه بر اینکه سازمان خویش را به سلامت، به ساحل مقصود برساند رضایت مردم در برآوردن خواستههای بهحقشان را نیز به دست آورد.
*تبعات بیاعتقادی به روابطعمومی*
فرض میکنیم مدیران ارشد و بالادستی یک جامعه، نه شناختی از روابطعمومی و کارکردهایش دارند و نه اعتقادی به نظرسنجی و شناخت افکار عمومی و تلاش برای پاسخگویی به خواستههای مردم. فکر میکنید چه شرایطی در پیش خواهد بود؟
بیتوجهی به خواستهها و مصالح مردم و نشنیدن صدای آنان و تاکید و اصرار به تداوم ارتباطی یکجانبه -به جای ارتباط تعاملی دو سویه- چه نتیجهای به بار خواهد آورد؟
نمونه عینی و بارز چنین وضعیتی را، هماکنون میتوانیم در گوشه و کنار کشور مشاهده کنیم. روابطعمومی سازمانهای مرتبط و مسوول -یا به دلیل ناآگاهی و ناکارآمدی یا به دلیل عدم اعتقاد مدیران بالادستی- قادر به رصد کردن آنچه که در جامعه میگذرد و شنیدن صدای ضربان تندی که زیر پوست جامعه به تپش درآمده بود، نبودند و با بیعملی یا کمعملی ارتباطی خویش، صدای مردم را نشنیدند و بالطبع، قادر به انتقال آن به مدیران و تلاش برای پاسخگویی به خواستههای مردم نبودند و شد، آنچه که این روزها میبینیم.
*انجمنهایی نه برای روابطعمومی*
از سوی دیگر، انتقادی را هم، باید به انجمنهای موجود روابطعمومی و تشکیلاتی مدافع «روابطعمومی خنثی» وارد دانست که روابطعمومی را بیشتر، یک «مشاطهگر» شرایط موجود میدانند تا مدافع حقوق مخاطبان و مردم.
اگر این انجمنها و نهادهای مرتبط با روابطعمومی، به جای برگزاری سمپوزیومها و کنفرانسها و برنامههای تشریفاتی کمخاصیت روابطعمومی با هدف کسب درآمد، در جهت ارتقای دانش روابطعمومی شاغلان این عرصه و از آن مهمتر، آشنا کردن مدیران ارشد، با تواناییهای تاثیرگذار فعالیت درست روابطعمومی تلاش میکردند دور از انتظار نبود با فعالیت متخصصان و کارشناسان خبره روابطعمومی، «خط ربط» زمامداران با مردم، رنگ و شکل دیگری به خود میگرفت.
باید پذیرفت با توجه به موارد بالا و در ادامه از دست دادنهای اخیر در عرصه مرجعیت ارتباطات رسانههای داخلی،باید نگران انفعال و خاموشی شمع وجود روابطعمومی کشور نیز باشیم؛ به اندازهای که با ادامه این روند، دور از ذهن نخواهد بود که روابطعمومی ایران،در آینده نزدیک تبدیل به کتاب خاک گرفتهای روی طاقچه شود که کسی به سراغش نیاید و ورقی نزند!
منبع: روزنامه اعتماد – شماره ۵۳۵۱ – ۲۴ آبان ۱۴۰۱
|
نظر بدهید