اینک که بر مدار چرخش سیارات در گذر از قرنی به قرن دیگر قرار گرفته ایم، چه بسا این عبور رسانه را نیز تحت الشعاع قرار داده و این بار فارغ از هرگونه تحول محتوای به سوی تحولی شیوه ی گرا مجذوب کند و بر این باور که اینک زمانه تحولی در اسلوب عملکردی رسانه قرار گرفته ایم به این امر و خواسته مخاطبین خویش توجه نموده که گاه بایست با باورها گذشته، اما روش های نوین به سمت رضایت مندی مخاطبین گام های بنیادین و چارچوب مدار برداریم.
اینک که بر تارک افکار جامعه تحول، تازگی و عبور از زمانی به زمانی دیگر نقش بست، می طلبد تا رسانه در ماهیت نقش ارتباطی خویش یک نوع نگرش نوین در مدار شیوی ارائه خدمت بنیان جاری سازد تا مخاطبین نیز از دغدغه مند ایشان در برابر تعهد اخلاقی به آنان اعتقادی دوباره یافته و بر این اصل که عنایت به مزاج مخاطبین یک اصل و اصولی پایدار و همیشگی ست به عمل رخ نماید و مخاطبین را در این عرصه نسبت به رسانه قوی باور نماید.
حال آنکه شیوه ی ارائه خدمات بر قایت اصول و نه خارج از چارچوب ها چگونه ممکن خواهد شد، امری ست که رسانه بایست بدان بپردازد و با تمام ظرفیت درونی و گاه بهره مندی از ظرفیت های جدید جامعه یا بصورت جذب دائم و یا استفاده از افکار مشاوره ی ایشان بتواند پایه ریز نگرش نوین در این عرصه گردیده تا آنجا که هم مسبب ایجاد زیرساخت های مستحکم در ابعاد رسانه و ارتباطات نوین گردد و هم زمینه ساز حفظ مخاطبین گذشته و جذب نسل نوینی از مخاطبین با نوع نگاهی برگرفته از گذر قرن و زمان باشند.
اگر رسانه بر این موضوع بی توجهی نماید و نخواهد به سبب مجذوبیت مخاطبینش با شیوه های جاری خویش دست به تحولگرایی بزند بی شک در گذر زمان مخاطبین خود را دچار یک تکرار و گاه سرخوردگی خواهد نمود که این امر مخاطبین را به سمت سوی رسانه های نادرست و گاه ارتباطات ناصحیح گرایش می دهد که این رخ داد چه از جنبه حرفه ای رسانه و چه از بعد عمومی در جامعه زیانی نابخشودنی را سبب خواهد شد که جبران آن براحتی میسر نبوده و جامعه را دچار آفتی خواهد کرد که دفع آن نه تنها از عهده رسانه خارج خواهد بود بلکه قدرت حاکمیت نیز از برای پیشگیری و رفع آن ناگاه عاجز خواهد شد.
لذا رسالت رسانه این بار در نوع تغییر شیوه می تواند جامعه ی که در گذر قرن حاضر می باشد، با شگفتی روبرو سازد و ابزارهای ارتباطی را چنان بروز رسانی و دگرگون سازد تا آنجا که نه تنها با ریزش مخاطبین گاه تون طلب روبرو نشود بلکه ذهن های فرار و افکار سرکش جامعه را به خود خود به خویشتن مجذوب سازد و با این حرکت جامعه را در مسیر تحول گرایی مطلوب و هدفمند سازی مدرن اما در چارچوب عقاید و افکار مورد پذیرش قرار داده و این چنین خواهد بود که رسانه نقش بی بدیل خویش را بدرستی ایفا و نسبت به تعهد حرفه ای خویش و اهداف سازمانی خود راسخ و سرافراز باقی بماند.
|
نظر بدهید