شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا)–|| اگر سازمان را یک موجود اندامواره هوشمند بینگاریم (که فرض بیراهی نیست)، روابطعمومی را نیز باید قلب و چشم آن در نظر بگیریم. اما چرا قلب و چشم؟
روابطعمومی به عنوان پیشانی ارتباطی یک سازمان برای ارتباط با مردم، دغدغهها، مشکلات یا نظرهای مثبت مردم را بیواسطه از آنها دریافت میکند. شاید بیاغراق هیچ بخشی از سازمان به اندازهای که روابطعمومیها با مشتریان و مصرفکنندگان کالا یا خدمات در ارتباط هستند، با مردم محشور نیستند. از اینرو مدیران هوشمند سازمانها در تعامل مثبت با روابطعمومیها همواره تلاش میکنند تا تصویر و دریافتی درست از مشتریان و مصرفکنندگان کالا و خدمات بهدست آورند.
در واقع مدیران میتوانند از این طریق،سازمان خود را از دریچه چشم مشتریان ببینند و عملکرد خود و محصولاتشان را ارزیابی کنند.
تاثیر چنین تصویری نیز برای تصمیمسازی مدیران یا طراحی محصولات جدید، قابل وصف نیست.
از سوی دیگر، روابطعمومی عامل بخشیدن حال خوب توسط سازمان به مشتریان است.
دیل کارنگی یکی از مدرسان بزرگ ارتباطات به مشتریان و مردم به شاگردان خود توصیه میکرد اگر میخواهید تعاملی سازنده با مشتریان خود داشته باشید و برای همیشه ارتباطی زنده و پویا را با آنها ترتیب دهید، بهتر است از صمیم قلب خود به آنها عشق بورزید. معجزهای که در لبخند و ارتباط موثر وجود دارد، میتواند سر سختترین مخاطبان را با شما همراه کند. از همین رو روابطعمومی به مثابه قلب پر از محبت سازمان میتواند تصویری بسیار صمیمی و دوستداشتنی از یک سازمان را در ذهن مشتریان ترسیم کند و رابطهای مستحکم را با آنها برقرار سازد.
پر واضح است چنین روابطعمومی در یک سازمان اندامواره هوشمند، ذیل مغز پردازنده و حتی دوشادوش آنها قرار می گیرد چرا که مدیران میدانند که بدون چشم و قلب نمیتوانند این اندام هوشمند را به سوی هدفهای تعیینشده به حرکت در آورند.
مهدی سوهانیان
رئیس اداره کل روابطعمومی بانک ملی ایران
مهرماه 1401
نظر بدهید