روابط‌عمومی‌؛ بیم ها و امیدها

غلامرضاشمس ناتری کارشناس روابط‌عمومی‌ اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان مازندران-نوشهر – اگر این توجه و این نگاه مدیران به روابط‌عمومی‌ ها نباشد دیری نخواهد پایید که این راه ارتباطی سازمان با مخاطبا ن و مردم به قبرستان فراموشی سپرده شود.

کدام روابط‌عمومی‌ از جز تا کل از شهرستان تا استان و از استان تا پایتخت است که به آینده روابط‌عمومی‌ خوش بین باشد و بداند این دوره بیماری و گذار می گذرد و آینده یی بس درخشان در انتظار اوست.

روابط‌عمومی‌ در ورطه بی پولی و بی انگیزگی مفرط غوطه می خورند و مرگ مغزی روابط‌عمومی‌ ها، آنها را به ناکجا آباد خواهد برد.

شبکه اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی ایران (شارا)|| روابط‌عمومی‌ از بدو تولد خود تاکنون با شرایط و تنگناهایی مواجه بوده و که هر چه از عمر خود را می گذراند دایره آن در دستگاه های عمدتا دولتی تنگ تر و تنگ تر می شود.

گویی کورسویی برای خارج شدن از این بن بست تنگ و تاریک ندارد و همچنان در برهوت بی توجهی و بی تدبیری در خلوت تنهایی و هجران خویش پرسه می زند.

روابط‌عمومی‌ عصر سنتی و عصر دیجیتال زمین تا آسمان فرق می کند. گرچه این عرصه پوست اندازی کرد، اما هنوز تفکرات مدیران نسبت به روابط‌عمومی‌ راه را سد می کند و روابط‌عمومی‌ در این برزخ مانده و درمانده شده است.

روابط‌عمومی‌ نیاز به ایده ها و رویاپردازی هایی دارد که سقف آسمان را بشکافد و طرحی نو در اندازد.

کیست نداند که روابط‌عمومی‌ ها در ایران دچار افول شده اند و فقط نامی از آنها بر ورد زبان مانده است!

چطور می شود در یک دستگاه دولتی و در میان آزمون های استخدام نیروهای جدید، فردی متخصص برای روابط‌عمومی‌ جذب نشود و با همان قبای کهنه و مندرس در عصر رفیع ارتباطات روزگار بگذراند.

شالوده و اساس روابط‌عمومیها بر محورهایی استوار گشت که این محورها همچنان در دستگاه ها سست و متزلزل است و همچنان روابط‌عمومی‌ ها در پی هویت خود می گردند.

آنچه که باید در نظر داشت رسیدگی و خون تازه به کالبد نیمه جان روابط‌عمومی‌ هاست که آن را به زندگی و حیات امیدوار سازد.

چه بسا اگر این توجه و این نگاه مدیران به روابط‌عمومی‌ ها نباشد دیری نخواهد پایید که این راه ارتباطی سازمان با مخاطبا ن و مردم به قبرستان فراموشی سپرده شود.

کدام روابط‌عمومی‌ از جز تا کل از شهرستان تا استان و از استان تا پایتخت است که به آینده روابط‌عمومی‌ خوش بین باشد و بداند این دوره بیماری و گذار می گذرد و آینده یی بس درخشان در انتظار اوست.

روابط‌عمومی‌ در ورطه بی پولی و بی انگیزگی مفرط غوطه می خورند و مرگ مغزی روابط‌عمومی‌ ها، آنها را به ناکجا آباد خواهد برد.

چه خوب است مدیران از خرد تا کلان و بویژه در رأس دولت چاره یی برای این گسست بیندیشند و بارقه امید را در دل روابط‌عمومی‌ ها روشن و فروزان نمایند.

مرگ تدریجی روابط‌عمومی‌ ها با وجود مدیرانی که آگاهی از وظایف روابط‌عمومی‌ ندارند زنگ خطری است که هرازگاهی به گوش می رسد.