شبکه اطلاع رسانی روابطعمومی ایران (شارا)–|| اگر با خود صادق باشیم خیلی زود در خواهیم یافت که برغم این که می دانستیم مناطق آزاد اقتصادی و تجاری همواره استعدادهای فراوانی برای خلق ارزش افزوده داشته اند، اما هیچگاه آنها را آنطور که باید جدی نگرفته ایم.رسانه ها این موضوع را بارها به ما گوشزد کرده اند اما به آنها وقعی ننهاده ایم.
ما همواره در امر توسعه ،بیشتر تمایل به شوآف و نمایش و تعریف و تکلف داشته ایم.هر مدیری در دوره کاری خود در مناطق آزاد تلاش کرده از خود و دوران مدیریتی اش اثری باقی بگذارد که سال ها بعد، همه یک صدا بگویند هم او بوده که چه ها کرده و چه!
غافل از این که این تلاش ها هرگز مناطق آزاد کشور را دچار تحولات مثبت دندان گیری نکرده است.
اگر منتقدین گلایه می کنند که مناطق آزاد کشور از مزایای ماهوی آن استفاده می کنند ولی حاصل کارشان می شود دروازه ای برای واردات ، نباید شگفت زده ویا دلخور شد.
براستی کدام یک از مناطق آزاد در کشور ما عاملی برای توسعه صادرات بوده است؟ چرا این تصور باطل بوجود آمد که اگر الگوی توریستی یک منطفه مانند کیش که ظرفیت گردشگری دارد را برداریم ودر دیگر مناطق آزاد و ویژه تجاری پیاده کنیم به همان نسبت موفق خواهیم بود؟
چرا حدود سی سال دیرتر در منطقه آزاد چابهار متوجه شدیم که در همین مکران می توان صنایع نفتی را آنچنان توسعه داد که ادبیات نفت کشور به سوی رشد اقتصادی متمایل شود؟ مگر اهالی رسانه هشدارهای لازم را به این مدیران ندادند؟
چرا مدیران همین منطقه آزاد چابهار سال هاست با رسانه ها قطع ارتباط کرده اند و گمان می کنند خود به تنهایی می توانند کاربه زعم خود توسعه ای را پیش ببرند؟
در قراردادهای چین و هند با ایران در منطقه آزاد چابهار چه نهفته است که رسانه ها از ان هیچ خبری ندارند؟ ویا قرار شده خبری نداشته باشند؟
این منطقه از گرداب تحریم ها بیرون آمده است اما این وزارت نفت است که تحقیقات ده ها ساله اش در باب احداث ترمینال نفتی جاسک و یا ابر پروژه خط لوله گوره-جاسک می تواند منطقه را به تحولی چشمگیر برساند و نه مدیران این منطقه آزاد.
این خیالی خام است که منطقه آزاد انزلی تصور می کند اگر راه آهن رشت به آنجا برسد کل بازار کشورهای سی ای اس را قبضه خواهد کرد.زیر ساخت های این تصاحب تجاری هرگز حتی تعریقف هم نشده است.
مشخص نیست مدیران از مناطق آزاد کشور چه می خواهند که هیچکدام به آن نمی رسند.آخرین مدل اتومبیل های خارجی را هم از کیش وارد کشور می کنیم و هم از اروند. انواع شکلات و شیرینی هم در قشم پیدا می شود وهم در چابهار. و معلوم نیست چرا همچنان گمان ما این است که سوله زدن در دیاری که معافیت مالیاتی دارد برای هرجور کاری مناسب خواهد بود.
وقتی مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی نوشت” بررسی بودجه سازمانهای مناطق آزاد نشان میدهد که این مناطق به اهداف صادراتی و سرمایه گذاری خود دست نیافته اند و ادامه روال فعلی بیهوده است ” چرافکر بکری برای این موضوع نکردیم؟
اگر اقتصاد دلال مآب رایج این روزهای ما به ما اجازه بدهد می توانیم قبل از آن که تحریم خارجی ما را بیازارد خود برای خلق ارزش افزوده کمر همت ببندیم.
رسانه ها مدت هاست تلاش می کنند دست به دست مدیران مناطق آزاد بدهند تا در عین این که تدابیراتخاذ شده مدیریتی این مناطق را به اطلاع عموم می رسانند، نقشه راه توسعه ای مناطق ازاد را هم یاد آوری کنند اما عملا منفعل مانده اند.
به نظر می رسد مدیران ارشد مناطق آزاد از رسانه ها توقع دارند که به جای کار خبرنگاری، “خبر بیاری” را سرلوحه کار خود قرار دهند و پرواضح است که رسانه ها چنین نخواهند کرد.
باید پذیرفت رسانه و روابطعمومی در حوزه مناطق آزاد اهل یک قبیله اند و به آینه هایی روبروی هم می مانند که هر حرکتی در یکی از آنها بر آن دیگری نیز تاثیر می گذارد و ثبت می شود. مناطق آزاد ایران حتی به گردپای مناطقی مانند جبل علی نرسیده اند.این واقعیت تلخ را نمی توان پشت تعارفات رایج خبری و موج های رسانه ای و تفرعن های مدیریتی پنهان کرد.باید آستین ها را بالا زد و هرچه زودتر دست به کار شد.
منبع: https://www.manateghasia.ir
|
نظر بدهید